English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English Persian
gang tackle با چند بازیگر حریف را فروداوردن
Other Matches
tackle اسباب
tackle درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackle لوازم
tackle قرقره و طناب
One must tackle it in the right way. هرکاری را باید از راهش وارد شد
right tackle تکلراست
to tackle to بکار چسبیدن
tackle تکل کردن
tackle تکل
tackle 3 purchase
tackle لوازم کار
tackle طناب وقرقره
tackle گلاویز شدن با
tackle نگاه داشتن
tackle از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackle افسار کردن
tackle تاکل
tackle قرقره قلاب
tackle چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackle قلاب قرقره جرثقیل
balanced tackle وضع متعادل وسایل ماهیگیری
sliding tackle تکل درحال لیز خوردن
relieving tackle تاکل کمکی
luff tackle قرقره قلاب دو شیاره
luff tackle تاکل دو قرقرهای
hook tackle تکل از پشت
ground tackle وسیله مهار کردن قایق
ground tackle زنجیر لنگر و متعلقات ان
split tackle تکل قیچی
tackle block دستگاه قرقره جرثقیل
terminal tackle طعمه
tackle box جعبهقرقرهقلاب
right defensive tackle مهرهشکلتدافعیراست
left tackle دفاعچپ
fishing tackle ابزار ماهیگیری
block and tackle قرقره و زنجیر
block and tackle طناب و قرقره
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
left defensive tackle مهرهشکلتدافعیچپ
gang up ملاقات کردن
gang up جمع شدن
gang up گردهم امدن
gang way گذرگاه
gang way تخته پل
gang way پل راهرو
gang up on someone <idiom> دست به دست هم به کسی صدمه دادن
gang سفرکردن
gang رفتن
gang دسته جمعی عمل کردن
gang خرامش
gang دسته جنایتکاران
gang گروه
gang جمعیت
gang دسته
gang جمعیت تشکیل دادن
gang مشی گام برداری
rear takedown with outside leg tackle گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
rear takedown with outside leg tackle زیریک خم
press-gang دسته مامور جلب مشمولین
gang punch منگنه دسته جمعی
gang hook دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
head of a gang سردسته
black gang غلام سیاه
section gang دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
press gang دسته مامور جلب مشمولین
black gang اتشکار موتورکشتی
gang switch کلید گروهی
gang punch منگنه گروهی
gang hook دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
gang days روزهایی که بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
gang capacitor چندکاره
gang capacitor خازن واریابل
gang board تخته پل درازوباریک
gang week هفتهای سه روزدران بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
deck gang ملوان پل کشتی
deck gang ملوان
chain gang هم زنجیر
chain gang دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
boat gang نگهبان قایق
rear takedown with double leg tackle زیر یک دو خم که تبدیل به خورجین تکان میشود
gang tuning condenser خازن قطاری
to crack [break up] a gang دسته جنایتکاران را منحل کردن [اصطلاح روزمره]
gang milling cutter دستگاه فرز گروهی
gang drilling machine دستگاه مته سری
gang drilling machine ماشین مته سری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com