English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (6 milliseconds)
English Persian
gang up ملاقات کردن
gang up جمع شدن
gang up گردهم امدن
Search result with all words
press gang دسته مامور جلب مشمولین
press-gang دسته مامور جلب مشمولین
gang دسته
gang جمعیت
gang گروه
gang دسته جنایتکاران
gang خرامش
gang مشی گام برداری
gang رفتن
gang سفرکردن
gang دسته جمعی عمل کردن
gang جمعیت تشکیل دادن
black gang غلام سیاه
black gang اتشکار موتورکشتی
boat gang نگهبان قایق
chain gang دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
chain gang هم زنجیر
deck gang ملوان
deck gang ملوان پل کشتی
gang board تخته پل درازوباریک
gang capacitor خازن واریابل
gang capacitor چندکاره
gang days روزهایی که بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
gang drilling machine دستگاه مته سری
gang drilling machine ماشین مته سری
gang hook دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
gang hook دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
gang milling cutter دستگاه فرز گروهی
gang punch منگنه دسته جمعی
gang punch منگنه گروهی
gang switch کلید گروهی
gang tackle با چند بازیگر حریف را فروداوردن
gang tuning condenser خازن قطاری
gang way گذرگاه
gang way تخته پل
gang way پل راهرو
gang week هفتهای سه روزدران بمصلامیروندومناجات جمعی میخوانند
section gang دسته کارگران مسئول یک قسمت از راه اهن
gang up on someone <idiom> دست به دست هم به کسی صدمه دادن
to crack [break up] a gang دسته جنایتکاران را منحل کردن [اصطلاح روزمره]
head of a gang سردسته
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com