English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (3 milliseconds)
English Persian
gather sternway شروع به عقب رفتن
Other Matches
sternway حرکت بعقب
sternway عقب رفتن ناو
sternway عقب روی
sternway پیشروی ناواز سمت پاشنه
to gather together جمع کردن فراهم اوردن
to gather up گرداوردن
to gather up جمع کردن برچیدن
gather گرد امدن
to gather up جمع اوری کردن اماده کردن
to gather way شروع بحرکت کردن
to gather together گرداوردن
gather گرد کردن گرداوری کردن
gather جمع کردن
gather جمع شدن
gather نتیجه گرفتن استباط کردن
gather نوشتن یک گروه از رکوردهای جداگانه به صورت بلاک داده
gather بزرگ شدن
gather دریافت داده از منابع مختلف
gather و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
wool gather خیالبافی کردن
gather skirt دامنچیندار
to gather information [about; on] جمع آوری کردن اطلاعات [در مورد]
wool gather حواس پرت بودن
gather writer تمرکز اطلاعات در داخل یک رکورد فیزیکی
to gather head قوت گرفتن سرپیداکردن
to gather head نیروگرفتن
gather headway شروع به جلو رفتن
gather shot ضربه برای نزدیک اوردن 2گوی برای کسب امتیازهای پی درپی باکارامبول
to gather supporters around oneself جمع آوری کردن هواداران به دور خود
scatter read gather write خواندن توزیعی و نوشتن تجمعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com