English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
general index شاخص کلی
Other Matches
General manager . Director general . مدیر کل
index اندکس فهرست نمودن
index راهنما نمایه
index مرتب کر دن
index نشان دادن بصورت الفبایی
index بفهرست دراوردن
index :دارای فهرست کردن
index فهرست راهنما
index نما راهنمای موضوعات
index نمایه
index جاانگشتی
index شاخص
index خط شاخص
index فهرست شاخص
index زیرنویس زیرنویسی
index علامت گذاری یک موضوع تا انتخاب شود و به شکل اندیس ذخیره شوند
index لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index لیست موضوعات در حافظه کامپیوتر که به ترتیب الفبا مرتبند
index اندیس
index فهرست
index نمودار انگشت سبابه
index : راهنما
index نما
index فهرست فهرست اعلام
cephalic index شاخص سر
cetane index ضریب ستان
index map نقشه راهنما
index of refraction ضریب شکست
compliance index شاخص نشان دهنده قابلیت پیروی از علایم راهنمایی
dense index لیستی که فضای خالی برای رکودهای جدید ندارد
consistency index شاخص تغییر شکل پذیری
correction index جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
bain index شاخصی که بااستفاده از اختلاف بین قیمت و هزینه کل متوسط قدرت انحصار را اندازه گیری میکند
bain index شاخص بین
active index شاخص فعال
index of fraction ضریب انکسار
index of correlation شاخص همبستگی
index number شاخص
index number مقایسه حجم در بعضی مواقع با عدد شاخص
index number عددی که دلالت برحجم کند
index number عدد شاخص
index mark علامت شاخص
compression index شاخص فشارپذیری
active index ایندکس فعال
coverage index کالک نمایش مناطق زیرپوشش شناسایی عکاسی هوایی
index map نقشه تهیه شده از روی عکس هوایی
facial index نسبت بین پهنا و طول صورت ضرب در عدد صد
file index فهرست پرونده
renewal index شاخص قابل تجدید
group index شاخص گروه
index map نقشه عکسی
index hole سوراخ شاخص
index fossil سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
index addressing نشان دهی شاخص دار
ideal index شاخص کمال مطلوب شاخص ایده ال
index expurgatorius فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
expurgatory index فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
cranial index صد برابر نسبت بین طول جمجمه وارتفاع ان
cranial index شاخص جمجمه
cross index شاخص متقابل
cross index فهرست تقابلی
group index اندیس گروه
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
difficulty index شاخص دشواری
discrimination index شاخص افتراق
economic index شاخص اقتصادی
index of refraction ضریب انکسار
index-linked مربوطبهشاخص
toughness index شاخص نرمی
subject index فهرست موضوعی
seasonal index شاخص فصلی
salt index نمایه نمک
roughness index شاخص زبری
reverberation index دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
retention index اندیس بازداری
retention index شاخص بازداری
tracking index فهرست شماره ترتیب مسیرهای تعقیب
validity index شاخص اعتبار
index card کارتشاخص - کارت Index
telephone index راهنمایتلفن
index shade طیفنما
index mirror آینهنما
index arm دستهنما
card-index رجوع شود به file card
weight index شاخص موزون
wage index شاخص دستمزد
vital index شاخص حیاتی
reliability index نمایه پایانی
refractive index ضریب شکست نور
precision index نمایه دقت
thumb index نویسه نما
plasticity index شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
plasticity index نمایه خمیری
plasticity index اندیس خمیری
number index شاخص عددی
moment index نمای گشتاور
map index فهرست شاخص نقشه ها
liquidity index اندیس مایع
price index شاخص قیمت
refractive index ضریب شکست
readability index شاخص خوانایی
rainfall index شاخص بارش شاخص بارندگی
rainfall index نمایه باران
prohibitory index صورت کتابهای نخواندنی
production index شاخص تولید
index register ثبات شاخص
index of absorption شاخص جذب
absorption index شاخص جذب
index finger سبابه
the first or index finger انگشت نشان
index fingers سبابه
the first or index finger سبابه
the first or index finger انگشت شهادت
index fingers انگشت نشان
index finger انگشت نشان
absorbency index ضریب جذب
cost of living index شاخص هزینه زندگی
index of consumer prices شاخص قیمت کالاهای مصرفی
consumer price index شاخص قیمت کالاهای مصرفی
automatic dialling index فهرستشمارهگیریاتوماتیک
construction cost index شاخص هزینه ساختمانی
laspeyres price index شاخص قیمت لاسپیرز
keyword in context index صفحه کلید با شاخصهای ثابت
respiratory exchange index شاخص بهره تنفسی
randie branching index شاخص شاخه زنی رندیچ
producer price index شاخص قیمت تولیدی
photo index map نقشه راهنمای عکسهای هوائی
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
paasche price index شاخص قیمت پاشه که بصورت زیرمحاسبه میگردد001 * 1q * 1p / 0q *1p
wholesale price index شاخص قیمت عمده فروشی
notche sensitivity index ضریب حساسیت در مقابل شیار
index card cabinet کابینتکارتفهرستدار
index card drawer دراورکارتفهرستدار
item discrimination index ضریب افتراق پرسش
annual efficiency index شاخص کارایی سالانه خدمتی
air pollution index شاخص الودگی هوا
index contour line میزان منحنی اصلی
index linked insurance بیمهای که با شاخص تعدیل میشود
retail price index لیستتغییرقیمتازیکماهبهماهدیگر
One-hundred Share Index شاخصقیمتهایسهام
array index number عدد شاخص ارایه
index of industrial production شاخص تولید صنعتی
index of multiple correlation شاخص همبستگی چندگانه
absolute refractive index ضریب شکست مطلق
absolute index of refraction ضریب مطلق شکست
index of real wages شاخص دستمزدهای واقعی
FTSE 100 Index سرنام Index 001 Exchange Stock Times Financial
index of retail prices شاخص قیمتهای خرده فروشی
index of wholesale prices شاخص قیمتهای عمده فروشی
air pollution index نمایه الودگی هوا
Financial Times Share Index شاخصقیمتهایسهام
von neuman morgensterm utility index شاخص مطلوبیت ون نیومن مورگن استرن منظورشاخص عددی برای مطلوبیت مورد انتظار استکه دروضعیت ریسک و نامطمئنی ازاین شاخص استفاده میشود .ازنظر ریاضی این شاخص درحقیقت امید ریاضی مژلوبیت کل است
Financial Times Stock Exchange 100 Index شاخصقیمتهایسهام
general سرتیپ سرکرده
general مربوط به همه چیز
general کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
general استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
general برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
general ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
in general به طور کلی
general شرکت مربوط به امور اداری اصلی
general معمولی و نه مخصوص
general همگان
general متداول
general جامع همگانی
general عمومی
general عام
general ژنرال ارتشبد
general کلی
general کلی معمولی
general همگانی
general سرتیپ
general ژنرال امیر ارتش دادگاه عالی تیمسار
general طبقه
Solicitors General دلال
Solicitors General دادیار
Solicitors General معاون دادستان
Governor General والی
to get a general idea of something فهمیدن موقعیتی [موضوعی] به طور کلی
directors general مدیر کل
secretary general دبیرکل
Secretary-General دبیرکل
Solicitor General مشاور حقوقی دولت که دررتبه پایین تر از دادستان است
Solicitor General معاون دادستان
Solicitor General دلال
Solicitor General دادیار
general requirements نیازهای عمومی
Solicitors General مشاور حقوقی دولت که دررتبه پایین تر از دادستان است
general welfare رفاه عمومی
general verdict تصمیم به وجه اطلاق
general staff ستادفرماندهی
general staff ستاد عمومی
general staff ستاد کل
general staff ستاد ارتش
general specification مشخصات عمومی قرارداد
general reserve احتیاط عمومی
general representatives نواب عام
general relativity نسبیت عمومی
general stock سهام عمومی
general store فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com