English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
general register ثبات عمومی
general register ثبات کلی
Search result with all words
general purpose register ثبات همه منظوره
Other Matches
General manager . Director general . مدیر کل
register ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
register محل ذخیره سازی برای داده کنترل
register فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
register ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
register نمایش محتوای تمام ثباتها
register ذخیره موقت دستورات اجرایی
register ثباتی درCPU که محل دستورات را ذخیره میکند
register ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
register مشابه 8481
register ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
register ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
register فضای ذخیره سازی موقت که داده دران منتقل میشود
register ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
register ثباتی درCPU
register که حاوی آدرس شروع برنامه است
to register نام نویسی کردن [ثبت کردن ]
p register ثبات P
op register ثباتی که حاوی کد عمل دستور در حال اجرا باشد
B register 1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
in register روی هم افتاده
in register مطابق
register انجام عملی به یک محرک
register که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
register ثبات کاربردرحافظه اصلی ونه درCPU
register ثبت امار دستگاه تعدیل گرما
register کفگیرک نشانه روی ثبت کردن
register اسم نویسی کردن
register ثبت تیر کردن
register منطبق کردن
register نشان دادن
register در دفتر واردکردن
register نگاشتن
register ثبت کردن
register دفتر ثبت
register پیچ دانگ صدا
register 1-محل مخصوص درCPU
register لیست یا فهرست
register ثبات
register دفتر ثبت نام
register شمارگر
register ثباتی درکامپیوترکه قادربه ذخیره سازی تمام بیتهای یک آدرس است که بعداگ به عنوان واحد مجزا قابل پردازش هستند
register مهمترین ثبات داخلی ذخیره سازی درCPU که حاوی داده پردازش شدنی است
register دستوری که میله آدرس آن حاوی ثباتی است که عملوند ذخیره شده است
register تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
register رجیستر
register نامنویسی
register سجل
register ثبت رکورد
accumulator register مهمترین ثبات ذخیره سازی داخلی CUP که شامل نتیجه یک عمل یا کلمه داده پردازش شونده است
accumulator register ثبات انباشتگر
cash register ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
address register ثبات نشانی
address register ثبات ادرس
adjunct register ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
parish register دفتر ثبت وقایع سه گانه
accumulator register دستور تغییر محتوای آکومولاتور یک واحد کم یا زیاد
register capacity گنجایش ثبات
register length درازای ثبات
storage register ثبات انباره
cash register صندوق پول شمار
cash register ماشین صندوقداری
status register ثبات وضعیت
stack register ثبات پشته
source register ثبات منبع
shift register ثبات تغییر مکان
shift register ثبات تغییرمکان
sales register صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
relocation register ثبات جابجایی
register of patents دفتر ثبت اختراعات
register of commerce دفتر ثبت تجارتی
accumulator register آدرسی که توسط یک دستور در آکومولاتور قابل دستیابی است
next instruction register ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود
buffer register ثبات میانگیر
check register بازرسی کردن صورت حساب واریز حساب کردن واریزحساب
control register ثبات کنترل
input register ثبات ورودی
data register ثبات داده ها
discount register دفتر ثبت تخفیفها و امتیازاتی که از طرف فروشنده به خریدار داده شده است
document register ثبات
document register بایگانی
document register ثبت کردن سند
document register ثبت سند
exchange register ثبات معاوضهای
instruction register ثبات دستورالعمل
land register ثبت املاک
bounds register ثبات کرانه ها
air register تنظیم حرکات هوایی
air register تنظیم نوبت پرواز
memory register ثبات حافظه
arithmetic register ثبات حسابی
arithmetic register ثبات ریاضی
arithmetic register ثبات حسابی ثبات محاسباتی
mask register ثبات نقابی
link register ثبات پیوند
base register ثبات پایه
base register ثبات مینا
index register ثبات شاخص
to register [with a body] اسم نویسی کردن [خود را معرفی کردن] [در اداره ای] [اصطلاح رسمی]
electoral register لیستافراد دارایحقرای
treble register ثبتصدایزیر
to register with the police نشانی خود را در اداره پلیس ثبت کردن [نقل منزل]
bass register محلثیتصدایبم
register office اداره ثبت احوال
cash register صندوق [محل پرداخت پول]
switch register ثبات راه گزین
voucher register قسمت یا دفتر ثبت اسناد یااسناد هزینه
register offices اداره ثبت احوال
current address register ثبات نشانی جریان
memory address register ثبات نشانی حافظه
memory data register ثبات داده حافظه
delay line register ثبات با خط تاخیری
net register tonnage گنجایش خالص
program state register ثبات حالت برنامه
statip shift register ثبات تغییر مکان ایستا
dynamic shift register ثبات تغییر مکان پویا
general سرتیپ
general کلی
general همگانی
general ژنرال امیر ارتش دادگاه عالی تیمسار
general عام
in general به طور کلی
general عمومی
general طبقه
general ژنرال ارتشبد
general همگان
general کلی معمولی
general متداول
general جامع همگانی
general سرتیپ سرکرده
general شرکت مربوط به امور اداری اصلی
general ثبات داده در واحد پردازش کامپیوتر که میتواند داده را برای عملیات ریاضی و منط قی مختلف ذخیره کند
general مربوط به همه چیز
general برنامه یا وسیلهای که کارها و برنامههای کاربردی مختلفی را انجام میدهد
general استاندارد برای باس واسط بین کامپیوتر و یک قطعه آزمایشگاهی
general کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
general معمولی و نه مخصوص
general purpose بدرد هر کاری خورنده
general purpose هر کاره
general psychology روانشناسی عمومی
general principles کلیات
general principles اصول کلی
general porpose کارهای عمومی مصارف عمومی
general porpose عمومی
general purpose همه منظوره
general specification مشخصات عمومی قرارداد
general reserve احتیاط عمومی
general representatives نواب عام
general relativity نسبیت عمومی
surgeon general رئیس قسمت پزشکی ارتش افسر پزشک
to get a general idea of something فهمیدن موقعیتی [موضوعی] به طور کلی
general quarters اماده باش عمومی دریایی محلهای سکونت عمومی
general quarters اسایشگاههای عمومی
general plan نقشه عمومی
general plan نقشه کلی
general meeting جلسه عمومی
general meeting مجمع عمومی
general meeting مجمع عمومی شرکت
general message پیام عمومی
general mobilization بسیج عمومی
general muster مراسم اجتماعی عمومی
general officer تیمساران
general officer امرای ارتش امیران
general orders دستورات عمومی دستورالعملهای عمومی
general outpost پاسدار عمومی
general overhaul تعمیرات کلی
general paralysis فلج عمومی
general paresis جنون و فلج حاصل در اثرضایعات سیفلیسی مغز
general paresis فلج عمومی
general partner شریک ضامن
general partnership شرکت تضامنی
general meeting گردهمایی عمومی
general staff ستاد ارتش
general staff ستاد کل
general view نگاهکلی
procurator general کفیل خزانه داری
post general رئیس کل پست
post general رئیس اداره پست
paymaster general رئیس سررشته داری رئیس کارپردازی
paymaster general سررشته دار
general practice وفیفهپزشکعمومیدراتاقعمل
general public عامهمردم
general requirements نیازهای عمومی
quartermaster general رئیس کل کارپردازی ارتش
inspector general بازرس کل
inspector general بازرسی بازرسی کل ارتش
lieutenant general سپهدار
new general catalogue فهرست عمومی نوین
lieutenant general سپهبد
general delivery بخشی از ادارهی پست که مسئول اینگونهمراسلات است
general delivery پست رستانت
tresury general خزانه داری کل
general staff ستاد عمومی
general staff ستادفرماندهی
general stock سهام عمومی
general store فروشگاهی که همه نوع جنسی در ان یافت میشود ولی قسمت بندی نشده
general stores فروشگاههایی که کالای متفرقه را میفروشند فروشگاه عمومی
general supplies تدارکات عمومی
general supplies اماد عمومی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com