Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
English
Persian
generalized routine
روال کلی
generalized routine
روال تعمیم یافته
Other Matches
generalized
تعمیم یافته
generalized
کلی
generalized seizure
حمله صرعی فراگیر
generalized reinforcer
تقویت کننده تعمیم یافته
generalized planning
برنامه ریزی تعمیم یافته
generalized coordinates
مختصات تعمیم یافته
generalized function
تابع تعمیم یافته
[ریاضی]
generalized function
توزیع
[ریاضی]
generalized force
نیروی کلی
generalized force
نیروی تعمیم یافته
generalized inhibitory potential
پتانسیل بازداشتی تعمیم یافته
generalized anxiety disorder
اختلال اضطراب فراگیر
routine
مجموعه دستورات یک تابع که درهر بخش برنامه که نیاز باشد کپی می شوند
routine
امور غیر مهم
routine
طریقه عادی
routine
جریان عادی و دایمی
routine
یک سری حرکت ژیمناستیک
routine
روتین
routine
کار عادی
routine
خط مشی جاری
routine
روش جاری
routine
بخش کوچک یک کد که داده را از وسیله خارجی می پذیرد مثل خواندن ورودی از صفحه کلید
routine
معمولی
routine
بخشی از کد در یک محل که توسط فراخوانی ها در تابع استفاده میشود
routine
تعداد دستوراتی که کار مشخص را انجام می دهند ولی برنامه کامل نیستند, بخشی از یک برنامه هستند
routine
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند
routine
مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine
روال
routine
امر عادی
routine
برنامهای که داده را به صورت فضاهای کوچک بسته بندی میکند
routine
جریان عادی عادت جاری
routine
روزمره کار عادی
routine
عادی
test routine
روال ازماینده
target routine
روال هدف
routine message
پیام عادی
sevice routine
روال خدماتی
supervisory routine
روال نافر
routine tests
ازمایشهای تک به تک
source routine
روال منبع
tracing routine
روال ردیاب
tracing routine
روال رسام
routine work
کار تکراری عادی
holiday routine
برنامه روز تعطیل
daily routine
عادت جاری روزانه
utility routine
روال سودمند
tracing routine
روال ردیابی
routine library
کتابخانه روال ها
relocatable routine
روال جابجاپذیر
library routine
روال کتابخانهای
iterative routine
حلقه یا مجموعه دستورات در برنامه که تکرار می شوند تا برنامه کامل شود
diagnostic routine
روال تشخیصی
executive routine
روال اجرایی
error routine
روال خطا پرداز
diagnostic routine
روال تشخیص
diagnostic routine
برنامه تشخیص عیب
diagnostic routine
روش تشخیص معایب در اثرازمایش
closed routine
روال بسته
canned routine
روال قالب ریزی شده
bootstrap routine
روال خود راه انداز
library routine
روال کتابخانه
autostart routine
روال اغازگر خودکار
recursive routine
زیرتابعی دربرنامه که درحین اجرا خود را صدا میکند
recursive routine
زیرتابعی که درحین اجرا خود را صدامیکند
recursive routine
روال بازگشتی
recovery routine
روال ترمیمی
production routine
روال تولید
output routine
روال خروجی
monitor routine
روال مبصر
master routine
شاه روال
maintenance routine
روال تعمیر و نگهداری
main routine
روال اصلی
loading routine
روال بارکننده
library routine
روال مجموعه ها
file handing routine
قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
interrupt serrice routine
روال سرویس وقفه
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...