English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
English Persian
generating tone صوت مولد
Other Matches
generating زادن
generating استفاده از سخت افزار یا وسیله برای تولید خودکار کد و برنامه
generating رویداد خطا به علت بیدقتی در داده استفاده شده
generating محلی که توسط برنامه استفاده میشود که طبق دستورات درون برنامه تولید شده است
generating تولید شده توسط کامپیوتر
generating خلق کردن
generating ساختن
generating گسترش یافتن افریدن
generating تولید کردن
generating حاصل کردن تولید نیرو کردن
generating بوجود اوردن تناسل کردن
generating تولید کردن احداث کردن
generating زاییدن
generating function تابع مولد
generating station پست نیرو نیروگاه
generating station کارخانه برق
generating set دستگاه مولد برق
generating plant نیروگاه
generating plant کارخانه برق
generating function تابع زاینده
generating tool ابزار تولید
generating plant پست نیرو
power generating plant تاسیسات تولید نیرو
electricity generating room اتاقتولیدالکتریسیته
single phase generating مولد یک فازه
gas electric generating set مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
tone down <idiom> آرام ساختن
to tone down ملایم کردن
to tone up کم مایه شدن
to tone up تندشدن
to tone up پرمایه ترکردن
to tone up تندکردن
to tone down ملایم شدن
to tone down کاستن
to tone down از تندی
tone-on-tone [بکار گیری یک رنگ با پس زمینه متفاوت در زمینه فرش بطور مثال دو نوع رنگ قرمز یکی تیره و دیگری روشن]
tone ته رنگ
tone [ذات و خلوص رنگی یک رنگینه]
tone تونوس
tone نت
tone صوت
tone نوا
tone سفت کردن
tone باهنگ دراوردن
tone اهنگ داشتن
tone دانگ لحن
tone درجه صدا
tone اهنگ
tone صدا
tone کشیدگی طبیعی عضله حال و هوا
tone سایه روشن
tone سایه روشن عکس هوایی
tone سایه رنگ
tone هماهنگی رنگ ها
tone به رنگ مطلوب دراوردن رنگ
tone درجه تیرگی و سایه داربودن رنگ در گرافیک کامپیوتری
A musical tone . مقام ( درموسیقی )
dialling tone بوقآزادتلفن
to toughen one's tone در گفتگو سخت شدن
to toughen one's tone لحن خود را تند کردن
tone and semitone پرده ونیم پرده
dial tone بوق آزاد
tone poem شعر متشابه التلفظ
tone poem شعر سمفونی
tone language زبانهای اهنگی
tone dialing شماره گیری اهنگی
tone deafness کری بسامدی
tone control پیچ اهنگ
tone arm الت سوزن نگهدار گرامافون
tone poem شعر دارای ترادف
to give the tone هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
half tone سایه روشن زدن
half tone سایه روشن
half tone رنگ متوسط سایه رنگ
combination tone صوت ترکیبی
half tone نیم پرده
continuous tone نقطههای متفاوت
dialing tone بوق ازاد
continuous tone اهنگ پیوسته
feeling tone مایه احساسی
difference tone صورت افتراقی
affective tone رنگ عاطفی
in a jeering tone بلحن استهزا
summation tone صوت مرکب
side tone انعکاس صوت دریک مداربعلت مجاورت با مدار صوتی دیگر
side tone صدای جانبی گوشی
side tone سایدتون
quater tone یک چهارم پرده
otogenic tone زنگ زدن گوشی
tone deaf فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone-deaf فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
level tone اهنگ یکنواخت
in an interrogatory tone با لحن پرسش
continuous tone ته رنگ پیوسته
I take exception to the tone of your remarks. من به لحن سخنان شما اعتراض می کنم.
continuous tone image تصویر تشکیل شده از ترکیبات نواحی مجزا
multi tone horn بوق با اصوات مختلف
loud tone horn بوق با صدای زیاد
half tone screen صفحه سایه روشن زدن درعکاسی پرده سایه روشن
treble tone control کنترلصدایزیر
touch tone telephone تلفن دکمهای در سیستمهای پردازش از راه دور
bass tone control کنترلصدایبم
tone leader generator ژنراتوررهبریصدا
dual tone horn بوق با دو صدا
color tint , color tone ته رنگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com