English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 126 (7 milliseconds)
English Persian
giant circle افتاب شکسته
Other Matches
giant غول قوی هیکل
f. giant انقوره وبادیجه ومانندانها
giant نره غول
giant ادم غول پیکر
giant corporation شرکت بزرگ
jersey giant نژاد ماکیان خانگی بزرگ
giant swing افتاب یا مهتاب
Giant Order شیوه غول ستونی [معماری]
giant slalmon مارپیچ بزرگ
giant killer تیمورزشیضعیفوناشناس
giant star ستاره بزرگ و درخشان
giant roll تاب
giant swing تاب بلند
giant corporation شرکت غول پیکر
giant killing پیروزیتیمورزشیضعیفوناشناس
giant pandas مورچه خوار فلس دار هیمالیا
giant panda مورچه خوار فلس دار هیمالیا
german giant swing افتاب شکسته
Saadi was a giant among men . سعدی از مردان بزرگ روزگار بود
circle گرفتن احاطه کردن
circle محفل حوزه
circle محیط دایره
circle eight چرخش با دایرهای بشکل 8لاتین
circle دایره
inner circle دایرهداخلی
circle جفتی
circle قلمرو
circle دورزدن
circle دور
circle مدورساختن
circle دویدن در مسیر منحنی
parhelic circle هاله روشن بالای افق
north circle دایره شمالگان
mohr's circle دایره مور
winner's circle محوطه نزدیک خط پایان درمسیر سوارکار و اسب برنده برای گرفتن جایزه
vertical circle دایره قائم
pitch circle دایره گام
vertical circle دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
stalder circle اشتادلر
turning circle دایره گردش
small circle دایره صغیره
stress circle دایره تنش
tactile circle دایره بساوشی
the vicious circle دور تسلسل
small circle دایره صغیره سماوی
stalder circle چرخش کامل بدورمیله بدون تماس پاها بامیله
semi circle نیم دایره
three point circle قوس زمین زیر حلقه بسکتبال
throwing circle دایره پرتاب نیزه
tip circle دوره نوک
root circle دوره پای دندانه
turning circle دایره چرخش ناو
area of a circle مساحت دایره [ریاضی]
area of a circle مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
circumscribed circle دایره محیطی [ریاضی]
circle chart نمودار دایره ای [ریاضی]
circle chart گراف دایره ای [ریاضی]
unit circle دایره واحد [ریاضی]
vicious circle <idiom> دلیل وتاثیری بانتیجه بد
traffic circle دایرهی یک طرفه
central circle دایرهوسط
centre circle دایرهمرکزی
goal circle محدودهگل
on-deck circle دررویدایره
outer circle دایرهخارجی
restricting circle دایرهممنوعه
station circle چرخههواشناسی
striking circle دایرهبرخورد
come full circle <idiom> کاملا برعکس
vicious circle دور معیوب
center circle دایره میانی
circle dodge گریز از حریف در مسیرمنحنی
circle graph نمودار دایرهای
circle of influence دایرهای که حد منطقه تاثیررا مشخص میکند
circle of position دایرهای که از موضع نفرات عبور میکند دایره مکان نافر
color circle دایره رنگها
diffusion circle دایره پخش
Arctic Circle مدار قطب شمال
elevation circle قطاع درجه
face off circle هرکدام از پنج دایره کوچک مخصوص رویارویی
center circle دایره وسط زمین
base circle هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
vicious circle دور و تسلسل
dress circle صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
aiming circle زاویه یاب فرماندهی
altitude circle صفحه ارتفاع سنج هواپیما
antarctic circle مدار قطب جنوب
arc de circle خمش
azimuth circle قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
azimuth circle سمت نما
azimuth circle سمت گیر
azimuth circle دایره سمتیه
flank circle جفتی خرک
dip circle میل سنج
hour circle نصف النهار حلقه مدرج
hip circle چرخ جلو روی پارالل
hour circle دایره ساعتی
half circle چرخش نمیدایره ژیمناست
kick circle دایره 8/81 متری وسط میدان
hrowing circle دایره پرتاب دیسک
mohr's circle دایره موهر
mill circle چرخ اسیاب ژیمناستیک
marker circle دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
great circle بزرگترین دایره محیط یک کره
leg circle جفتی
great circle دایره عظیمه
great circle دایره عظیمه سماوی
hole circle گردی سوراخ
inscribed circle [of a triangle] دایره [محاطی مثلث] [ریاضی]
graduated circle of an alidade دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
secondary great circle دایره عظیمه ثانویه
prime vertical circle دایره قائم اصلی
perimeter [circumference] of a circle محیط دایره
vicious circle of poverty دور باطل فقر
centre face-off circle دایرهمرکزیمحلروبروشدنحریفها
tip circle diameter قطر دوره نوک
great circle route کمان دایره عظیمه
great circle route مسیرقوس دایره عظیمه سماوی
centre of crest circle مرکز انحنای ستیغ
centre of crest circle مرکز خمیدگی
center ice circle داره میانی زمین
free throw circle دایره پرتاب ازاد
the power of a point with respect to a circle قوت یک نقطه نسبت به یک دایره [ریاضی]
adjustment for vertical-circle image تنظیم عمودی مرکز تصویر
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com