English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
English Persian
gilt edged shares سهام ممتازه
Other Matches
gilt-edged مقدم ممتاز
gilt edged لب طلایی
gilt-edged بهترین
gilt-edged لب طلایی
gilt edged مقدم ممتاز
gilt edged بهترین
gilt مطلا
gilt زراندود
gilt طلایی
gilt اب طلاکاری
gilt پوشش طلا
parcel gilt توطلایی
gilt edge لب طلایی
gilt edge مقدم درجه اول
parcel gilt نیم مطلا
paracel gilt نیم مطلا
gilt edge بهترین
gilt edge ممتاز
edged تیز
two edged دو دم
two edged دو پهلو
two-edged دو دم
two-edged دو پهلو
edged لبه دار
saw edged دارای لبه مضرس
saw edged دارای لبه دندانه دندانه
feathured-edged لبه نازک شده
keen edged لب تیز
keen edged تیز
double edged دو لبه
double edged دو دم
double-edged دو دم
full edged چهار تراش کامل
feather edged نیم پر
keen edged دارای لبه تیز
feather edged لب نازک
edged tool الت برنده
edged tool افزارتیزیالبه دار
double-edged دو لبه
narrow edged hoe تیشه دم قلم
double-edged razor ژیلتدوتیغه
oblique edged scraper رنده کج
round edged scraper رنده نیمبر
Those who play with edged tools must expect to be . <proverb> کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
double-edged razor blade لبهژیلتدوتیغه
notched double-edged thinning scissors قیچیدوطرفدنداندار
notched single-edged thinning scissors قیچییکسودندانه
A wise man avoids edged tools. <proverb> آدم عاقل از چیز تیز پرهیز مى کند .
to go shares عادلانه بخش کردن
shares سهم
shares برای آدرس و ارسال داده بین CPU و رسانه جانبی
shares قیچی کردن
shares سهم بردن
shares تسهیم کردن
shares شرکت داشتن در سهم بردن
shares حصه
shares بخش کردن
shares بهره قسمت
shares بخش
shares دانگ
shares یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است
shares پوشه فایل ها روی دیسک درایوکامپیوتر محلی که قابل استفاده
shares توسط کاربران دیگر شبکه است
shares روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
shares سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shares باس مورد استفاده
shares استفاده از کامپیوتر یا رسانههای جانبی توسط بیش از یک شخص یا سیستم
shares IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares استفاده یا مالکیت چیزی به همراه شخص دیگر
shares پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shares حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد
shares دایرکتوری
shares سیستم عامل شبکه که به منابع کلمه رمز نسبت میدهد به جای اینکه شماره کاربران را تنظیم کند تا دستیابی محدود شود
shares فرض
shares تقسیم کردن
shares که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
subscriber of shares پذیره نویس سهام
unissued shares سهام منتشر نشده
non registered shares سهم بی اسم
registered shares سهام بانام
qualifying shares سهامی که مدیران الزاما"باید خریداری کنند
privileged shares سهام ممتاز
c. prefrential shares سهامی که سود پس افتاده انهایکی باسود جاری انهاپرداخته شود
by undivided shares به نحو اشاعه
bearer shares سهام بی نام
preferential shares سهام ممتازه
granger shares سهام راه اهن غله
joint shares سهام مشترک
by way of undivided shares undivided
non cash shares سهام غیر نقدی
preferred shares سهام مقدم
preferred shares سهام ممتاز
preference shares سهام ممتازه
preference shares سهام ممتاز
conversion of shares تبدیل سهام
ordinary shares سهام عادی
heirs having fixed shares ذوالفرائض
held in undivided shares مشاع
reduction of shares of the heirs عول
A man who pays promplty shares in others . <proverb> آدم خوش یساب شریک مال مردم است .
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com