Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
English
Persian
glass tube
لوله شیشهای
Search result with all words
glass type tube
لامپ الکترونی شیشهای
octal glass type tube
لامپ الکترونی هشت پایهای
Other Matches
glass
صیقلی کردن
to f. glass
شیشه گری کردن
glass
عینک دار کردن شیشهای کردن
glass
شیشه گرفتن
glass
عینک
glass
شیشه
glass
ابگینه
glass
لیوان
glass
گیلاس جام
glass
استکان
glass
شیشه ذره بین عدسی
glass
شیشه الات
looking glass self
خود ایینهای
looking glass
اینه
glass
الت شیشهای
looking-glass
ائینه
looking glass
ایینه
glass
عدسی
glass
زجاج
glass
لیوان یخ
glass
دستگاه ارتفاع سنج دوربین
glass
دستگاه بارومتر
glass
ایینه شیشه دوربین
glass ware
فروف شیشه
glass fibers
الیاف شیشه
glass eyed
کور
glass eyed
بی حالت
glass frit
شیشه متخلخل
glass wool
پشم شیشه
glass wool
تودهای ازرشتههای شیشهای که بعنوان عایق گرما یا درتصفیه هوا بکار میر ود
glass wool
پشم یا براده شیشه پشم شیشه
glass vessels
فروف شیشهای
glass snake
نوعی سوسمارمخصوص امریکای جنوبی
glass jaw
بوکسوراسیب پذیر
glass rule
خط کش شیشهای
glass rod
میله شیشهای
glass rebate
دوراهه شیشه
glass paper
کاغذ گلاسه
glass kiln
کوره شیشه گری
glass jaw
ارواره شیشهای
glass house
گلخانه
glass eye
چشم مصنوعی
watch glass
شیشه ساعت
water glass
شیشه محلول
water glass
اب شیشه
water glass
لیوان اب
frosted glass
شیشه مات
frosted glass
شیشه کدر
focusing glass
ذره بین جیبی
weather glass
هواسنج میزان الهوا
flint glass
فرف بلور
flint glass
بلور
wire glass
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
finger glass
فرف انگشت شوئی
gauge glass
درجه اب
glass blower
شیشه گر
glass eye
چشم شیشهای
water glass
شیشه مایع
glass eye
عینک
glass electrode
الکترود شیشهای
glass dust
خرده شیشه
glass cutter
شیشه بر
glass cutter
الماس شیشه بری
glass cloth
شیشه پاک کن
glass cloth
کهنه شیشه پاک کن
glass bulb
حباب شیشهای
glass blowing
شیشه گری
field glass
عدسی درونی دوربین یاذره بین
granulated glass
شیشه اج دار
rolled glass
شیشه نورد خورده
sight glass
شیشه مرئی
soluble glass
شیشه مایع
ornamental glass
شیشه تزئینی
opera glass
دوربین مخصوص اپرا
opaque glass
شیشه کدر
obscured glass
شیشه مات
obscured glass
شیشه تار
objective glass
عدسی شیئی
object glass
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
object glass
عدسی شیئی
sheet glass
شیشه ورقی
sheet glass
شیشه جام
pier glass
ایینه قدی
safety glass
عینک ایمنی
rain glass
میزان الهوا
rain glass
میزان سنج
safety glass
شیشه ایمنی
safety glass
شیشه بی خطراتومبیل
race glass
دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
safety glass
شیشه نشکن
safety glass
شیشه اطمینان
security glass
شیشه ایمنی
security glass
شیشه نشکن
soluble glass
سدیم سیلیکات
spun glass
شیشه تاب خورده
lead glass
شیشه سربی
muscovy glass
شیشه معدنی
hour glass
ساعت ریگی
he is blowing glass
شیشه را با فوت درست کردن
hard glass
شیشه سخت
hand glass
ساعت شنی
hand glass
ذره بین
hand glass
کوچک دسته دار
hand glass
ایینه
ground glass
نوعی شیشه نورافشان که دارای سطحی تراشیده است
lime glass
شیشه اهکی
liquid glass
شیشه مایع
spun glass
شیشه مذاب الیاف مانند
night glass
دوربین شب
muscovy glass
سنگ طلقی
spun glass
شیشه ریسیده
spy glass
تلسکپ یادوربین کوچک
mirror glass
شیشه اینه
minute glass
ساعت ریگی دقیقهای
stined glass
شیشه رنگی
tempered glass
شیشه ابداده
measuring glass
درجه دار
measuring glass
پیمانه
granulated glass
شیشه دان دان
hock glass
جام پایهبلند
glass cover
پوشششیشهای
stained glass
شیشه کاری منقوش
magnifying glass
ذره بین
crown glass
شیشه گردیاچرخی
crystal glass
بلور
cupping glass
شاخ حجامت
glass separator
میان گیر شیشهای باتری
plate glass
شیشه لوحی
plate glass
شیشه سنگ شیشه تختهای
burning glass
ذره بین
glass roof
سقفشیشهای
liqueur glass
جام لیکور
cast glass
شیشه جام ریختگی
cast glass
شیشه ریخته گی
port glass
جام شرابقرمزوشیرینپرتقالی
glass fibre
فایبرگلاس
burning glass
عینک جوشکاری
colored glass
شیشه رنگی
burning glass
عدسی محدب یاایینه مقعر
glass sphere
گویشیشهای
glass slide
اسلایدشیشهای
drinking glass
گیلاس
crown glass
شیشه پنجره
[در قرن نوزدهم انگلیس]
field glass
دوربین صحرایی
a glass of water
یک لیوان آب
brandy glass
گیلاسکنیاک
bordeaux glass
گیلاسمخصوصشرابفرانسوی
beer glass
لیوانآبجو
bell glass
مردنگی
stained glass
شیشه بندی منقوش
wired glass
شیشه دارای شبکه سیمی در متن ان
eye glass
شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
eye glass
عینک دستی
burgundy glass
لیوان
burgundy glass
بورگندی
champagne glass
گیلاسگردشامپاین
drinking glass
فنجان
cocktail glass
لیوانمخصوصمشروب
glass dome
برآمدگیشیشهای
There is a glass missing.
یک لیوان کم است.
cut glass
بلور کریستال
He emptied the glass to the last drop .
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
black glass bottle
بطری
white wine glass
جام مشروبسفید
Empty this glass of water.
این لیوان آب راخالی کن
rough cast glass
شیشه خام
The glass is full of water.
لیوان پر از آب است
to temper
[metal or glass]
آب دادن
[سخت کردن]
[آبدیده کردن]
[بازپخت کردن]
[فلز یا شیشه]
black glass bottle
بطلی
glass-lined tank
مخزنکوچکشیشهای
glass membrance electrode
الکترود شیشه غشایی
glass transition temperature
دمای تبدیل شیشهای
glass-fronted display cabinet
بوفه
tube well
چاه لولهای
tube
لوله خمیرریش وغیره
Y-tube
مجرایدوشاخه
tube
ناودان
tube
نی
down tube
تیوپپائینی
tube
دودکش نای
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
tube
مجرا
tube
تونل
tube
لوله
tr tube
کلید فرگیر
tube
لامپ الکترونی
tube
لامپ لاستیک تویی اتومبیل ودوچرخه وغیره
tube
لوله دارکردن
tube
لامپ بی سیم
tube
از لوله رد کردن
tube
قسمت خاندار لوله
tube
لامپ
people who live in glass houses should not throw stones
<idiom>
هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
thermionic tube
لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
thermionic tube
لامپ گرمیونایی
rubber tube
لوله لاستیکی
thermionic tube
لوله ترمویونیک
speaking tube
لوله مخصوص مکالمه بین دواتاق
shaft tube
خروجی محور
sheppard tube
لامپ شپرد- پیرس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com