English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 174 (2 milliseconds)
English Persian
glide plane سطح لغزش
Other Matches
glide سر خوردن
glide حمله با سر دادن شمشیرروی شمشیر حریف ارام دویدن برای فشار نهایی چرخش به دور میله بارفیکس
glide سرخوردن
glide خزیدن
glide پرواز کردن بدون نیروی موتور
glide سبک پریدن
glide نرم رفتن
glide سریدن اسان رفتن
glide خرامش
glide ratio نسبت سریدن
glide bomb بمب یا موشک لغزنده در هوا بمب لغزنده
glide mode روش پرواز ازاد
glide mode روش پرواز با مسیر باد
glide path مسیر فرود ازاد
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
glide path مسیر پرواز در حال سرخوردن
glide ratio نسبت مسافت طی شده به هرپای فرود با هواپیمای بی موتور
glide slope زاویه فرود ازاد هواپیما یاموشک
plane سطح صاف
plane سطح هموار
plane سطح تراز مسطح
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
z-plane صفحه مختلط [ریاضی]
to plane a way or down بارنده صاف کردن
plane صفحه
plane هواپیما
plane رنده کردن
plane با رنده صاف کردن
plane صاف کردن پرواز
plane جهش شبیه پرواز سطح تراز
plane هموار
plane صاف مسطح
plane سطح مستوی
plane مسطح
plane صاف هواپیما
plane افقی سطح افق افقی کردن
plane رویه هموار
plane رنده
reflection plane صفحه بازتاب
rabbet plane رنده کام کنی
rabbet plane رنده دو راهه
sagittal plane صفحه سهمی
plane iron تیغه نجاری
reflection plane صفحه انعکاس
polarization plane صفحه قطبش
sea plane هواپیمایی دریایی
routing plane رنده تهرند
sash plane رنده بغل
routing plane رنده کفرند
rolling plane صفحه غلطشی
plane wave موج مسطح
plane of departure سطح قائم تیر
plane of departure سطح قائم مسیر گلوله
plane of bending صفحه خمش
plane of asymmetry سطح مسیر لغزش انحرافی
plane of asymmetry سطح انحراف مسیر
plane knife تیغه رنده
plane iron تیغ رنده
plane guard ناو نجات
plane of fire افق مسیرتیراندازی
plane of fire سطح مبنای مسیر تیراندازی
plane wave موج صفحهای
plane table سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
plane polarized تابشهای الکترومگنتیک
plane of symmetry صفحه تقارن
plane of symmetry سطح تقارن
plane of site سطح قائم مار بر سکوی تیر
plane of rotation سطح دوران
plane of reflection صفحه بازتاب
plane guard ناوگارد نجات
slip plane سطح لغزش
plane projection طرحمسطح
To board a plane. سوار هواپیما شدن
What time does the plane take off? چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
plane [Platanus] درخت چنار
complex plane صفحه مختلط [ریاضی]
scheduled plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
passenger plane هواپیمای مسافربری
plane figure شکل مسطح
diving plane پرهزیردریایی
smooth plane رنده صاف کاری
smooth with the plane رنده کردن
smoothing plane رنده پرداخت
smoothing plane رنده دو تیغ
stick plane رنده میله دار
stick plane رنده با تیغه گرد
symmetry plane صفحه تقارن
this line is p to that plane این خط نسبت به ان سطح عموداست
tooth plane رنده دندانه دار
toothing plane رنده خشخاش
toothing plane رنده خط گیری
torpedo plane هواپیمای اژدر افکن
slant plane صفحه مسیر هدف
chord plane صفحه مار بر وترهای همه مقاطع تشکیل دهنده یک ایرفویل سه بعدی
focal plane افق مار بر کانون عدسی
focal plane افق کانونی
focal plane صفحه کانونی
frontal plane سطح تاجی
grooving plane رنده شیار
gyro plane سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
hand plane رنده کردن دستی
horizontal plane صفحه افقی
horizontal plane صفحه عرضی
transverse plane صفحه افقی
transverse plane صفحه عرضی
image plane سطح تصویر
incidence plane صفحه تابش
plane of incidence صفحه تابش
datum plane سطح مبنای اب دریا
datum plane افق مبنا
plane tree درخت چنار
cleavage plane سطح مرزی
compass plane رنده سینه
core plane صفحه چنبره ها
cross plane رنده کردن
crossing plane سطح تقاطع
crystal plane سطح کریستالی
crystal plane سطح بلوری
crystal plane صفحه بلور
cutting plane صفحه برش
bedding plane بستره
dado plane رنده کام کنی
rebate plane رنده کام کنی
datum plane سطح مبنای ارتفاع
incline plane سطح مایل
incline plane غفلت گاه
plane of fire سطح تیر
moulding plane رنده ابزار
air plane هواپیما
grooving plane رنده کام کنی
adjustable plane رنده درجه دار
normal plane توزیع نرمال
normal plane صفحه قائم
objective plane سطح افق هدف
objective plane افق هدف
oblique plane سطح مورب
plane angle زاویه مستوی
plane as a pikestaff مانند آفتاب روشن
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
plane geometry هندسه مسطحه
middle plane صفحه میانتار
jack plane رنده درشت تراش
jack plane رنده بزرگ
into plane service تدارک سوخت و وسایل برای هواپیماها طبق قرارداد
battle plane هواپیمای جنگی
back plane یک برد مدار چاپی PCB که شامل حفره هایی است که سایر بردها می توانند بازاویههای صحیح در ان جای بگیرند
jointing plane رنده دستگاه
inclined plane سطح مورب
inclined plane سطح شیبدار
attack plane هواپیمای تک
jointing plane رنده بلند
inclined plane سطح شیب دار
air plane طیاره
map plane سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
jack plane رنده دستگاه
body of carpenter's plane کوله رنده نجاری
The plane to ... departs at ... o'clock. هواپیمای ... ساعت ... پرواز می کند.
backing iron of plane پشت تیغ
to bring to the same plane [height] به یک صفحه [بلندی] آوردن
scheduled service plane هواپیمای مسافربری [با زمان پرواز مشخص]
negative photo plane افق شیشه عکاسی
mirror plane of symmetry صفحه تقارن اینهای
plane of mirror symmetry صفحه تقارن اینهای
meteorological datum plane ایستگاه مبنای هواسنجی
plane polarized light نور قطبیده مسطح
plane sinusoidal wave موج سینوسی صفحهای
plane table map نقشه مسطحه عوارض نما
inclined shear plane سطح برش مایل
negative photo plane سطح افق شیشه عکس
european type plane رنده فرنگی
focal plane shutter صفحهروم دریچهعدسی
to miss a flight [plane] پرواز [خود] را از دست دادن
high focal plane buoy ارتفاعکانونیپروانهراهنمایشناور
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com