Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 101 (6 milliseconds)
English
Persian
goal games
بازیهای دروازه دار
Other Matches
games
بازیهای المپیک
video games
بازی دیدنی
power games
بازی قدرتی
ball games
شرایط وضعیت
asian games
بازیهای اسیایی
board games
بازی روی تخته
waiting games
صبور و گوش به زنگ بودن برای یافتن فرصت خوب
commonwealth games
جام کشورهای مشترک المنافع
court games
بازیهای محوطهای
games area
محوطهبازی
field games
بازیهای میدانی
fun and games
<idiom>
وفیفه مشکل
ball games
هماورد
ball games
مسابقه
racket games
بازیهای راکتدار
recording of games
ثبت بازیها
plympic games
بازیهای المپیک
maccabian games
المپیک یهودیان
net games
بازیهای توردار
ball games
ورزش یا بازی با توپ
Olympic Games
مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
ball games
گوبازی
to play computer games
بازی های کامپیوتری کردن
pan american games
بازیهای ملتهای امریکایی
Stop your little games (tricks).
ازاین بازیها (حقه وکلکها )دست بردار
pan african games
بازی های ملت های آفریقایی
goal third
گلسوم
keep goal
دروازه بانی
goal
دروازه
own goal
گل به دروازه خودی
in goal
دروازه بان
goal
1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goal
گل
goal
گل
[ورزش]
goal
هدف کلی
goal
گل زدن هدفی در پیش داشتن
goal
هدف
goal
دروازه بان
goal
مقصد
to attain ones goal
خودرسیدن
to miss the goal
به گل نزدن
[ورزش]
to attain ones goal
بارزوی خودنائل شدن
touch in goal
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
to make a goal
توپ راازدروازه طرف مقابل بیرون کردن
to make a goal
یک بازی بردن
goal scorer
گلزن
[ورزش]
goal-oriented
<adj.>
هدف گرا
goal-oriented
<adj.>
مقصد گرا
goal-oriented
<adj.>
هدف دار
To score a goal .
گل زدن ( درفوتبال وغیره )
goal difference
تفاضلگلدرفوتبال
goal shooter
گلزن
goal defence
دفاعگل
goal circle
محدودهگل
goal attack
گلزن
to miss the goal
گل نکردن
[ورزش]
to attain ones goal
بمقصد
tend goal
حفظ دروازه
goal area
منطقه دروازه
goal keeper
دروازه بان
goal judge
داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
goal gradient
شیب هدف
goal directed
هدف گرا
goal crease
نیمدایره جلودروازه لاکراس
goal crease
محوطه دروازه
goal box
جعبه هدف
goal average
گل شماری
goal average
گل اواژ
field goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
field goal
گل
field goal
گل از راه دور
dropped goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
goal tender
دروازه بان
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
goal kick
شوت بسوی دروازه
goal kick
ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
mallet goal
نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
penalty goal
پنالتی گل شده
goal throw
پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
goal tending
خطای اثر گذاردن روی توپ حلقه
goal programming
برنامه ریزی ارمانی
goal posts
پایههای دروازه
goal oriented
هدف گرا
goal oriented
مقصد گرا
goal object
شیئی هدف
goal mouth
دهانه دروازه
tend goal
دروازه بانی
goal light
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
goal umpire
دروازه بان واترپولو
to rifle the ball into the goal
با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
shot direct at goal
شوت مستقیم به دروازه
changing the goal keeper
تعویض دروازه بان
goal line referee
داورخطگل
touch in goal line
ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
goal area line
خط دروازه
high goal polo
چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
goal predicates blackness
زغال از سیاهی خبر میدهد
goal keeper line
خط دروازه بان
fractional antedating goal response
خرده پاسخ انتظار هدف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com