Dictiornary-Farsi | good marks | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
good marks	نمرههای خوب


Search result with all words

I got good marks in the exams .	نمرات خوبی درامتحان آوردم
Other Matches

What is good for the goose is good for the gander . One cant apply double standards .	یک بام ودو هوانمی شود
Good gracious ! Good heaven ! My god !	پناه برخدا
HE is good at math. He has a good head for figures.	حسابش ( ریاضیات ) خوب است
marks	حد
marks	مرز
marks	درجه
marks	01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
marks	نشانه کردن حریف
marks	هدف
marks	داغ
marks	نشان علامت
marks	نشانه
marks	نمره
marks	ارزه
marks	بل گی_ری خوب
marks	علامت گذاشتن
marks	توجه کردن
marks	علامت
marks	پایه
marks	اثر
marks	علامت نشانه هدف
marks	علامت گذاری کردن
marks	علامت گذاری
marks	نمره گذاری کردن علامت
marks	هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks	نشان کردن نشان
marks	نشان
marks	بعنوان سیگنال استفاده میکند
on your marks	فرمان بجای خود
marks	علامت گذاری روی چیزی
marks	سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks	علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks	وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
marks	کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
marks	پایه نقطه
marks	مارک
marks	ایه
marks	کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
marks	قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
marks	نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
fiducial marks	علایم منطبق شونده در صفحه رادار
erection marks	علائم نصب
draught marks	علایم ابخور
draft marks	علامت ابخور
diacritical marks	نشان تشخیص
case marks	علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
fiducial marks	علایم پوشاننده
black marks	سابقهی بد
full marks	پاسخدرستبهتمام سوالات
cardinal marks	علائماساسی
punctuation marks	نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
sea marks	علامات دریایی
shipping marks	علامتهای روی بسته بندی
question marks	پرسش نشان
question marks	علامت سوال
punctuation marks	علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
leading marks	نشانههای هدایت
question marks	" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
quotation marks	کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
marks man	تیرانداز درجه 3 تفنگ تیرانداز نیمه ماهر
strawberry marks	لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
quotation marks (French)	علائمنقلقول
I give you full marks for that .	نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
single quotation marks	علامتنقلقولتکی
high-water marks	بالاترین داغ اب
operational pattern of marks by night	نقشیازعلائممشخصبرایشب
good by	خدا حافظ بدرود
good by	وداع
to look good	خوشگل بودن
Good for you	دست خوش
good f.	مهربانی
good f.	خوش قلبی
It's good to see you again.	خیلی خوشحالم از اینکه شما را دوباره میبینم.
good d.	بامدادنیک
good d.	صبح شما بخیر
good-looking <adj.>	خوش قیافه
good-looking <adj.>	خوشرو
to be good-looking	خوشگل بودن
much of it was good	مقدار زیادی از ان خوب بود خیلیش خوب بود
for good	برای همیشه
no new is good new	نبودن خبر
I'm still not quite sure how good you are.	من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
good a	عصر شمابخیر
for good	بطور قطعی
to be good-looking	زیبا بودن
to look good	زیبا بودن
good for nothing	بی عرضه
good for nothing	بی مصرف
no new is good new	یارویدادتازه خودیک خبر خوشی است
You did well. Good for you.	خوب کردی
well and good	باشد چه ضرر دارد
in good f.	نیت پاک
particular good	عین شخصی
to come to good	نتیجه خوب دادن
to come to good	عاقبت بخیرشدن
to come to good	راست امدن
good will	حق کسب و پیشه وتجارت
good will	سرقفلی
good will	میل
good will	رضامندی
good will	حسن نیت
your is not as good as his	مال شما انقدر خوب نیست که مال او
What is good enough for others should be good enough for you.	خونت که از بقیه رنگین تر نیست
He is good for nothing.	به هیچ دردنمی خورد
He went for good.	رفت و دیگه نیامد
good for nothing	بی ارزش
We've never had it so good. <idiom>	وضع [مالی] ما تا حالا اینقدر خوب نبوده است.
well and good <idiom>	رضایت بخش
so far, so good <idiom>	تا حالاهمه چیز روبه راه است
for good <idiom>	برای همیشه ،پایدار
do someone good <idiom>	سود بردن از کسی
of a good d.	خوش حالت
of a good d.	خوش مشرب
good look	خوش نما
Go while the going is good .	تا فرصت با قی است برو
it is in good keep	انراخوب نگاه میدارند
What is the use ? what good wI'll it do ?	فایده اش چیست ؟
it is in good keep	خوب نگاه داشته یاحفافت شونده
good	خوب
good	سودمند مفید
good	کالا
good	جنس
good looking	شکیل
good looking	زیبا
good looking	خوشگل
good	توپ زنده
good	مسیر خاکی مرطوب و محکم
good	پسندیده خوش
to be up to no good	کار بدی [خطایی] کردن
good	مال منقول محموله
good	سود مال التجاره
good	خیر
good	نیکو
good	نیک
good	مهربان
good-looking	خوش منظر
good-looking	شکیل
good-looking	زیبا
good-looking	خوشگل
good looking	خوش منظر
good	شایسته
good	قابل
very good	بسیار خوب
good	پاک معتبر
good	صحیح
good	ممتاز ارجمند
good	کامیابی
good	معتبر موجه نسبتا" زیاد
good	خیر فایده
as good as	خیلی خوب
by the good of	با مساعی جمیله
very good	خیلی خوب
good	اجناس
by the good of	با کمک
good looks	زیبایی
do good	احسان کردن
do good to others	بدیگران نیکی کنید
good	سودمند
good looks	قشنگی
good-for-nothing	شخص یا چیز بیمعنی
good-for-nothing	حرف مفت
come to good	نتیجه خوب دادن
do good	نیکی کردن
as good as	بهمان خوبی
we went for a good round	گشت خوبی زده برگشتیم به خانه
we had a good time	خوش گذشت وقت خوشی داشتیم
normal good	کالای معمولی
wage good	کالائی که نقش مزد را ایفا میکند
good afternoon	سلام
too much of a good thing	غیر قابل تحمل تحمل ناپذیر
to set a good example	سرمشق خوبی گذاشتن یا شدن
normal good	کالای عادی
Good morning	پگاه خجسته باد
to be good pax	باهم دوست بودن
Good night	شامگاهان نیکو
good day	روز به خیر
good afternoon	خداحافظ
good afternoon	بعد از ظهر به خیر
good [sufficient] <adj.>	مقبول
good [sufficient] <adj.>	لایق
making good	پرداخت
your good ladies	خانم شما یا زن شما
with good intent	با حسن نیت با قصد نیک
with a good grace	باحسن نیت قلبا
what a good riddance	رهاشدیم
what a good riddance	چه خوب
good [sufficient] <adj.>	مناسب
my good soul	جانم
my good soul	عزیزم
wage good	کالای مزدی
take in good part	خوب تلقی کردن
social good	کالاهای عمومی
social good	کالاهای اجتماعی
of good quality	خوب
good listener	شنونده خوب
of good quality	مرغوب
say a good word for	دفاع کردن
say a good word for	تعریف کردن
public good	کالایی که تولید ان به نفع جامعه باشد
pretty good	نه چندان بد

good marks

نمرههای خوب