Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
goods intake
کالاهای دریافتی
goods intake
کالاهای درحال تحویل
Other Matches
intake
مدخل ابگیری
intake
دهانه ابگیر
intake
ابگیر
intake
مدخل
intake
ورودی
intake
مجرای مکش یا تنفس
intake of a well
ابگیر یک چاه
intake well
چاه تزریق
intake
خوراک
intake
پذیرش
intake
نیروی جذب شده
intake
مقداراب یا گازی که با لوله گرفته و جذب میشود
intake
مک
intake
مکیدن تنفس
intake
فریب
intake
حقه
intake
مقدارجذب چیزی به درون
intake
فراگرفتگی
intake
جای ابگیری نیروی بکار رفته
intake air
هوای ورودی
intake duct
مجرای ورودی
intake pressure
فشار ورودی
intake stroke
مرحله مکش
intake stroke
مرحله تنفس
intake muffler
صدا خفه کن ورودی
intake port
دریچه ورودی
water intake
مکندهآب
air intake
سوپاپ هوا
intake port
سوپاپ ورودی
hydrant intake
مدخلآبگیرمخزن
air intake
مدخل هوا
intake valve
سوپاپ گاز
intake chamber
محفظه ورودی
intake manifold
مانیفولد ورودی
intake air
هوای مکیده شده
energy intake
ورود انرژی
energy intake
مدخل انرژی
intake area
منطقه ابگیر
submerged intake
ابگیر مستغرق
intake valve
سوپاپ ورودی
intake manifold
گازگاه
intake air heater
گرمکن هوای ورودی
lock filling intake
قفلمکش
d. of goods
تحویل کالا یا اجناس
available goods
کالاهای موجود
goods
کالا
goods
جنس
goods
اجناس
goods
کالاها
goods
امتعه
get the goods on someone
<idiom>
فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
nonessential goods
کالاهای غیر اساسی
on receipt of the goods
بوصول کالا
on receipt of the goods
برسیدن کالا
order for goods
سفارش کالا
overdue goods
کالاهای تحویل نشده
perishable goods
کالاهای فاسد شدنی
perishable goods
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
producer's goods
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
piece goods
کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
producer goods
کالاهای تولیدی
producer goods
کالاهای سرمایهای
perishable goods
perishables
investment goods
کالاهای سرمایهای
nondurable goods
کالاهای بی دوام
inwards goods
کالاهای وارداتی
knit goods
کش بافت
knit goods
کالای کش بافت
lien on goods
حق حبس کالا
marketable goods
کالاهای قابل عرضه به بازار
merit goods
کالاهای مطلوب
merit goods
کالاهای ایده ال
intermediate goods
کالاهای واسطه
mixed goods
کالاهای مختلط
narrow goods
کاذی باریک
intermediate goods
کالاهای واسطهای
narrow goods
نوار قیطان
producer's goods
کالاهای مولد
white goods
حوله سفید ملافه
white goods
پارچه سفید نخی
we ran out of these goods
این کالای ما تمام شد
valuable goods
اشیاء باارزش
valuable goods
اشیاء بهادار
to t. a cusomer for goods
کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
to discharge goods
کالا را تخلیه کردن
to countermand goods
سفارش کالا را پس گرفتن
to boycott goods
تحریم کردن کالا
the goods in question
کالای موردبحث
yard goods
اجناس ذرعی
goods station
ایستگاهکالاهایتجارتی
goods wagon
واگنحملکالا
transport of goods
حمل و نقل بار
transport of goods
رفت و آمد بار
substandard goods
اجناس بنجل
Goods to declare
همراه داشتن کالاهای گمرکی
deliver the goods
<idiom>
موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
Contraband goods.
کالای قا چاق
manufactured goods
کالایکارخانهساز
the goods are on order
کالا را سفارش داده ایم
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
smuggled goods
کالای قاچاق
secondhand goods
کالاهای دست دوم
rationed goods
کالاهای جیره بندی شده
public goods
کالاهای عمومی
proprietary goods
کالاهای اختصاصی
proprietary goods
کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
prohibited goods
کالاهای منع شده
prohibited goods
اشیاء ممنوع
prohibited goods
کالاهای ممنوعه
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
soft goods
کالاهای بی دوام
soft goods
کالاهای مصرف شدنی
supporting goods
کالاهای حمایتی
substitute goods
کالاهای جانشین
stolen goods
کالای مسروقه
stolen goods
مال مسروقه
stolen goods
مال دزدی کالای دزدیده شده
stolen goods
اموال مسروقه
staple goods
کالای بسیار ضروری
spot goods
کالاهای اماده تحویل
spot goods
کالاهای موجود
producer's goods
مواد تولیدی
discount of goods
تخفیف روی کالا
luxury goods
کالاهای تجملی
consolidate goods
کالاها را ادغام کردن
consumer goods
کالاهای مصرفی
competitive goods
کالاهای مورد رقابت
common goods
کالای مورد نیاز عموم
collective goods
پارک و غیره
consumer's goods
کالای مصرفی
luxury goods
کالاهای تشریفاتی
goods trains
قطار حمل کالا
goods train
قطار حمل کالا
d. in second hand goods
دست فروش
d. in second hand goods
سمسار
custody of goods
حفافت یا نگهداری کالا
goods trains
قطار باربری
contrabanded goods
اموال و اشیا قاچاق
consumption goods
کالاهای مصرفی
collective goods
مانند جاده
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods
کالاهای جمعی
bonded goods
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded goods
کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bill of goods
فهرست تجارتی
bill of goods
صورت کالا
attractive goods
کالاهای جذاب
appropriation of goods
ضبط مال التجاره
acceptance of goods
پذیرفتن کالا
acceptance of goods
قبول کردن کالا
branded goods
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
business goods
کالای تولیدی
capital goods
کالاهای سرمایهای
collection of goods
دریافت کالا
checking of goods
بررسی امتعه
carriage of goods
حمل و نقل کالا
capital goods
دارایی ثابت
consumer goods
کالای مصرفی
dress goods
قماشهای زنانه
goods and chattels
اموال و دارائیهای منقول
goods on consignment
کالاهای امانی
goods on approval
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
complementary goods
کالاهای مکمل
dry goods
اجناس خشک
heavy goods
کالاهای سنگین
goods receiving
کالاهای درحال تحویل
goods receiving
کالاهای دریافتی
goods inwards
کالاهای دریافتی
dry goods
خشکبار
goods inwards
کالاهای درحال تحویل
handling of goods
جابجایی کالا
household goods
her by girl married anewly to given parents جهیزیه
heavy goods
ماشین الات سنگین
heavy goods
محصول صنایع سنگین
hazardous goods
امتعه خطرناک
hazardous goods
کالاهای خطرناک
hard goods
اجسام سخت
hard goods
اجسام پایدار ومقاوم
handling of goods
جابجایی امتعه
goods in transit
کالاهای عبوری
goods train
قطار باربری
finished goods
کالاهای ساخته شده
final goods
کالا برای مصرف نهائی
final goods
کالای نهائی
consumer goods
اشیاء مصرفی
fate of goods
وضعیت کالا
fancy goods
کالاهای تجملی
dutiable goods
کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
durable goods
کالاهای بادوام
durable goods
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
finished goods
کالاهای اماده فروش
goods afloat
کالای در راه
futures goods
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
goods and services
کالاها و خدمات
goods in pledge
کالای گروی
Payment on delivery of goods.
پرداخت هنگام ( مشروط به ) تحویل کالا
To place an order for some goods.
کالائی را سفارش دادن
Consumer ( consrmers ) goods .
کالاهای مصرفی
transportation of goods
[American E]
حمل و نقل بار
goods traffic
[British E]
حمل و نقل بار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com