Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
grade of channel
درجه کانال
Search result with all words
voice grade channel
مجرای از درجه صدایی
voice grade channel
کانال ارسال گفتار
voice grade channel
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
Other Matches
grade
شیب منظم دادن تسطیح کردن
grade
نمره
grade
نمره دادن
grade
کلاس
grade
اصلاح نژادکردن هموارکردن
grade
جورکردن باهم امیختن
grade
در پایهای قرار گرفتن
grade
پایه
grade
درجه
grade
درجه بندی رتبه
grade
مرحله
grade
درجه شدت
grade
انحراف ازسطح تراز
grade
الگوی لباس ارزش نسبی سنگ معدنی درجه موادمعدنی
grade
درجه بندی کردن
grade
رتبه
grade
مرحله گراد
grade
زبری
grade
درجه رتبه
grade
کلاس کیفیت
grade
نوع
grade
سطح یا محدوده
grade
طبقه بندی کردن کلاسه کردن
grade
دسته بندی کردن
grade
نوع درجه بندی کردن
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
طبقه
grade
درجه بندی
at grade
در یک ترازو
which grade are you in?
که درجه شما را در؟
on the down grade
پایین رونده
of the same grade
هم رتبه
on the up grade
بالارونده
sub grade
لایه زیرین
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
شیب
grade
مدرک
grade
گرادیان
[یکای زاویه]
[ریاضی]
grade
گراد
[یکای زاویه]
[ریاضی]
grade
گواهی
low grade
کم درجه
low grade
کم اثر
grade separation
تقاطع شاهراه یا راه اهن که در ان دو جاده دارای اختلاف سطح از یکدیگر هستند
grade crossing
تقاطع راه اهن
low grade
کم طبقه بندی
cotton grade
درجه پنبه بر اساس مرغوبیت
pay grade
ضریب حقوقی
pay grade
ضریب ثابت حقوق یا مبنای حقوقی
technical grade
خلوص صنعتی
analytical grade
خلوص ازمایشگاهی
make the grade
<idiom>
منظم کردن، موفق بودن ،حاضر شدن
grade crossing
تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
low grade
کم ارزش
high grade
خیلی پیشرفته پرقدرت
field grade
افسر ارشد درجه افسر ارشدی
field grade
رده رزمی
field grade
افسر ارشد ارتش
conduct grade
درجه هدایت یک ماده
conduct grade
نمره انضباط
company grade
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
grade crossings
تقاطع شاهراه
grade crossings
تقاطع راه اهن
grade crossings
تقاطع پیاده روها تقاطع راه اهن و جاده
fuel grade
درجه سوخت
analytical grade
خلوص واکنشگری
grade equivalent
معادل کلاسی
high grade
قوی
high grade
مرغوب
high grade
عالی
high grade
درجه اعلی
grade score
نمره کلاسی
grade scale
مقیاس کلاسی
grade norm
هنجار کلاسی
grade line
خط مبنا
company grade
در رده گروهان
grade crossing
تقاطع شاهراه
grade school
مدرسه ابتدایی
lieutenant junior grade
ناوبان یکم
captain junior grade
ناخدا دوم
primary standard grade
خلوص استاندارد اولیه
high grade petrol
بنزین سوپر
premium grade petrol
بنزین سوپر
high grade product
محصول درجه یک
high grade steel
فولاد درجه بالا
high grade steel
فولاد قیمتی
low grade defective
عقب مانده ذهنی تراز پایین
lieutenant juinior grade
ستوان سوم
He was granted a grade promotion.
یک پایه ترفیع ( ارتقاء درجه ) گرفت
high grade zink
زینک فریف
forging grade steel
فولاد اهنگری
age grade scaling
مقیاسیابی سنی- کلاسی
channel
باب
channel
رسانه واسط که به کانالهای مختلف اجازه اتصال میدهد
i/o channel
کانال ورودی و خروجی
channel
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channel
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel
خط ارتباطی برای حمل سیگنالهای داده
channel
اتصال بین یک پردازنده و یک رسانه جانبی که انتقال داده را ممکن می سازد
channel
راهگان
channel
ابروی پهن
channel
ناودان فولاد "یو" شکل
channel
روگاه شیار
channel
کانال مجرا
channel
کانال ساختن
channel
شیار دراوردن
channel
قسمت عمیق اب
channel
گذرگاه ابی
channel
کانال تلویزیون
channel
کانالهای ارتباطی که برای امور خاص هستند
y channel
کانال ایگرگ
right channel
بلندگویسمتراست
channel
رسانه
channel
ناودان
channel
خط مشی
channel
کانال
channel
ترعه مجرا
channel
هرگونه نقل وانتقال چیز یااندیشه ونظر و غیره
channel
کندن
channel
ابراهه
channel
مجرای ابگذری کانال
channel
سلسله مراتب
channel
ابرو ابراهه
channel
ابراه
channel
تنگه
channel
مجرا
channel
چانل بی سیم
channel
راه ابی
Q Channel
یکی از هشت کانال اطلاعاتی که داده مشخص کننده شیار و زمان گردش مطلق را نگهداری میکند
channel
رده
channel
انتقال تعویض محل خدمت مسیرانجام کار
channel
دریا
channel
شیاردار کردن
channel
ارسال داده با نرخی بالاتر از توانایی کانال
channel
یچ کردن بین آنها
channel
جداسازی کانال ها بر حسب مقدار برخورد بین دو کانال هر قدر برخورد کمتر باشد کانال بهتر است
channel
بیشترین نرخ ارسال داده روی یک کانال
channel
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channel
دستوری به کانال یا واحد کنترل که حاوی اطلاعات کنترلی مثل انتخاب داده یا ریشه هاست
channel
ارسال سیگنال ها یا داده از یک مسیر مشخص
channel
اتصال فیزیکی بین دو نقط ه که اجازه ارسال داده میدهد
scanner channel
کانال پیمایشگر
broadband channel
کانال پهن باند
searched channel
مسیر پاک شده از مین
searched channel
کانال بی خطر در میدان مین
selector channel
کانال انتخاب کننده
selector channel
مجرای گزیننده
simplex channel
مجرای سادک
simplex channel
مجرای ساده
sound channel
کانال صوتی دریایی
channel black
دوده
channel access
دستیابی کانال
multiplexer channel
مجرای تسهیم کننده
multiplexor channel
مجرای تسهیم کننده
n channel mos
مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
narrowband channel
مجرا با نوار باریک
narrowband channel
کانال باباند باریک
channel capacit
گنجایش مجرا
oil channel
مجرای روغن
channel attached
اتصال کانالی
channel airlift
سرویس حمل و نقل هوایی موجود در هر یکان خدمات حمل و نقل هوایی امادی
output channel
مجرای خروجی
output channel
کانال خروجی
p channel mos
تکنولوژی نیمه هادی اکسیدفلزی نسبتا" قدیمی برای دستگاههایی که با تکنولوژی LSI ساخته شده اند
broadband channel
مجرای پهنای باند
supply channel
نهر ابرسان
swept channel
کانال مین روبی شده
alpha channel
هشت بیت اول که خصوصیات پیکسل را بیان می کنند و بیتهای آخر رنگ آنرا
air channel
مجرای هوا
secondary channel
دومینجهت
shelf channel
کانالقفسهای
sliding channel
کانال
Channel Tunnel
تونلراهآهنزیر کانالانگلستانبینانگلیسو فرانسه
cross-Channel
عبور
cross-Channel
برقراریارتباطومسافرت از کانال
air channel
لوله هوا
drip-channel
آبچکان
preferred channel
انتخابجهت
left channel
بلندگویسمتچپ
diversion channel
کانالوارونگیآب
swept channel
کانال پاک شده از مین
telephone channel
کانال تلفن
trade channel
کانال توزیع کالا
trade channel
مجرای توزیع
approach channel
کانال ورودی- نهر ورودی
wideband channel
مجرای پهن باند
analog channel
مجرای قیاسی
Channel Islands
جزیرههای دریای مانش
adjustable channel
مجرای قابل تنظیم
awning channel
کانالحافظ
to be tuned in to a channel
کانالی را گرفته باشند
channel adapter
تطبیق دهنده کانال
communication channel
مجرای ارتباطی
chrominance channel
کانال رنگ تابی
channel type
کانال تایپ
channel switch
کلید کانال
channel selector
سلکتورکانالهای تلویزیون
channel selector
انتخاب کننده کانال تلویزیون کانالگیر تلویزیون
channel selector
مجرا گزین
channel interceptor
کانال چندراهه
channel digging
جوکاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com