Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 182 (9 milliseconds)
English
Persian
gram moleculare weight
وزن مولکول گرم
Other Matches
gram atomic weight
وزن گرمی اتم
gram atomic weight
وزن اتمی به گرم
gram equivalent weight
وزن گرمی هم ارز
gram equivalent weight
وزن هم ارز- گرم
gram formula weight
وزن فرمولی به گرم
weight average molecular weight
میانگین وزنی وزن مولکولی
gram
نخود
gram
یکجور باقلا گرم
gram
یک هزارم کیلوگرم
gram
گرم
stereo gram
تصویر یانقش برجسته نما
gram molecule
مولکول گرم
gram molecule
مول
gram molecule
ملکول گرم
gram equivalent
هم ارز گرمی
mail gram
پست زمینی
gram mole
مول- گرم
gram atom
وزن یک عنصر شیمیایی بگرم که معادل وزن اتمی انست
gram molecular volume
حجم مولکول- گرم
centimeter gram second system
دستگاه سانتیمتر گرم ثانیه
weight
میزان
self weight
خود وزن
it is of no weight
قدرواهمیتی ندارد
weight
سنگین کردن
self weight
ویژه وزن
weight in
وزن کشی
weight
بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
weight
گرانی
weight
نزن
weight
سنگینی
weight
سنگ وزنه
weight
وزن دادن
weight
چیزسنگین
weight
وزن
weight
بارکردن
weight
لنگر
weight
قطعه سرب درکیف زین برای جبران کمبودوزن اسب
weight
فشار
molecular weight
جرم مولکولی
middle weight
میانه
net weight
وزن کلی
milliequvalent weight
وزن هم ارز میلی گرمی
molecular weight
وزن مولکولی
net weight
وزن خالص
statistical weight
وزن اماری
statistical weight
احتمال ترمودینامیکی
operating weight
وزن عملیاتی
paper weight
کاغذ نگهدار
paper weight
وزنه
ramp weight
حداکثر وزن ممکن هواپیما
short weight
سنگ کم
short weight
وزنه کم
specific weight
وزن مخصوص
specific weight
سنگینی ویژه
specific weight
وزن ویژه
light-weight
سر خالی
where is the kilogramme weight ?
سنگ کیلوگرم کجاست
wet weight
وزن خالص مایعاتی که معمولا هنگام کارکردن وجوددارند
weight zone
مربع وزن گلوله
weight training
بدن سازی
weight ton
تن سنگین
weight the sugar
قند را بکشید
weight program
تمرین وزنه برداری
weight percent
درصد وزنی
where is the kilogramme weight ?
وزنه ....
sliding weight
وزنمتحرک
weight trainer
مربیوزنه
carpet weight
وزن فرش
to lose weight
لاغر شدن
throw one's weight around
<idiom>
ازنفوذ کسی برای رسیدن به چیزی استفاده کردن
put on weight
<idiom>
افزایش وزن
pull one's weight
<idiom>
کارها را تقسیم کردن
You are going to gain weight. if you let yourself go.
اگر جلوی خودت را نگیری چاق می شوی
weight trainer
آموزندهوزنه
weight of solids
وزن ذرات
weight man
پرتابگر وزنه یا چکش پرتابگر چکش
unit weight
وزن واحد
unit weight
وزن مخصوص
total weight
وزن کل
toe weight
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
to carry weight
نفوذ یا اهمیت داشتن
weight ratio
نسبت وزن
the weight is kilogrammes
ان 5 کیلوگرم است
the weight is kilogrammes
وزن
unladen weight
وزن ناخالص خودرو
unladen weight
وزن کامل خودرو
weight lifting
وزنه برداری
weight lifter
وزنه بردار
weight index
شاخص موزون
weight function
تابع وزنی
weight belt
کمربند با وزنه هایی برای سنگین کردن بدن غواص برای رفتن به عمق موردنظر
weight and measures
سنگ و اندازه
weight throw
پرتاب وزنه
middle weight
میان وزن
dead weight
وزن بی اوار
brake weight
لنگر
volumetric weight
وزن حجمی
weight by volume
وزن حجمی
certificate of weight
گواهی وزن
counter weight
پاسنگ
counter weight
وزنه مقابل
cross weight
وزن ناخالص
curb weight
وزن کل خودرو با سوخت وتجهیزات
design take off weight
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
counter weight
وزنه تعادل
draw weight
نیروی لازم برای کشیدن زه
drop weight
وزن سقوطی
empty weight
وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
equivalent weight
وزن معادل
equivalent weight
وزن هم ارز
fixed weight
وزن ثابت
bow weight
وزن کمان
beta weight
وزن بتا
bat weight
وزنه اضافی متصل به چوب بیس بال
dead weight
ویژه وزن
dead weight
خودوزن
dead weight
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight
وزن خالص وسیله حمل ونقل بدون بار
make weight
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
make weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weight
سر وزن رسیدن در بوکس وکشتی
make-weight
سر وزن رسیدن وزنه بردار
dead weight
وزن خشکه
atomic weight
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
atomic weight
جرم اتمی
atomic weight
وزن اتمی
atomic weight
wt.at :symb
avoirdupois weight
اوزان و مقیاسات اجناس
basis weight
وزن پایه
formula weight
وزن فرمولی
gross weight
وزن ناخالص
letter weight
کاغذ نگاه دار
heavy weight
18+ کیلوگرم
heavy weight
001 کیلوگرم
heavy weight
38+ کیلوگرم
it pulls its weight
نسبت به سنگینی خودش خوب می کشد
light weight
سبک وزن در اصطلاح کشتی و مشت زنی و مانندانها
laden weight
وزن کلی خودرو با بار
landed weight
وزن کالا هنگام تخلیه
landing weight
وزن فرود
heavy weight
سنگین وزن
maximum take off weight
حداکثر وزن برخاستن
gross weight
وزن با فرف
landing weight
وزن با هنگام تخلیه
gross weight
وزن ناویژه
he is half your weight
وزن او نصف وزن شما است
gross weight
وزن کل هواپیما یاخودرو با بار وزن خالص
gross weight
وزن کل
ankle/wrist weight
کمربندلاغری
aitcraft operating weight
وزن اصلی هواپیما
area weight balance
ترازوی مسطح
molecular weight determination
تعیین وزن مولکولی
maximum landing weight
حداکثر وزن فرود
light weight cable
کابل سبک
light weight concrete
بتن سبک
light weight unit
واحد ساختمانی سبک
To weight the pros and cons of something.
خوب وبد چیزی را بررسی کردن (سنجیدن )
To weight up the pros and cons of something .
مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
molecular weight distribution
توزیع وزن مولکولی
power to weight ratio
نسبت وزن اتومبیل به نیروی اسب ان
dead weight tonnage
گنجایش باری
design gross weight
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design maximum weight
حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
weight for age race
مسابقه اسبها با وزنهای طبق جدول سنی
special weight race
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
size weight illusion
خطای ادراکی اندازه- وزن
design landing weight
حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام فرود هواپیما برای استفاده در محاسبات طراحی
sash balancing weight
وزنه متعادل کننده
sash balancing weight
پارسنگ
effective unit weight
وزن مخصوص موثر
governor balance weight
وزنه تعادل رگولاتور
light weight concrete
بتن سبک
weight and balance sheet
برگ بازرسی تعادل وزن هواپیما
margin of difference of weight in coins
حد ترخیص allowance
margin of difference of weight in coins
حد ترخص
weight-driven clock mechanism
مکانیزم ساعتپانولدار
weight average degree of polymerization
میانگین وزنی درجه بسپارش
number average molecular weight
میانگین عددی وزن مولکولی
zero air voids unit weight
وزن ذرات موجود در خاک درواحد حجم خاک اشباع شده
tirtyfive pound weight throw
مسابقه پرتاب چکش
He has no influence . He cuts no ice. He carries no weight
دیگر کلاهش پشم ندارد ( فاقد نفوذ است )
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com