English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 65 (5 milliseconds)
English Persian
graphic arts هنرهای زیبا
graphic arts هنر طراحی ودکوراسیون
graphic arts هنر خط نویسی و طراحی
Other Matches
arts فن
arts هنر
arts استعداد استادی
arts صنعت
arts نیرنگ
beaux arts هنرهای زیبا
beaux arts هنرهای مستظرفه
visual arts هنرهای دیدنی
visual arts هنرهای بصری
Master of Arts صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
martial arts ورزشهای رزمی
fine arts هنرهای زیبا
arts and crafts هنرهای تجسمی و دستی
Bachelor of Arts لیسانس هنر
performing arts هنرهای نمایشی
representative arts فنون نمایشی
plastic arts صنایع پلاستیکی یا قالبی
minor arts هنرهای فرعی
liberal arts علوم انسانی
imitative arts هنرهای تقلیدی
liberal arts علوم سبعه
Ecole des Beaux-Arts هنرهای مستظرفه
graphic به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
graphic واضح
graphic ترسیمی
graphic مربوط به نقاشی یاترسیم
graphic نوشته شده کشیده شده
graphic نمودارترسیمی
graphic گرافیک
graphic نگارهای
graphic نمودار مقیاس
graphic تعداد پیکس هایی که کامپیوتر روی صفحه نمایش میتواند نشان دهد
graphic زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
graphic صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
graphic وابسته به فن نوشتن
graphic مربوط به نقاشی
graphic مقیاس مصور
graphic scale مقیاس مصور
graphic score نمره نگارهای
graphic analysis تحلیل نگارهای
graphic equalizer همسانکنندهگرافیکی
graphic portfolio نقشههای ترسیمی دستی زمینی یا دریایی
graphic panel تابلو نگارهای
graphic scale مقیاس خطی
graphic fitting خط کش طراحی
graphic language زبان نگارهای
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
graphic limits حدود گرافیکی
graphic method روش نگارهای
graphic character دخشه نگارهای
graphic output خروجی گرافیکی
graphic fitting خط کش ت شکل
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
graphic output device دستگاه خروجی گرافیکی
graphic training aid پوسترهای اموزشی
graphic training aid چارت اموزشی
graphic input device دستگاه ورودی گرافیکی
graphic rating scale مقیاس درجه بندی نگارهای
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com