English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (2 milliseconds)
English Persian
graphic fitting خط کش ت شکل
graphic fitting خط کش طراحی
Other Matches
graphic نگارهای
graphic مربوط به نقاشی
graphic داده ذخیره شده که نشان دهنده اطلاعات گرافیکی است .
graphic صفحه نمایش کامپیوتری که اطلاعات گرافیکی را میتواند نمایش دهد
graphic زبان برنامه نویس کامپیوتر با دستورات توکار و مفید حین نمایش گرافیک
graphic تعداد پیکس هایی که کامپیوتر روی صفحه نمایش میتواند نشان دهد
graphic به صورت تصاویر و نقاط و نه متن
graphic نمودار مقیاس
graphic نمودارترسیمی
graphic نوشته شده کشیده شده
graphic گرافیک
graphic وابسته به فن نوشتن
graphic مربوط به نقاشی یاترسیم
graphic ترسیمی
graphic واضح
graphic مقیاس مصور
graphic output خروجی گرافیکی
graphic method روش نگارهای
graphic limits حدود گرافیکی
graphic panel تابلو نگارهای
graphic language زبان نگارهای
graphic display یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
graphic analysis تحلیل نگارهای
graphic arts هنرهای زیبا
graphic arts هنر طراحی ودکوراسیون
graphic arts هنر خط نویسی و طراحی
graphic portfolio نقشههای ترسیمی دستی زمینی یا دریایی
graphic character دخشه نگارهای
graphic equalizer همسانکنندهگرافیکی
graphic score نمره نگارهای
graphic scale مقیاس مصور
graphic scale مقیاس خطی
fitting اتصالات
fitting بموقع پرو لباس
fitting بمورد
fitting بجا
fitting مناسب
fitting out حاضر کردن ناو
fitting out اماده کردن ناو
fitting قطعه اتصال
fitting جفت سازی
fitting سوارکنی
fitting قطعه نصب شده روی وسیله
fitting ابزارگان
fitting قطعه اتصال پیوندیها
fitting اتصال
fitting رابط
fitting جاسازی
fitting برازاندن
an fitting رابطهایی برای اتصال لولههای پخدار یا قیفی شکل که دارای زاویه 73 درجه میباشند و فاصلهای بین تمام شدن دندانه ها و شروع قسمت پخدار وجود دارد
fitting لوازم
graphic output device دستگاه خروجی گرافیکی
graphic training aid پوسترهای اموزشی
graphic rating scale مقیاس درجه بندی نگارهای
graphic data structure ساختار داده گرافیکی
graphic input device دستگاه ورودی گرافیکی
graphic display mode مد نمایش گرافیکی
graphic display resolution وضوح نمایش گرافیکی
graphic training aid چارت اموزشی
flared fitting رابط قیفی شکل
close-fitting چسباندن
close fitting قالب تن
close fitting چسباندن
curve fitting روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
loose-fitting گشاد
pipe fitting لوله کشی
zerk fitting گریس خور
ceiling fitting چراغسقفی
compression fitting اتصالاتفشرده
corner fitting اتصالگوشهای
loose fitting گشاد
close-fitting قالب تن
fitting bolt پیچ مناسب
copy fitting مطابقت کپی
fitting shop کارگاهی که در انجا اجزای ماشین را سوار میکنند کارگاه مونتاژ
fitting piece تکه اتصالی
fitting piece بست
fitting joint اتصال مناسب
fitting demension بعد مناسب
fitting clearance بازی مناسب
fitting allowance فوق العاده مناسب
fitting allowance کاملا" اندازه
curve fitting خم امایی
curve fitting برازاندن منحنی
curve fitting منحنی خوراندن
multiple light fitting رابطچندلامپ
light output ratio of a fitting راندمان نوری
She likes loose - fitting dresses . از لباس های گشاد خوشش نمی آید
Clinging clothes. Tight-fitting dress. لباس چسب تن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com