Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
English
Persian
grass plot
چمن
grass plot
سبز
Other Matches
plot
توط ئه چیدن
plot
ردیابی کردن
plot
نشانه میان چهارراه
plot
سنگ وسط چهارراه
plot
ردنگاری یا ردنگاری کردن
plot
رسم
plot
نمودار
plot
رسم کردن
plot
توانایی برخی کلمه پردازها برای تولید گراف با چاپ تعدادی حروف نزدیک تبه هم بجای پیکسهای جداگانه .
plot
رسم تصور
plot
گراف یا نقشه
plot
ترسیم
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
ثبت مسیریا نقاط
plot
بردن نقاط روی طرح
plot
بر پایه اطلاعات به صورت مجموعهای از مختصات
plot
نقشه
plot
طرح
plot
موضوع اصلی توط ئه
plot
دسیسه
plot
قطعه
plot
نقطه موقعیت
plot
نقشه کشیدن
plot
طرح ریزی کردن
plot
توط ئه
plot
شکل کشیدن
plot
رسم نمودن
plot
کشیدن
plot
توط ئه چیدن رسم کردن
sortie plot
شمای منطقه پرواز در عکاسی هوایی
to hatch a plot
توط ئه کردن
to weave a plot
دوزوکلک درست کردن
garden plot
بستان
garden plot
جالیز
garden plot
باغچه
weave a plot
توط ئه چیدن
crt plot
لامپ تصویر تولید سیگنال
to weave a plot
توط ئه دیدن
line plot
رسم خط
scatter plot
ترسیم پراکنده
to form a plot
اسباب چینی کردن
scatter plot
ترسیم توزیعی
relative plot
موقعیت نسبی ناوها یاهواپیماها به هم ثبت نسبی موقعیت ناوها
polar plot
روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
to hatch a plot
دوزوکلک چیدن
to form a plot
توط ئه دیدن
to plot a treason
توط ئه خیانتی دیدن
master plot
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
copy plot
تکثیر از روی نسخه اصلی
check plot
یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
air plot
رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
air plot
نقشه ناوبری هوایی
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
I'll need a plot of land .
یک قطعه زمین لازم دارم
grass
زمین چمن
grass
چراندن
grass
چمن زار کردن
grass
با علف پوشاندن
grass
ماری جوانا
to go to grass
زمین خوردن
grass
چمن
grass
سبزه
to go to grass
بچرارفتن
grass
علف
grass
چمن مسیر اسبدوانی
grass
چریدن علف خوردن
saw grass
ساق تیز
radial line plot
روش تعیین محل نقاط بااخراج اشعه
bomb impact plot
بردن محل اصابت بمب روی نقشه
viper's grass
سفورجنه سیاه
pampas grass
علف پامپاس
couch grass
مرغ
wheat grass
چمن مرغ
By the green grass .
کنار چمن های سبز وخرم
snake in the grass
<idiom>
دشمنی که وانمود به دوستی میکند (دشمن دوست نما)
as green as grass
<idiom>
کم تجربه و ناشی
viper's grass
بلقک
twitch grass
کشش حرکت یا کشش ناگهانی
couch grass
بیدگیاه
twitch grass
تکان ناگهانی ناگهان کشیدن
tussock grass
علف چمن وچراگاه چمن باتلاقی
twitch grass
پیچاندن
twitch grass
سرکوفت دادن
to send to grass
بچرافرستادن
to send to grass
زمین زدن
to put to grass
بچراسردادن
to put to grass
چراندن
twitch grass
گره زدن فشردن
twitch grass
منقبض شدن
twitch grass
جمع شدن بهم کشیدن
star grass
هر نوع گیاه گل ستارهای
grass roots
اجتماع محلی منشاء
grass tree
نوعی زنبق استرالیایی
grass thatch
سقف گالیپوش
grass snake
مارحلقه دار
grass skiing
اسکی روی چمن
grass machine
ماشین چمن زنی
grass green
رنگ سبز چمنی
french grass
اسپرس
cow grass
شبدرسگ
goose grass
گورکک
goose grass
رشدوک
goose grass
علف ماست
grass roots
کف زمین
grass roots
اساس
grass widow
زنی که بچه حرامزاده دارد زن خراب
grass widow
فاحشه
grass widower
مردی که از زنش جدا شده مرد بیوه
snake in the grass
خطر نزدیک دوست دو رو
snake in the grass
خطر محتمل
salt grass
علف شوره زار
panic grass
جاورس
panic grass
گاورس
onion grass
یکجور جو وحشی
meadow grass
علف چمنی
joint grass
غالیون اصل
lemon grass
گربه دشتی
lemon grass
گور گیاه
joint grass
علف ماست
joint grass
علف پنیر
i lay on the grass
روی علف دراز کشیدم
fallout wind vector plot
طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
air plot wind velocity
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
The grass is greener on the other side of the hI'll.
مرغ همسایه غازه
grass is always greener on the other side
<idiom>
let grass grow under one's feet
<idiom>
زیرپای کسی علف سبز شدن
to cut grass close
علف را طوری چیدن که کوتاه باشد
Dont let the grass grow under your feet.
نگذار وسط اینکار باد بخورد ( وقفه بیافتد )
While the grass grows the cow starves .
<proverb>
تا علفها رشد کند گاو از گرسنى خواهد مرد .
The grass is always greener on the other side of the fence.
<proverb>
مرغ همسایه غازه
[مردم دیگر همیشه در موقعیت بهتری هستند.]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com