English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
grey scale سایههای خاکستری برای اندازه گیری دقیق هنگالم فیلم برداری
grey scale سایه هایی که از نمایش بخشهای رنگی روی صفحه تک رنگ تولید میشود
Other Matches
grey خاکستری
pearl-grey رنگخاکستری
grey headed موسفیدکرده
grey headed پیر
grey friar عضو جمعیت راهبان یادرویشان فرقه فرانسیس مقدس
grey cup مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
dapple grey ابرش
grey area جنبهگنگقضیهای
grey unguent روغن خاکستری
iron grey رنگ سیاه اهن
dark grey رنگ خاکستری تیره
dark grey رنگ موشی
grey headed سابقه دار
grey hen باقرقره سیاه ماده
grey hound تازی
iron grey رنگ خاکستری وسیاه اهن
iron-grey رنگ خاکستری وسیاه اهن
grey tin قلع خاکستری
grey propaganda تبلیغات منفی
grey propaganda تبلیغات خاکستری
grey poll موی سفیدشده سر
grey partridge کبک چیل
grey matter بافته خاکستری رنگ که جرم اصلی مخ ومغزتیره ازان درست شده است
iron-grey رنگ سیاه اهن
grey hound سگ بازی
dapple grey خالدار
He (his hair) turned grey. مویش خاکستری شد
grey iron scrap قراضه اهن خاکستری
grey iron foundry ریخته گری خاکستری
grey cast iron چدن خاکستری
high test grey iron چدن خاکستری پرارزش
x scale در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
x scale مقیاس طولی عکس
y scale در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
z scale نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
scale up افزایش
t scale مقیاس T
m f scale مقیاس نرینگی- مادینگی
scale down کاهش تدریجی
scale down کاهش
two scale دو مقیاسی
scale up افزایش به نسبت ثابت
scale up افزایش مقیاس
scale value ارزش مقیاسی
scale down کاهش مقیاس
f scale مقیاس اف
scale down به نسبت ثابت
z scale مقیاس " زی "
k scale مقیاس ک
to scale down پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to scale up or down مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
two scale دودویی
scale مقیاس گذاشتن
scale ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale شاخص
scale میزان مقیاس درجه
scale فلس پشم [این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale طبله
scale طبلک درجه
scale خطکش
scale مقیاس
scale نرخ دو مقدار
scale قطعه
scale کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale مشابه 8865
scale مقیاس کردن
scale حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale مقیاس نقشه
scale قپان
scale ترازو
scale جدول
scale درجه
scale دسته بندی
scale کمتریا افزایش نسبت
scale درجه بندی
scale ن
needle scale حرکت تعادلی روی یک پا
scale factor مقیاس گذاری
rating scale مقیاس درجه بندی
nominal scale مقیاس اسمی
nominal scale شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
micrometer scale طبله میکرومتر
medium scale نقشه مقیاس متوسط
micrometer scale طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
medium scale در مقیاس متوسط
reasonable scale مخارج متعارفه
return to scale بازده نسبت به مقیاس
maximum scale value مقدار درجه بندی حداکثر
map scale مقیاس نقشهای
map scale مقیاس نقشه
mach scale مقیاس ماکیاول گرایی
nominal scale مقیاس
numerical scale مقیاس عددی
range scale طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
ration scale مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
range scale طبله مسافت
psychological scale مقیاس روانی
precision scale مقیاس دقیق
Richter Scale درجهی ریشتر
point scale مقیاس امتیازی
plotting scale خط کش مسافت یاب
plotting scale خط کش مختصات
product scale مقیاس فراورده
plateform scale قپان سکوب دار
photographic scale مقیاس عکاسی
percentile scale مقیاس صدکی
ordinal scale مقیاس ترتیبی
numerical scale مقیاس شماره بندی شده
ration scale مقیاس نسبتی
scale armor زره پولک دار
kitchen scale ترازویآشپزخانه
vernier scale قالبنمایش
windage scale مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
windage scale مقیاس تغییر سمت
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
At the rate of . On a scale of . به میزان
exposure scale جدول پرتوگیری [عکاسی]
transverse scale مقیاس عرضی
tonal scale مقیاس صوتی
to turn the scale قطعی بودن
to turn the scale قاطع بودن
to sink in the scale در مقام تنزل کردن
tempo scale میزانتمپو
Richter Scale میزان ریشتر
scale leaf برگقطعهای
latitude scale مقیاسجغرافیایی
letter scale مقیاسنامهها
height scale پایهارتفاع
graduated scale ترازویدرجهدار
distance scale مقیاسمسافت
depth scale مقیاسعمیق
cine scale صفحهنشانگر
Celsius scale درجهیسیلیوس
belly scale شکمصاف
aperture scale دهانهمقیاسدرجه
altitude scale ارتفاعدیجیتالی
to sink in the scale پایین رفتن
on a grand scale <adv.> به مقدار زیاد
scale of project وسعت طرح
scale of project اندازه طرح
scale of production مقیاس تولید
scale of preferences مقیاس برتریها
scale of preferences مقیاس رجحانها
scale of balance کپه
scale factor ضریب مقیاس
scale factor ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
scale factor ضریب اندازه
scale factor پیمایش
transfer scale پایهانتقال
scale of weights جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
sight scale طبله نشانه روی
sight scale مقیاس نشانه روی
to scale awall بالارفتن ازدیوار
the scale preponderates کفه ترازو پایین میرود
temperature scale مقیاس دما
swan scale تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
stanine scale مقیاس نه بخشی
splash scale طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
spectral scale مقیاس طیفی
on a grand scale <adv.> در مقیاس بزرگ
site scale دستگاه تراز توپ
site scale طبله تراز
scale board تخته نازک
graphic scale مقیاس مصور
elevation scale طبلک درجه
elevation scale مقیاس درجه
economies of scale صرفه جوئیهای مقیاس
economies of scale صرفه جوئیهای تولید انبوه
economic of scale کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
dispersion scale طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
diseconomies of scale عدم صرفه جوئی به مقیاس
derived scale مقیاس اشتقاقی
abac scale پرگار قوس سنج
engineer's scale خط کش مهندسی
engineer's scale خط کش محاسبه مهندسی
explosive scale مدار منفجره
graphic scale مقیاس خطی
time scale مقیاس زمانی
grade scale مقیاس کلاسی
gapped scale گاهی که چند نت ان حذف شده باشد
full scale اندازه طبیعی
full scale باندازه کامل بمقیاس کامل
full scale تمام عیار
fahrenheit scale مقیاس فارنهایت
explosive scale مدار موادمنفجره مصرف شده درپرتاب گلوله
deflection scale طبله سمت
deflection scale طبله مقیاس سمت
chromatic scale مقیاس نیم پردهای
age scale مقیاس سنی
architecht's scale خط کش مهندسی
centigrade scale مقیاس سانتی گراد
architecht's scale خط کش مقیاس مهندسی
bar scale مقیاس خطی
baume scale مقیاس بومه
binary scale مقیاسی که 2 ماخذ عددشماری انست نه 10
beaufort scale سیستم اعداد برای مشخص کردن شدت باد
clerk of the scale متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
additive scale مقیاس جمع پذیر
deflection scale مقیاس سمتی
cumulative scale مقیاس تراکمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com