Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
grid return
سیم برگشت
grid return
سیم برگشت شبکه
Other Matches
to return a v to any one
کسی رابازدیدکردن ببازدیدکسی رفتن
return
[on something]
فایده
non return to zero
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
non return to zero
بدون بازگشت به صفر
in return for
درعوض
in return for
عوض
in return for
بجای
return
کلید Return
return
نشانههای انتهای خط
return
کلیدی درصفحه کلید برای نشان دادن اینکه تمام داده مورد نظر وارد شده اند
return
[on something]
محصول
return
[on something]
سود
return to zero
بازگشت به صفر
return to zero
با بازگشت به صفر
in return
درعوض
[کاری]
in return
به جای
[کاری]
in return
در تلافی
[کاری]
return
[on something]
نرخ بازدهی
return
[on something]
نرخ بازده
return
[on something]
درآمد
return
دستوری که باعث میشود اجرای برنامه ازبرنامه اصلی به زیر تابع برگردد
return
کدیا کلید مشخص کننده انتهای خط ورودی وحرکت نشانه گربه شروع خط بعد
return
عودت
return
عایدی
return
برگشت
return
مراجعت برگرداندن
return
گزارش رسمی مامورشهربانی یا سایر مامورین رسمی در جواب نامهای که دادگاه به ایشان نوشته کیفیت پیگرد را در پرونده بخصوصی سوال میکند
return
مراجعت کردن
return
رجعت
return
اعاده
return
بازده
return
عودت دادن
return
درامد
return
گزارش دادن
return
گزارش رسمی
return
مراجعت کردن عکس العمل
return
برگشتن
return
آدرس مراجعه شده پس از اتمام تابع فراخوانی
return
بازگشت
return
مراجعت
return
عملکرد کارکرد
return
گزارش نهایی هیات تحقیق
return
اعاده بازگشت
return
پس فرستادن عودت
to bring a return
درامد دادن
return pipe
لوله برگشت
return on capital
بازدهی سرمایه
return of guarantee
عودت ضمانتنامه
return of capital
بازده سرمایه
return to zero signal
علامت مراجعه ضبط که به عنوان سطح نوار مغناطیسی نشده به کارمی رود.
till his return
تا موقع برگشتن او
terrain return
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
to return a visit
بازدید کردن
soft return
فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
sale or return
فروش یااعاده
sale or return
فروش یا عودت
return lines
خطهای بازگشتی
return interval
دوره بازگشت
return to scale
بازده نسبت به مقیاس
sea return
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
return to base
بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
return pistol
طپانچه ها به جای خود طپانچه را بگذارید
terrain return
اکوی زمینی
short return
برگشت کوتاه
return of a guarantee
عودت ضمانتنامه
ration return
اسناد هزینه جیره
rate of return
نرخ بازده
rate of return
نرخ بازدهی
radar return
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
point of no return
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
please return the book
خواهشمندم کتاب را برگردانید
non return valve
شیر یک سویه
non return valve
شیر یکطرفه
i will return his kindness
مهربانی او را تلافی خواهم کرد
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
ground return
برگشت زمینی
ground return
بازتاب زمینی
return perion
زمان برگشت
return perion
دوره تناوب
return line
خط برگشت
return key
کلید بازگشت
return key
کلید Return
return flow
جریان برگشت
return current
جریان برگشت
ration return
اسنادجیره
return wire
سیم برگشت
return code
رمزبازگشت
return circuit
مدار برگشتی
return cargo
محموله برگشت
return address
نشانی بازگشت
return account
صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
return account
حساب بازگشت
return a negative
پاسخ منفی دادن
return conductor
سیم برگشت
return ticket
بلیط دوسره
decreasing return
بازده نزولی
carriage return
سیگنال یا کلیدی که به شروع خط بعد کاغذ یا صفحه نمایش می رود
constant return
بازده ثابت
carriage return
تعویض سطر Return/Enter
carriage return
سر سطر رفتن
carriage return
بازگشت نورد
carraiage return
سر سطر رفتن
by return of post
با نخستین پست
ball return
بازگشت گوی بولینگ
average return
بازده متوسط
diminishing return
بازده نزولی
automatic return
سیستم عودت خودکار وسایل
return tickets
بلیط دوسره
enter/return
کلید Return یا Enter
fair return
بازده عادلانه
fair return
بازده منصفانه
return air
بازگشتهوا
return spring
فنرارتجاعی
return match
بازیبرگشت
return flight
پرواز برگشت
day return
بلیط رفتو برگشت
to return a greeting
جواب سلام دادن
return ticket
بلیط رفت و برگشت
track return
مدار برگشت
grid
زمین فوتبال
grid
شبکه
grid
موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
grid
الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grid
سیخ شبکهای
grid
رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
grid
دریچه سوراخ سوراخ
grid
سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grid
مدار شبکه
grid
سیخ
grid
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid
شبکه بندی جغرافیایی
grid
صفحه
grid
توری
grid
سیخ دار کردن
grid
سیم
grid
کباب کردن
grid
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grid d.c.
جریان دائم شبکه
grid
شبکه چهارخانه
rate of return over cost
نرخ بازدهی بر هزینه سرمایه
law of increasing return
قانون بازده فزاینده
law of diminishing return
قانون بازده نزولی
internal rate of return
نرخ بازده داخلی
He didnt return (acknowledge) my greetings.
جواب سلام مرا نداد
To return . To give back.
پس دادن
social rate of return
نرخ بازده اجتماعی
soft carriage return
خط فاصله خالی
main return pipe
لولهبرگشتاصلی
stay there till i return
انجا بمانیدتامن برگردم
coin return bucket
محلبرگشتپول
gross rate of return
نرخ بازده ناخالص
branch return pipe
لولهبرگشتشاخهای
law of increasing return
قانون بازده صعودی
marginal return of capital
بازده نهائی سرمایه
The return on the bonds amounts to ...
مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
private rate of return
نرخ بازده خصوصی
to get a good return on an investment
بازده سودمندی در سرمایه گذاریی بدست آوردن
hurdle rate of return
نرخ بازده لازم
normal rate of return
نرخ بازده متعارف
hurdle rate of return
کمترین نرخ بازده
double-return stair
پله های دوتایی
to return to the fold
[family]
به خانواده خود برگشتن
net rate of return
نرخ بازده خالص
marginal return of investment
بازدهی نهائی سرمایه گذاری
increasing marginal return
بازده نهائی فزاینده
ground return circuit
مدار تک سیم
constant return to scale
بازده ثابت نسبت به مقیاس
under arm low return
ضربه کوتاه پایین دست
average net return
بازده خالص متوسط
screen grid
توری غربال
grid chart
نمودار شبکهای
grid chart
شبکه مختصات
grid characteristic
منحنی مشخصه لامپ
grid characteristic
منحنی مشخصه جریان شبکه
grid cap
ترمینال شبکه
grid cap
اتصال شبکه
grid circuit
مدار شبکه
grid blocking
مسدودکنندگی شبکه
grid branch
مدار شبکه
grid capacitor
خازن شبکه
screen grid
شبکه پردهای
grid choke
سلف شبکه
grid clip
گیره
grid detector
یکسوسازشبکه
grid detector
اشکارساز شبکه
grid detection
اشکارسازی شبکه
grid declination
انحراف شبکه
grid d.c. modulation
مدولاسیون جریان دائم شبکه
resonator grid
شبکه همنواگر
grid coordinates
مختصات
grid coordinates
مختصات شبکه
grid convergence
تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
grid control
کنترل شبکه
grid condenser
خازن شبکه
grid coil
بوبین
grid clip
اتصال شبکه
grid clip
ترمینال شبکه
shield grid
شبکه غلاف دار
supressor grid
شبکه الکترون بند
target grid
شبکه هدف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com