English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
grid voltage swing تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
Other Matches
voltage swing نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
grid voltage ولتاژ شبکه
grid voltage پتانسیل پلاریزاسیون شبکه
grid voltage divider مقسم ولتاژ شبکه
critical grid voltage ولتاژ بحرانی شبکه
screen grid voltage ولتاژ شبکه پردهای
suppressor grid voltage ولتاژ شبکه ترمز
grid polarization voltage ولتاژ پلاریزاسیون شبکه
grid biasing voltage ولتاژ بایاس شبکه
grid cutoff voltage ولتاژ قطع شبکه فرمان
grid control voltage ولتاژ کنترل شبکه
grid bias voltage generation تولید ولتاژ بایاس شبکه
swing نوسان
swing جنبش
swing قطردوران قطر گردش
swing up درحال تاب خوردن
swing up بدن راازمیله بالاکشیدن
swing saw اره کانهای نوسان دار
let it have its swing بگذاریدسیرعادی خودرابکند بگذارید جریان خودراطی کند
swing چرخ دادن چرخ تاب
swing تاب خوردن
swing چرخیدن
swing تاب نوسان
swing جنبانیدن
swing اونگان شدن یا کردن
swing اهتزاز
swing اونگ نوعی رقص واهنگ ان
swing ضربه محکم با راکت یا چوب هم گارد
swing نوسان کردن
swing هم فوروارد حرکت ناگهانی یکطرفه توپ پرتاب شده چرخش بدون کنترل بدن
swing پیچیدن موازی اسکیها
swing تاب دادن
swing تاب خوردن دور زدن چرخیدن
swing bridge پل گردان
swing bridge پل نوسان دار
frequency swing انحراف فرکانس
swing bowler توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
swing voter فردیکهبهحزبسیاسیخاصیتعلقندارد
boom swing حیطه نوسان
boom swing ناحیه لرزش
giant swing تاب بلند
giant swing افتاب یا مهتاب
swing bucket جراثقال گردان
swing bucket جراثقال نوسان دار
compass swing چرخش خط محوری
downward swing نوسان رو به پایین
upward swing نوسان به سمت بالا
to swing the lead اززیر کار در رفتن
to swing the lead خود را به ناخوشی زدن
hip swing چرخ جلو روی پارالل
swing roll چرخش نیمدایره روی یکپاوبعد روی پای دیگر با کنترل پای ازاد از جلو بعقب
get in the swing of things <idiom> به شرایط جدید عادت کردن
forward swing تاباولیه
swing gates دریچههای گردان
swing from one's heels ضربههای قدرتی
compass swing قطب نما انحراف طولی قطب نما
swing basket سبد ابکشی
swing bell اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
swing door در گردان
to make somebody swing بدار آویختن کسی [اصطلاح روزمره]
to make somebody swing کسی را دار زدن [اصطلاح روزمره]
short swing پیچهای با شعاع کم
swing bar اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
back swing نوسان به عقب
swing doors در گردان
swing half turn تاب بدن ژیمناست با نیم پیچ
the work is in full swing کاربخوبی جریان دارد
german giant swing افتاب شکسته
center swing bridge پل میانگرد
There is not room no swing a cat . <proverb> گربه را مجال گذز نیست .
swing frame grinder دستگاه سنگ زنی نوسان دار
To shake ( swing , roll) ones hips . قر دادن
grid مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grid صفحه
grid توری
grid d.c. جریان دائم شبکه
grid کباب کردن
grid بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
grid سیخ دار کردن
grid دریچه سوراخ سوراخ
grid رشتههای درهم و برهم راه اهن و مانند ان
grid سیخ شبکهای
grid سیخ
grid شبکه بندی جغرافیایی
grid سیم
grid سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grid موقعیت اتومبیلها در شروع مسابقه
grid زمین فوتبال
grid شبکه
grid شبکه چهارخانه
grid مدار شبکه
grid الگوها یا خط وطی که روی صفحه نشان داده شده اند و محدوده به نقاط هستند
grid condenser خازن شبکه
grid leak تراوش شبکه
grid leak نشت شبکه
grid leak مقاومت نشتی شبکه
grid lead سیم شبکه
grid lines خطوط شبکه
grid mesh حلقه شبکه
grid plate صفحه شبکه
grid pitch گام شبکه
grid of a battery شبکه باتری
grid number n شبکه شماره ان
grid north شمال شبکه
grid noise پارازیت شبکه
grid noise نویز شبکه
grid navigation ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
navigational grid شبکه کمکی ناوبری
grid lead کابل شبکه
grid control کنترل شبکه
grid convergence تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
grid coordinates مختصات
military grid شبکه نظامی
military grid شبکه مختصات نظامی
grid d.c. modulation مدولاسیون جریان دائم شبکه
grid declination انحراف شبکه
grid coil بوبین
grid detection اشکارسازی شبکه
grid detector اشکارساز شبکه
grid detector یکسوسازشبکه
grid dissipation بار شبکه
grid hum صدای وزوز شبکه
grid insulation ایزولاسیون شبکه
grid interval فاصله خطوط شبکه
grid interval فواصل شبکه بندی نقشهای
grid coordinates مختصات شبکه
navigational grid بادزن کمک ناوبری
grid ticks علایم شبکه بندی نقشه
grid ticks علایم مخصوص نشان دادن چندشبکهای بودن نقشه
grid transparency فرانمایی یا شفافیت شبکه
grid tuning تنظیم مدار شبکه
intermediate grid شبکه واسطه
grid zone منطقه شبکه بندی نقشه منطقه نقشهای
impedance of grid امپدانس شبکه
supressor grid شبکه الکترون بند
universal grid مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
injection grid شبکه تزریق
target grid مختصات هدف
target grid شبکه هدف
jan grid سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
intermediate grid شبکه کمکی
screen grid شبکه پردهای
screen grid توری غربال
grid terminal اتصال شبکه
grid tank مدار نوسان شبکه
grid potential پتانسیل شبکه
grid potential ولتاژ بایاس شبکه
grid pulsing ضربه گری شبکه
perspective grid خطوط شبکه مختصاتی که روی عکس هوایی کشیده می شوند
polyconic grid سیستم شبکه بندی مخروطی سیستم مختصات مخروطی
resonator grid شبکه همنواگر
grid rectification یکسوسازی شبکه
grid rectifier یکسوساز شبکه
grid resistance مقاومت شبکه
grid return سیم برگشت
grid return سیم برگشت شبکه
grid signal سیگنال شبکه
grid strength سیگنال شبکه
grid start حرکت اتومبیلها با هم در اغاز
grid suppressor مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
grid sweep تغییر یا نوسان ولتاژ شبکه
shield grid شبکه غلاف دار
georef grid مختصات جغرافیایی جهانی
common grid شبکه عمومی
grid terminal ترمینال شبکه
assumed grid شبکه فرضی سیستم مختصات فرضی
atlas grid شبکه بندی جهانی
grid blocking مسدودکنندگی شبکه
cattle-grid قفسفلزیمخصوصحملاحشام با اتومبیل
canadian , grid سیستم شبکه بندی که درعکاسی مثلثاتی به کار می رود
grid capacitor خازن شبکه
canadian , grid سیستم شبکه بندی عکاسی برجسته منشوری
assumed grid شبکه بندی فرضی
grid modulation مدولاسیون شبکه
gas grid شبکه گاز
floating grid شبکه شناور
grid azimuth گرای شبکه
electrostatic grid شبکه فرمان الکتروستاتیکی
grid bearing گرای شبکه
grid battery باطری بایاس شبکه
grid bias ولت شبکه
grid bias پلاریزاسیون شبکه
grid bias پتانسیل شبکه ولتاژ شبکه
grid bias ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه
plate grid صفحهمشبک
grid branch مدار شبکه
grid circuit مدار شبکه
grid clip اتصال شبکه
control grid شبکه کنترل
lighting grid مدارشبکهیروشنایی
grid chart نمودار شبکهای
grid choke سلف شبکه
wetzel grid شبکه وتزل
deionizing grid شبکه یونزدای
grid clip گیره
grid clip ترمینال شبکه
control grid شبکه فرمان
control grid توری کنترل
grid chart شبکه مختصات
grid characteristic منحنی مشخصه لامپ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com