English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
gross area پهنه ساختمان
Search result with all words
total gross floor area سطح بنا با گسترده ساختمان
Other Matches
gross دوازده دوجین
gross بزرگ کردن
gross 441عدد
gross وزن سرجمع چیزی
gross انبوه
gross وحشی توده
gross بی تربیت
gross شرم اور ضخیم
gross درشت بافت
gross زمخت
gross عمده ناخالص
gross ستبر
gross جمع کردن زمخت کردن
gross کلفت کردن بصورت سود ناویژه بدست اوردن
gross ناویژه
gross یکجا وزن کل
gross یکپارچه
gross کل
gross کلی
gross ناخالص
gross قراص
gross فاهش
gross بزرگ
gross درشت
gross f. کلاه برداری بزرگ
gross f. عین فاحش
in the gross روی همرفته
in the gross بطورکلی
gross جمع کل
gross زشت
gross value ارزش ناخالص
gross فاحش
gross غیر خالص
gross تعداد ضربه ها در هر بخش از بازی گلف
gross score نمره خام
small gross قراص کوچک
gross tonnage فرفیت ناخالص به تن
gross yield محصول ناخالص
gross yield بازده ناخالص
gross weight وزن با فرف
gross weight وزن ناویژه
gross weight وزن کل هواپیما یاخودرو با بار وزن خالص
gross weight وزن کل
gross weight وزن ناخالص
gross capacity فرفیت ناویژه
gross negligence اشتباهات کلی ناشی از بی دقتیها بی دقتی کلی
gross investment سرمایه گذاری ناخالص
great gross قراص بزرگ
gross amount مبلغ ناخالص
gross density چگالی غیر خالص
gross density چگالی خام
gross earnings عواید ناخالص
gross earnings درامدناخالص
gross expenditure هزینه ناخالص
gross negligence اشتباه دقت کلی
gross negligence تقصیر در نگهداری مال تعدی و تفریط
gross tonnage گنجایش حجمی
gross space حجم کلی
gross space جای کلی
gross space فضای کلی
gross fraud غبن فاحش
gross revenue درامد فروش ناخالص دریافتی ناخالص
gross profit سود ناخالص
gross negligence اهمال فاحش
gross income درامد ناخالص
gross error خطای فاحش [ریاضی]
gross motor skills مهارتهای حرکتی درشت
gross national expenditure هزینه ناخالص ملی
gross national income درامد ناخالص ملی
gross national quality کیفیت ناخالص ملی
gross domestic product تولید ناخالص داخلی
gross national product تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
design gross weight حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
gross national product تولید ناخالص ملی
gross national product محصول ناخالص ملی
gross rate of return نرخ بازده ناخالص
gross primary product تولید ناخالص نخستین
gross product per capita تولید ناخالص سرانه
gross motor activity فعالیت حرکت عمده
deceit resulting in gross loss غبن فاحش
nominal gross national product محصول ناخالص ملی اسمی
potential gross national product تولید ناخالص ملی بالقوه
real gross national product تولید ناخالص ملی واقعی
area گرافی خط ی که در آن فضای پایین خط با یک الگو یا رنگی پر شده است
area رشته [دانشی]
area دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
area ناحیه از صفحه نمایش که حروف قابل نمایش اند
area اندازه گیری فضای گرفته شده برای کاری
area بخشی از حافظه اصلی که داده ها را از فضای ذخیره سازی در خود نگهداری میکند تا پردازش شوند
area مساحت
area شاخه [دانشی]
area بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area جستجو برای داده خاص در بخشی از حافظه یا فایلها
area پهنک
area مساحت سطح
area محوطه
area فضا
area پهنه
area سطح
no-go area منطقهممنوعه
I know the area more or less . کم وبیش با این منطقه آشنا هستم
area ناحیه
area منطقه
area حوزه
area عرصه
area قلمرو
area سطح مقطع
launching area منطقه به اب زدن ناوها
magazine area محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
longtour area منطقه استراحت خارج ازکشور افراد نظامی
launching area محل پرتاب موشک
lodgment area منطقه استراحت یا فرود در سر پل
lodgment area منطقه استقرار
living area منطقه زندگی
lethal area منطقه تلفات
leave area منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
lethal area منطقه کشندگی
area of a disc مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
output area خروجی
output area ناحیه
open area فضای ازاد
mounting area منطقه سوار شدن یکانهای اب خاکی یا هوابرد
motor area ناحیه حرکتی
military area حوزه جغرافیایی نظامی
military area منطقه نظامی
marketing area منطقه توزیع کالا
output area ناحیه خروجی
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
launching area منطقه شروع حمله
homogeneous area منطقه هموارو بدون پست و بلندی
homogeneous area منطقه یکدست
holding area منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
half area محل توقف سربازان در حین حرکت برای تجدید سازمان یاگرفتن مهمات یا استراحت
area of a triangle مساحت مثلث
girthed area سطح جانبی [ریاضی]
area codes کد سه رقمی
kill area منطقه خطر منطقه تلفات
impact area محل اصابت
impact area منطقه اصابت گلوله ها
industrial area منطقه صنعتی
landing area منطقه نشستن هواپیما منطقه پیاده شدن به ساحل
landing area منطقه فرود
area of a circle مساحت صفحه [قرص شکل] [ریاضی]
kill area منطقه کشندگی
keel area ناحیه برجسته جانبی تیرک زیر هواپیماهای دریایی که اغلب زیر سطح اب قرارمیگیرد
irrigable area زمین قابل ابیاری
intermediate area منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
interference area ناحیه ی تداخل امواج
intake area منطقه ابگیر
input area ناحیه ورودی
area code کد سه رقمی
suppressor area ناحیه بازدارنده
underdeveloped area منطقه توسعه نیافته
user area فضای مخصوص استفاده کننده
vital area منطقه حیاتی
vital area منطقه حیاتی پدافند هوایی
vulnerable area منطقه اسیب پذیر
vulnerable area منطقه اسیب پذیری هدف
wernicke's area ناحیه ورنیکه
rendezvous area وعده گاه
winding area سطح سیم پیچی
turnout area ابخور یک ابگیر توزیع
transport area منطقه حمل و نقل پرسنل
transit area منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
surface area مساحت سطح
target area منطقه هدف
team area محدوده بین دو خط 53 یاردی در هر دو طرف زمین فوتبال امریکایی
telephone area ناحیه اتصال
third area conflict جنگ در منطقهای غیر ازسرزمین دو طرف جنگ مبارزه در کشور سوم
area of a circle مساحت دایره [ریاضی]
trains area منطقه بنه
trains area منطقه بنه رزمی یکان
transfer area در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
wing area مساحت بال
work area ناحیه کاری
safety area مهرهایپشتدست
threshing area محلکوبیدن
working area محوطهاستخراج
grey area جنبهگنگقضیهای
dry area [شکاف گود بین دیوار زیر زمین]
area under cultivation سطح زیر کشت
holding area منطقه توقف موقت [هوا فضا] [هوانوردی ]
rest area منطقهاستراحت
pressed area ناحیهفشردهشده
precipitation area منطقهبارش
area of ice منطقهپوشیدهازیخ
contest area زمینمسابقه
games area محوطهبازی
hitting area سطحضربه
loading area قسمتلودینگ
maintenance area قسمتنگهداریوتنظیم
parking area فضایپارکینگ
picnic area منطقهپیکنیک
area of a disc مساحت دایره [ریاضی]
storage area ناحیه انبارش
overflow area ناحیه سرریز
rendezvous area نقطه الحاق یکانها
reserved area مناطق حفافت شده ارتشی مناطق ممنوعه
residential area ناحیه مسکونی
restricted area منطقه ممنوعه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com