Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 24 (5 milliseconds)
English	Persian
grounded (his complaint was not grounded	شکایت او بی اساس بود
Other Matches
well-grounded	بر پایه یااساس صحیحinteger
well-grounded	دارای پایه محکم
well grounded	بر پایه یااساس صحیحinteger
well grounded	دارای پایه محکم
grounded	توپ به زمین خورده
grounded field	سیم پیچ متصل به زمین
grounded primary	مدار ورودی زمینی
He is well grounded in mathematics.	پایه ریاضیات اش قوی است
grounded neutral	سیم میانی زمین
complaint	شکایت
having a complaint	متظلم
complaint	دادخواهی
complaint	عارض شدن
to make a complaint [about]	شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
To lodge a complaint .	درمقام شکایت بر آمدن
lodge a complaint against someone	علیه کسی اقامه دعوی کردن
to lodge a complaint	عرضحال گله گذاری تسلیم کردن
to lodge a complaint	شکایت کردن
there is no ground for his complaint	شکایت او بیمورد است
lodge a complaint	اقامه دعوی کردن
lodge a complaint	دادخواهی کردن
lodge a complaint	شکایت کردن
If there is a reason for complaint, please contact ...	اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com