Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 189 (8 milliseconds)
English	Persian
guard-rails	ریل نگهدار حائل ریل
guard-rails	نرده
Other Matches
off the rails	مختل درهم
off the rails	بیرون ازخط
off the rails	نامرتب
off the rails	خراب
straight rails	ریلمستقیم
wall and rails	دیواروریلها
brush and rails	مانعی مرکب از بوته و تیر دربالای ان
Laudian rails	نرده محراب
The train ran off the rails.	قطار از خط خارج شد
take guard	وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
to be on guard	موافب
to be on guard	بودن احتیاط کردن
to keep guard	موافب
to keep guard	بودن احتیاط کردن
out guard	گشتی صحرایی
right guard	نگهبانراست
off-guard	درانتظارپیشامدبد
out guard	گشتی
on ones guard	درپاسگاه
on guard	گاردگرفتن
on guard	اماده توپگیری اماده برای توگیری
on guard	گارد گرفتن
on guard	اماده برای دفاع باشید
on guard	مراقب بودن نگهبان بودن
on guard	درسرنگهبانی
on guard	هشیار
on guard	نگهبان
on guard	بحالت محافظ باش
on guard	بحالت گارد
on ones guard	متوجه
on ones guard	موافب
off ones guard	بیرون ازپاسگاه برکنارازنگهبانی
off ones guard	غافل
off guard <idiom>	غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
on guard <idiom>	آگاه ،بادقت
guard	نرده حفافتی
guard	محافظ گارد
guard	حفافت کردن
guard	watch
guard	چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
guard	حالت دفاعی شمشیرباز
guard	پاسداری دادن
guard	محافظت کردن
guard	روکش کشیدن
old guard	صنوف صاحب اعتبار قدیم
old guard	محافظه کار سیاسی
guard	محافظ
guard	نگهبان
guard	پاسدار
guard	پاسبان مستحفظ
guard	گارد
guard	احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard	کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard	صفحه محافظ روکش محافظ
guard	پناه
guard	محافظت کردن نگهبانی کردن
guard	حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
guard	نگهبانی دادن
guard	پاییدن پاسداری کردن
safe guard	نگهداری
road guard	پلیس راه
rat guard	موش بند
rat guard	صفحه مانع ورودموش
rear guard	عقب دار
road guard	ژاندارم
rear guard	نیروی عقب دار
radio guard	نگهبان بی سیم
praetorian guard	گارد ویژه
point guard	موقعیت گارد
plane guard	ناو نجات
plane guard	ناوگارد نجات
picket guard	پاسبان اردوگاه
picket guard	دژبان
guard line	خط اغاز مسابقه شمشیربازی
radio guard	نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
open guard	گارد باز
safe guard	حفافت
seaman guard	گارد دریایی
key guard	راهنمایکلید
left guard	محافظچپ
neck guard	حافظگردن
on guard line	خطحافظ
overhead guard	حافظبالایسر
snow guard	محافظبرف
tendon guard	محافظزردپی
toe guard	حافظانگشتان
trigger guard	حافظماشه
guard dog	سگ نگهبان
wind guard	محافظباد
guard dog	سگنگهبان
guard's van	کالسکهنگهبانقطار
eye guard	حافظچشم
clothing guard	حافظپارچه
sergeant of the guard	گروهبان پاسدار
sergeant of the guard	گروهبان نگهبان
shin guard	ساقبند
skate guard	پرش روی تیغه اسکیت
splash guard	گلگیر
breech guard	حافظتهساز
state guard	نیروی نظامی ایالتی
state guard	ارتش ایالتی
stand guard	نگهبانی دادن
to guard against danger	مواظب خطر بودن
to nount guard	به نگهبانی رفتن
to relieve guard	نگهبان راعوض کردن
watch guard	زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
yeoman of the guard	گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
blade guard	تیغهلبه
guard dog	سگ پلیس
chin guard	حافظچانه
border guard	پلیس مرزبانی
guard-rail	نرده
demolition guard	نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
double guard	دفاع با دو دست
dress guard	اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
guard ship	ship mission active
escort guard	گارد محافظ
face guard	ماسک محافظ
fire guard	پیش بخاری
fire guard	حائل اتش
flag guard	گارد پرچم
flag guard	نگهبان پرچم
flank guard	پهلودار
escort guard	محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
gear guard	جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
guard assembly	محفظه
guard assembly	الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
custodial guard	گروه محافظین ندامتگاه نگهبان ندامتگاه مسئول ندامتگاه
color guard	پاسدار پرچم
color guard	گارد پرچم
advance guard	پیش قراول
advance guard	پیش لشکر پاسدار
advance guard	پیشرو
advance guard	طلایه
air guard	پاسور هوایی
air guard	گشتی هوایی
armed guard	گارد مسلح
guard-rail	ریل نگهدار حائل ریل
body guard	نگهبان
body guard	موکب
body guard	هنگ ویژه
bumper guard	سپر ماشین
bumper guard	روکش سپر
cable guard	نگهدارنده کابل
coast guard	گارد کرانه
guard band	باند نگهبان
officer of the guard	افسر گارد احترام
guard rail	نرده دست انداز راه پله
guard room	پاسدارخانه
guard signal	علامت نگهبان
interior guard	نگهبان داخلی
knuckle guard	کارد
knuckle guard	انگلیسی
life guard	نگهبان
life guard	گارد
life guard	هنگ ویژه
mud guard	گلگیر
main guard	پست نگهبانی اصلی
main guard	نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
memory guard	نگهبان حافظه
national guard	گارد ملی
obstruction guard	میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
guard rail	نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
guard rail	جان پناه
guard post	پایه نگهبان
guard mount	مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
guard house	پاسگاه
guard house	پاسدارخانه
guard cell	گیاهی را تشکیل میدهند
guard cell	یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
guard bit	یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
guard band	بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
guard of honor	گارد احترام
guard of honor	پاسدار تشریفات
guard of honour	پاسدار تشریفاتی
guard plank	تخته محافظ
guard of honour	گارداحترام
drivebelt safety guard	محافظهتسمهگرداننده
lower blade guard	حافظتیغهپایینی
coast guard officer	افسر گارد کرانه
To be caught by surprise . To be off ones guard .	غافلگیر شدن
pedestrian guard rail	جانپناه برای پیاده رو
upper blade guard	حافظتیغهبالایی
front mud guard	گلگیر جلوی اتومبیل
body guard moulding	قالبحفافتیبدنه
army national guard	گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
lower guard retracting lever	سطحانقباضحافظتحتانی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com