Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (6 milliseconds)
English
Persian
gum of wild almond
زدو
gum of wild almond
زد
gum of wild almond
ازدو
Other Matches
almond
مغز بادام
almond
درخت بادام
almond
بادام
almond
انبار تخم مرغی
shelled almond
مغز بادام
shelled almond
بادام پوست کنده
sugared almond
نقل بادام
sugared almond
یابادام سوخته
burnt almond
بادام سوخته
almond tree
درخت بادام
almond toffee
نان بادامی
almond rock
گزبادامی
almond green
رنگ مغز پستهای
almond emulsion
شیره بادام
almond cake
نان یاکلوچه بادامی
almond shape
نگاره لوزی شکل
wild
ریسکی
wild
خود رو شیفته و دیوانه
wild
جنگلی
wild a
گورخر خردشتی
wild about
شیفته
wild
ماجراجویانه
wild
وحشی
wild about
دیوانه
wild pansy
بنفشه فرنگی
wild rye
الیم
wild rue
سداب کوهی اسپند
wild rocket
کک کوج
wild rice
برنج وحشی
wild mustard
خردل بری ایهقان
wild rape
اهوری تخم خردل
wild pigeon
کبوتر چاهی کفتر چاهی
wild parsmip
شقاقل مصری
wild oat
جوپیغمبری اصل
wild or bohemian
زیتون بری
wild pansy
بنفشه سه رنگ
wild parsley
انواع هویج وحشی
wild shot
تیر پراکنده
wild shot
تیر بی هدف
Wild West
ایالتهای غربی
wild garlic
والک کوهی
wild garlic
پیاز خرسی
wild garlic
سیرخرس
run wild
<idiom>
غیرقابل کنترل
wild animals
حیواناتوحشی
Wild West
غرب وحشی
wild marjoram
اویشن شیرازی گلپر
wild beasts
جانوران وحشی وحوش
wild beast
دد وحش
wild basil
ضمیران
wild ass
گورخر
wild and woolly
ژولیده پشمالو
wild and woolly
درهم ریخته
wild and woolly
کثیف
run wild
خودروبودن
run wild
بی بند و بار بودن
to drive wild
دیوانه کردن
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
wild boar
گرازوحشی
wild bryony
پنجه کلاغ
wild land
زمین بایر و لم یزرع
wild goat
بزکوهی تکه
wild fowl
مرغان وحشی پرندگان وحشی
wild flax
کتان
wild eyed
دارای چشمان وحشی وخیره
wild oat
جو دو سر
wild land
صحرا بیابان
wild cat
بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
wild cord
تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
wild card character
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
wild goose chase
تلاش بیهوده
wild-goose chase
تلاش بیهوده
wild rocket oil
روغن منداب
to have the wild stag's foot
<idiom>
در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
wild-goose chases
تلاش بیهوده
wild thymeŠmother of thyme
سیسنبر
wild oriental a tree
ارژن
to sow one's wild oats
جولان خودرادادن
to sow one's wild oats
چل چلی خودرا کردن
wild goose chase
<idiom>
ناامیدانه جستجو کردن
to goon a wild goose chase
درپی کارغیرعملی یامحال رفتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com