English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
English Persian
gyro ژایرو
gyro ژیروسکوپ
gyro وسیلهای که از اندازه حرکت زاویهای یک جرم دوار
gyro برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
Other Matches
gyro pilot سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
gyro plane سطح مبنای ژیروسکوپی یاهدایت خودکار ناو
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
attitude gyro الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
gyro repeater تکرار کننده قطبنمای الکتریکی قطبنمای ثانوی
gyro rotor چرخ دوار قطبنمای الکتریکی wheel gyro : syn
gyro wheel rotor gyro
rate gyro ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
gyro compass قطبنمای الکتریکی
gyro compass قطب نمای نجومی
floating gyro ژایرو شناور
free gyro ژایرو ازاد
gyro angle سمت پرتاب اژدر
gyro angle زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
gyro compass قطب نمای ژیروسکوپی
gyro magnetic compass قطب نمای ژیروسکوپی ناوژیروسکوپ مغناطیسی
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
differential laser gyro دو اشعه لیزر با پلاریزاسیون یکسان که برای یک ژایروبکار میروند
rate integration gyro ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com