| 
	|||||||||||||||||||||
			
  | 
	|||||||||||||||||||||
| 
		 | 
	|||||||||||||||||||||
| Total search result: 17 (2 milliseconds) | |||||
| English | Persian | ||||
|---|---|---|---|---|---|
| halted | ایست | ||||
| halted | مکث | ||||
| halted | درنگ | ||||
| halted | سکته ایست کردن | ||||
| halted | مکث کردن لنگیدن | ||||
| halted | توقف | ||||
| halted | متوقف | ||||
| halted | راحت باش کردن | ||||
| halted | دستور برنامه از کاربر یا خطایی که باعث توقف برناه بدون ترمیم میشود | ||||
| halted | دستوری در برنامه که در حین اجرا | ||||
| halted | فرآیند را متوقف میکند. | ||||
| halted | دستور برنامهای که باعث توقف CPU میشود. تا وقتی که مجددا تنظیم شود | ||||
| halted | وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود | ||||
| halted | دستور برنامه که باعث توقف اجرای دستوات CPU میشود تا مجددا تنظیم شود و یا تا وقتی که شروع مجدد شود | ||||
| halted | معمولا با روشهای خارجی | ||||
| halted | متوقف کردن | ||||
| halted | متوقف شدن | ||||
| Partial phrase not found. | |||||
| Recent search history | |
				
  |