English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (3 milliseconds)
English Persian
handing دست
handing عقربه
handing دسته دستخط
handing خط
handing شرکت
handing دخالت کمک
handing طرف
handing پهلو
handing پیمان
handing دادن
handing کمک کردن بادست کاری را انجام دادن یک وجب
handing نفر
handing کمک
handing یاری دادن
handing دست به دست کردن
handing خطای دست
handing میلههای تسخیرشده حریف در پایان
handing تغییروضع و فرصت برای کسب امتیاز
handing وضعی که بتوان گوی اصلی بیلیاردرا در هر نقطه گذاشت
handing بردن مسابقه اسب دوانی با فاصله مناسب مجموع چهارتایی پیکان
handing امضا
handing دستخط
handing سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
Other Matches
handing over تفویض
handing over اقباض
handing charge هزینه باربری
file handing routine قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
handing stolen goods اخفاء مال مسروقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com