Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
handling of goods
جابجایی کالا
handling of goods
جابجایی امتعه
Other Matches
handling
جابجایی
handling
دست به دست کردن
handling
خطای دست
handling
کار کردن با
handling
دستکاری کردن
handling
بررسی
handling
لمس
handling
رسیدگی
handling
اداره
string handling
بکارگیری رشته
handling charges
هزینههای جابجایی کالا
handling equipment
تجهیزات بار
ship handling
مهارت در کار کردن با ناو مانور دادن ناو
ship handling
مانور با کشتی
exception handling
استثنا گردانی
special handling
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
materials handling
جابجایی مواد
claims handling
رسیدگی به شکایات
handling bridge
پل بار
error handling
به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
data handling
داده گردانی
file handling
پرونده گردانی
care and handling
مراقبت و دستکاری وسایل
automatic data handling
سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
automatic data handling
سیستم مبادله خودکاراطلاعات
fuel handling sequence
سکونساستعمالسوخت
material handling crane
جراثقال انتقال بار
stock handling cost
هزینه جابجایی موجودی
cargo handling at port
جابجایی کالا در بندر
rough handling of a thing
گذاشت وبرداشت چیزی به تندی چنانکه خراب شودیا اززیبائی ولطافت بیفتد
material handling bridge
پل باربری
material handling bridge
پل بارگیری
available goods
کالاهای موجود
d. of goods
تحویل کالا یا اجناس
goods
کالا
goods
جنس
goods
امتعه
goods
اجناس
goods
کالاها
get the goods on someone
<idiom>
فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
producer's goods
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
producer's goods
کالاهای مولد
producer goods
کالاهای سرمایهای
household goods
her by girl married anewly to given parents جهیزیه
perishable goods
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
intermediate goods
کالاهای واسطهای
prohibited goods
کالاهای منع شده
prohibited goods
اشیاء ممنوع
prohibited goods
کالاهای ممنوعه
intermediate goods
کالاهای واسطه
producer's goods
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
investment goods
کالاهای سرمایهای
inwards goods
کالاهای وارداتی
producer's goods
مواد تولیدی
producer goods
کالاهای تولیدی
piece goods
کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
lien on goods
حق حبس کالا
knit goods
کالای کش بافت
knit goods
کش بافت
merit goods
کالاهای مطلوب
merit goods
کالاهای ایده ال
mixed goods
کالاهای مختلط
narrow goods
کاذی باریک
narrow goods
نوار قیطان
nondurable goods
کالاهای بی دوام
nonessential goods
کالاهای غیر اساسی
on receipt of the goods
بوصول کالا
on receipt of the goods
برسیدن کالا
order for goods
سفارش کالا
overdue goods
کالاهای تحویل نشده
perishable goods
کالاهای فاسد شدنی
perishable goods
perishables
marketable goods
کالاهای قابل عرضه به بازار
goods station
ایستگاهکالاهایتجارتی
yard goods
اجناس ذرعی
white goods
حوله سفید ملافه
white goods
پارچه سفید نخی
we ran out of these goods
این کالای ما تمام شد
valuable goods
اشیاء باارزش
valuable goods
اشیاء بهادار
to t. a cusomer for goods
کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
to discharge goods
کالا را تخلیه کردن
goods wagon
واگنحملکالا
manufactured goods
کالایکارخانهساز
transport of goods
حمل و نقل بار
transport of goods
رفت و آمد بار
substandard goods
اجناس بنجل
Goods to declare
همراه داشتن کالاهای گمرکی
deliver the goods
<idiom>
موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
Contraband goods.
کالای قا چاق
to countermand goods
سفارش کالا را پس گرفتن
the goods in question
کالای موردبحث
spot goods
کالاهای موجود
soft goods
کالاهای مصرف شدنی
soft goods
کالاهای بی دوام
smuggled goods
کالای قاچاق
secondhand goods
کالاهای دست دوم
rationed goods
کالاهای جیره بندی شده
public goods
کالاهای عمومی
proprietary goods
کالاهای اختصاصی
spot goods
کالاهای اماده تحویل
staple goods
کالای بسیار ضروری
to boycott goods
تحریم کردن کالا
the goods are on order
کالا را سفارش داده ایم
supporting goods
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
supporting goods
کالاهای حمایتی
substitute goods
کالاهای جانشین
stolen goods
کالای مسروقه
stolen goods
مال مسروقه
stolen goods
مال دزدی کالای دزدیده شده
stolen goods
اموال مسروقه
proprietary goods
کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
d. in second hand goods
سمسار
collective goods
مانند جاده
collective goods
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods
کالاهای جمعی
collection of goods
دریافت کالا
checking of goods
بررسی امتعه
carriage of goods
حمل و نقل کالا
capital goods
دارایی ثابت
collective goods
پارک و غیره
common goods
کالای مورد نیاز عموم
competitive goods
کالاهای مورد رقابت
custody of goods
حفافت یا نگهداری کالا
contrabanded goods
اموال و اشیا قاچاق
consumption goods
کالاهای مصرفی
consumer's goods
کالای مصرفی
consolidate goods
کالاها را ادغام کردن
complementary goods
کالاهای مکمل
capital goods
کالاهای سرمایهای
business goods
کالای تولیدی
consumer goods
کالاهای مصرفی
consumer goods
اشیاء مصرفی
luxury goods
کالاهای تجملی
luxury goods
کالاهای تشریفاتی
goods trains
قطار حمل کالا
goods trains
قطار باربری
goods train
قطار حمل کالا
goods train
قطار باربری
consumer goods
کالای مصرفی
dry goods
خشکبار
branded goods
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
bonded goods
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
bonded goods
کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
bill of goods
فهرست تجارتی
bill of goods
صورت کالا
attractive goods
کالاهای جذاب
appropriation of goods
ضبط مال التجاره
acceptance of goods
پذیرفتن کالا
acceptance of goods
قبول کردن کالا
dry goods
اجناس خشک
goods on consignment
کالاهای امانی
goods in transit
کالاهای عبوری
goods in pledge
کالای گروی
goods and services
کالاها و خدمات
goods and chattels
اموال و دارائیهای منقول
goods afloat
کالای در راه
futures goods
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
hazardous goods
امتعه خطرناک
heavy goods
کالاهای سنگین
goods intake
کالاهای دریافتی
hazardous goods
کالاهای خطرناک
hard goods
اجسام سخت
goods on approval
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
finished goods
کالاهای اماده فروش
hard goods
اجسام پایدار ومقاوم
goods receiving
کالاهای درحال تحویل
goods receiving
کالاهای دریافتی
goods inwards
کالاهای درحال تحویل
goods inwards
کالاهای دریافتی
goods intake
کالاهای درحال تحویل
finished goods
کالاهای ساخته شده
final goods
کالا برای مصرف نهائی
discount of goods
تخفیف روی کالا
durable goods
کالاهای بادوام
dress goods
قماشهای زنانه
durable goods
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
d. in second hand goods
دست فروش
heavy goods
محصول صنایع سنگین
heavy goods
ماشین الات سنگین
final goods
کالای نهائی
fate of goods
وضعیت کالا
dutiable goods
کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
fancy goods
کالاهای تجملی
labor intensive goods
کالاهای کاربر
handing stolen goods
اخفاء مال مسروقه
man made goods
کالاهای ساخت بشر
He swore to having paid for the goods .
قسم می خورد که پول کالاها را پرداخته است
Consumer ( consrmers ) goods .
کالاهای مصرفی
The goods were shipped by air .
کالاها از راه هوا ( هوائی ) حمل شد
To import goods
[from abroad]
کالا از خارج وارد کردن
transportation of goods
[American E]
حمل و نقل بار
goods traffic
[British E]
رفت و آمد بار
goods traffic
[British E]
حمل و نقل بار
transportation of goods
[American E]
رفت و آمد بار
indent upon a person for goods
درخواست یا سفارش کالا به کسی دادن
To place an order for some goods.
کالائی را سفارش دادن
such goods will sell very high
اینگونه کالاهاخوب بفروش میرود
cost of goods purchased
قیمت تمام شده کالای خریداری شده
finished goods stock
موجودی کالاهای تمام شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com