Dictiornary-Farsi | hanging pendant | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 63 (5 milliseconds)

English	Persian
hanging pendant	چراغآویزان


Other Matches

pendant	معلق
pendant to each other	قرینه هم
pendant	جواهر آویزه
pendant	سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
pendant	طناب اتصال
pendant	طناب نگهدارنده
pendant	پننت
pendant	اویزه
pendant	اویز شده
pendant	بی تکلیف ضمیمه شده
pendant	نامعلوم
pendant	اویخته
pendant	قرین شیب
pendant	لنگه
king-pendant	[تیر عمودی در خرپای میانی]
crystal pendant	اویز
catting pendant	بند اویز لنگر
mooring pendant	سیم مهار
pendant switch	کلید اویزان
towing pendant	بند یدک
crucifix pendant	صلیب آویزه
pendant necklace	گردن بند با جواهر آویزه
catting pendant	بند اویز
buoy pendant	زنجیر مهار بویه
hanging	اویزان درحال تعلیق
hanging	دار زدن
hanging	اویز
hanging	عمل اویختن
hanging	بدار زدن چیز اویخته شده
hanging	معلق
hanging	اعدام
hanging	به دارکشیدن
hanging	[فرش کردن، کاغذ دیواری یا هر تزئینی برای اتاق]
hanging	معلق شدن
hanging	محزون مستحق اعدام
hanging glacier	تودهیخغلتانآویزانشده
hanging scaffold	گاهبست
hanging step	پله معلق
hanging sleeve	آستینآویزان
hanging stile	شیارپنجره
hanging-post	[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
To leave something hanging.	چیزی رابلاتکلیف گذاشتن
hanging-buttress	[پشت بند نگهدارنده] [معماری]
hanging ladder	چوب بست دستی
hanging cupboard	قفسهیآویزانکننده
wall hanging	تزئینات دیواری
hanging arrow	تیر اویزان شده به هدف
hanging committee	انجمنی که عهده دارچسباندن یا اویختن عکس هایی درنمایش باشند
hanging gale	پس افت
hanging indent	تورفتگی معلق
hanging ladder	چوب بست متحرک
hanging ladder	گاه بست
hanging pawns	پیادههای اویزان شطرنج
hanging prevention	ممانعت از تعلیق
hanging rod	میله رخت اویز
hanging scaffold	چوب بست اویزان
hanging test	ازمایش کشش
hanging valley	فراز دره
hanging gale	اجاره پس افتاده
Our life is hanging by a thread .	زندگی مابه تار مویی بند است
leave hanging (in the air) <idiom>	بدون تصمیم قبلی
There's a question mark [hanging] over the day-care clinic's future. [A big question mark hangs over the day-care clinic's future.]	آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.

hanging pendant

چراغآویزان