Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
hard charge
بشدت و حداکثر سرعت راندن
Other Matches
If you dont study hard ( hard enough ) , you cant go to a higher class.
اگرخوب درس نخوانی درهمین کلاس خواهی ماند
charge
خرج
charge
شارژ کردن شارژ
charge
بدهکار کردن
charge
مین وسایل با بار الکتریکی شارژ می شوند
charge
محفظهای
charge
که برای ذخیره سازی داده و امکان دستیابی ترتیبی وتصادفی به کار می رود
charge
بار کردن
charge
عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge
خرج منفجره
charge
پر کردن
charge
خرج گذاری کردن شارژ کردن
charge
بار
charge
خطای حمله
charge
حمله به حریف
charge
اتهام
charge
ایجاد مجدد بار در یک باتری که امکان شارژ مجدد دارد
charge
وسیله الکترونیکی که با بار الکتریکی کار میکند
charge
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
take over in charge
تصدی
(in) charge of something
<idiom>
مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
be charge with
متهم شدن به
in charge
<idiom>
مسئول بودن
in charge
<adj.>
پاسخگو
in charge
<adj.>
مسئول
in the charge of
<idiom>
تحت مراقب یا نظارت
take over in charge
تحت اختیار دراوردن
charge
دستگاه با ماده منفجره
charge some one with
به عهده کسی گذاشتن
on charge of
به اتهام
charge
هزینه
charge
حمله اتهام
charge
عهده داری
charge
تصدی
charge
متهم کردن
like charge
شارژ همنام
like charge
قطبهای همنام
in charge
متصدی
charge
جرم کل سوخت در راکتهای سوخت جامد
charge
وزن
charge
مطالبه بها
charge
پرکردن
charge
موردحمایت
charge
بار مسئولیت
charge
گماشتن
charge
متهم ساختن
charge
زیربار کشیدن
charge
عهده دارکردن
charge
بار الکتریکی
handing charge
هزینه باربری
doctor in charge
دکتر پاسخگو
[در بیمارستان]
charge nurse
سر پرستار
impulse charge
نیروی محرکه اولیه
physician in charge
دکتر پاسخگو
[در بیمارستان]
mobile charge
بار متحرک
give in charge
تحویل پلیس دادن
give in charge
سپردن
furnace charge
شارژ کوره
full charge
خرج کامل توپ
impulse charge
خرج محرکه
ignition charge
خرج اشتعال
community charge
گونهایمالیات
multisection charge
خرج چند کیسهای
ignition charge
خرج احتراق
melting charge
شارژ ذوب
What is the charge per day?
کرایه روزانه چقدر است؟
Do you charge for the baby?
آیا برای بچه ها هم پول میگیرید؟
What's the charge per mile?
اجاره هر مایل چقدر است؟
What's the charge per week?
اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
What's the charge per day?
اجاره آن برای یک روز چقدر است؟
minimum charge
حداقل قیمت
What's the charge per hour?
کرایه هر ساعت چقدر است؟
free of charge
مجانی
effective charge
بار موثر
diamond charge
خرج چهارگوش
diamond charge
خرج مربع شکل
detonation charge
خرج تلاش
detonation charge
خرج انفجار
detonating charge
چاشنی
detonating charge
خرج منفجر کننده
density of charge
چگالی بار برقی
deep charge
خرج عمیق دریایی
deep charge
خرج گود
cratering charge
خرج تخریب
section charge
خرج جزء جزء
electric charge
بار الکتریکی
electric charge
بار برقی
free of charge
معاف از حقوق گمرکی
free of charge
رایگان
formal charge
بار قراردادی
extra charge
هزینه فوق العاده
explosive charge
خرج سوختار
explosive charge
خرج منفجره
equalizing charge
بار برابرکننده
electronic charge
بار بنیادین
electron charge
بار الکترون
cratering charge
خرج مخصوص تهیه چاله تخریب
charge hand
کارگر معمولی
point charge
بار نقطهای
partial charge
بار جزیی
satchel charge
خرج کیسهای
section charge
خرج چند قسمتی
shaped charge
خرج گود
shaped charge
خرج مقعر
snow charge
بار برف
soaking charge
بار سولفات زدای
space charge
بار پیرامونی
space charge
ناحیه بار فضا
spinning charge
بار چرخان
spotting charge
خرج مشقی برای تصحیحات دیدبانی خرج مخصوص تنظیم تیر
officer in charge
افسر مسئول اجرا
satchel charge
خرج خورجینی
residual charge
بار الکتریکی مانده
propellant charge
خرج پرتاب
powder charge
خرج پرتاب گلوله
powder charge
خرج باروت
positive charge
بار مثبت
pole charge
خرج میلهای
pole charge
خرج دستکی
plaster charge
خرج انفجاری افشان
propelling charge
خرج پرتاب
propelling charge
خرج
reduced charge
خرج کمتر یا پایین تر توپ
plaster charge
خرج شراپنل
officer in charge
افسر مسئول
nucleon charge
بار نوکلئون
nuclear charge
بار هسته
to charge a gun
خرج در تفنگ گذاشتن
to give in charge
تسلیم کردن
to give in charge
سپردن
toll charge
باج
total charge
بارگذاری کامل
trickle charge
پر کردن اهسته
unlike charge
قطب غیر همنام
volume charge
بار حجمی
zero charge potential
پتانسیل بار صفر
minimum charge
حداقل هزینه
induced charge
بار القاء شده
charge indicator
اندازهشارژ
telephone charge
هزینه تلفن
tapering charge
پر کردن شیبدار
sprining charge
خرج چال کننده یا گود کننده
statement of charge
اعلام اتهامات
statement of charge
مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
normal charge
خرج معمولی توپ
static charge
برق ساکن
sticky charge
خرج چسبنده
sticky charge
خرج انفجاری قابل چسباندن در محل انفجار
supplementary charge
خرج تکمیلی
supplementary charge
خرج یدکی خرج اضافی
surface charge
بار سطحی
negative charge
بار منفی
multisection charge
خرج چندقسمتی
baton charge
حرکترو بهجلو بوسیلهپلیسباتونبدست
counter charge
دعوی متقابل در امر جزایی
charge account
حساب بدهی مشتری
elementary charge
بار الکترون
[فیزیک]
cover charge
مبلغی که اغذیه فروشی ویاکلوب شبانه علاوه بر پول غذاومشروب از مشتریان دریافت میدارد
explosive charge
دستگاه با ماده منفجره
bank charge
هزینههای بانکی
bursting charge
دستگاه با ماده منفجره
boost charge
ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
bound charge
بار بسته
charge a sum to
مبلغی را به حساب .....گذاشتن
charge a kiln
چیدن کوره
carrying charge
هزینه حمل و نقل
bursting charge
بار انفجاری
charge of the electron
بار الکترون
bursting charge
خرج منفجرکننده
bursting charge
خرج تلاش
elementary charge
بار بنیادی
[فیزیک]
bring a charge against someone
به کسی تهمت زدن
to charge the battery
باتری را بار کردن
depth charge
خرج عمیق
import charge
تعرفه واردات
import charge
هزینه واردات
accumulator charge
بارگیری اکومولاتور
import charge
حقوق واردات
service charge
سرویس مهمانخانه وغیره
service charge
انعام
export charge
تعرفه صادرات
depth charge
خرج زیرابی بمب زیرابی
depth charge
بمب ضد زیر دریایی machine sounding echo
charge sheet
ورقه حاوی مشخصات متهم
charge sheets
ورقه حاوی مشخصات متهم
tas de charge
پاطاق
export charge
حقوق صادرات
export charge
هزینه صادرات
service charge
اضافه کار
charge and discharge
محل بارگیری و باراندازی
charge neutrality
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
charge d'affaires
کاردار
charge d'affaires
نایب سفارت
charge d'affaires
نایب وزیر مختار
coke per charge
ذغال کک شارژ
charge d'affaires
کاردار سفارت
charge d'affaires
شارژ دافر
charge density
چگالی بار
charge with a fault
تخط ئه کردن
charge daffaires
شارژدافر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com