Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 91 (6 milliseconds)
English
Persian
hardware monitor
مبصر سخت افزاری
Other Matches
hardware
دیسکها و مکانیزم هایی که یک کامپیوتر و وسایل جانبی آنرا می سازد
hardware
مدارهای مجتمع
hardware
قط عات
hardware
واحدهای فیزیکی
hardware
سخت افزار
hardware
سخت ابزار
hardware
دستگاههای اصلی
hardware
اهن الات ابزارالات
hardware
اهن الات
hardware
ابزار
common hardware
قطعات عمومی
common hardware
ابزار و الات عمومی سخت ابزارهای عمومی
hardware check
مقابله سخت افزاری
hardware resources
منابع سخت افزاری
pseudo hardware
شبه سخت افزار
hardware dependent
وابستگی سخت افزاری
joiner's hardware
ابزار نجاری
hardware configuration
پیکربندی سخت افزار
hardware key
کلید سخت افزاری
hardware platform
پایگاه سخت افزار
hardware reset
باز راه اندازی سخت افزاری
hardware specialist
متخصص سخت افزار
graphics input hardware
سخت افزار ورودی گرافیکی
hardware description language
زبان تشریع سخت افزاری
monitor
صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor
پایش
[پزشکی ]
monitor
اگاهی دهنده
monitor
برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitor
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor
فرانگر
monitor
فرابین
monitor
اگاه ساز
monitor
نظارت کردن
monitor
رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor
بازدید کار دستگاه
monitor
بازبینی کردن نظارت کردن
monitor
بازبین
monitor
دیده بانی کردن
monitor
به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor
انگیزنده گوشیار
monitor
مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor
واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor
مونیتور نمایشگر
monitor
صفحه نمایش تصویر
monitor
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitor
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
تولید شده توسط کامپیوتر
monitor
مبصر
monitor
صفحه نمایش
monitor
یک برنامه کنترلی
monitor screen
صفحهنمایشگر
video monitor
مونیتوربصری
video monitor
مانیتور تصویری
System Monitor
امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
rgb monitor
R
medical monitor
دستگاه پایش
[پزشکی]
monitor wall
دیوارهصفحهنمایشگر
output monitor
صفحهنمایشگرخارجی
preview monitor
نمایشگرصحنههایتکراری
sound monitor
صفحه نمایشگر صدا
monitor speaker
نمایشگرگوینده
ankle monitor
لباس ردیاب
ankle monitor
مانیتور مچ پا
performance monitor
برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
missile monitor
نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
analog monitor
مونیتورقیاسی
color monitor
مونیتوررنگی
monitor program
برنامه مبصر
monitor roof
بام فانوسی
monitor routine
روال مبصر
monitor system
سیستم مبصر
monitor unit
واحد مبصر
digital monitor
مونیتور رقمی
color monitor
صفحه نمایش رنگی
multisync monitor
مونیتور همزمانی چندگانه
analog monitor
مونیتور انالوگ
multisync monitor
صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
monochrome monitor
مونیتور تک رنگ
monochrome monitor
نمایشگر تک رنگ
frequency monitor
دستگاه کنترل فرکانس
multi scan monitor
مشابه 6632
composite color monitor
مونیتور رنگی مرکب
vector/waveform monitor
صفحهنمایشدیجیتالی
technical producer monitor
صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
stereo phase monitor
نمایشگرمرحلهاستریو
paper white monitor
صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
main preview monitor
صفحهدوبارهنمایشگراصلی
operating system monitor
مبصر سیستم عامل
digital video effects monitor
صفحهنمایشدیجیتالی
red green blue monitor
مانیتور قرمز- سبز- ابی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com