Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (4 milliseconds)
English
Persian
hayes compatible modem
تلفیق و تفکیک کننده سازگار باهیز
Other Matches
Bell compatible modem
مودمی که طبق استاندارد AT & T کار میکند
Hayes Corporation
مودمی که سازگار با مجموعه دستورات Hayes At است
Hayes Corporation
مجموعه دستوراتی که مودمی را که حروف AT در نام آن است کنترل میکند
Hayes Corporation
تولید کننده مودم که زبان کنترل استاندارد برای مودم ها ایجاد میکند
hayes command set
مجموعه فرمانهای هیز
modem
مدار یا کابلی که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال میدهد
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
modem
دستگاه مدولاسیون وبازخوانی اطلاعات کامپیوتری یا مخابره انها به جاهای دیگر
modem
تلفیق و تفکیک کننده
modem
مودم
modem
مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
modem
کابل یا وسیلهای که به دو کامپیوتر امکان ارتباط از طریق پورت سریال بدون استفاده از مودم میدهد
external modem
تلفیق و تفکیک کننده برونی
internal modem
مدم داخلی
dial in modem
مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
internal modem
تلفیق و تفکیک کننده درونی
modem port
قسمتقرارگیریمدم
internal modem
مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
data modem
modem
direct connect modem
مدم اتصال مستقیم
auto dialing modem
مدم خود شماره گیر
null modem cable
کابل مودم خنثی
limited distance modem
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
compatible
<adj.>
جور
compatible
خوب کار میکند
compatible
<adj.>
موافق
compatible
دمساز
compatible
جور همساز
compatible
زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
compatible
با هم درست کار می کنند
compatible
<adj.>
همساز
compatible
<adj.>
سازگار
downward compatible
سازگار رو به پایین
downward compatible
کامپیوتر سازگار با کامپیوترنسل قبل همساز رو به پایین
upwards compatible
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
upward compatible
همساز رو به بالا
upward compatible
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
upward compatible
طراحی شده برای سازگاری با مدلهای موجود یا مدلهای آینده که هنوز اختراع نشده اند
software compatible
همسازی نرم افزاری
software compatible
سازگاری نرم افزاری
software compatible
نرم افزار سازگار
plug compatible
همساز برای اتصال
pin compatible
تراشه هایی که عملکردمشابهی دارند و می توانندبجای هم قرار گیرند
compatible software
نرم افزار سازگار
multisession compatible
که میتواند دیسکهای photo CD یا دیسکهای دگر را بخواند که در مراحل مختلف ایجاد شده اند
plug compatible
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
ibm pc compatible computer
کامپیوتر شخصی سازگار باای بی ام
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com