Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 122 (6 milliseconds)
English	Persian
he acted from impluse	نیروی ناگهانی یا
he acted from impluse	اورابکردن ان کار وادار کرد
Other Matches
acted	:کنش
acted	عمل کردن جان دادن
acted	روح دادن برانگیختن
acted	رفتارکردن اثرکردن
acted	بازی کردن نمایش دادن
acted	عمل
acted	قرارداد
acted	قانون
acted	کارکردن
acted	:کنش کردن
acted	فعل
acted	کردار
acted	عمل کار
acted	حقیقت
acted	امرمسلم
acted	فرمان قانون
acted	تصویب نامه
acted	پردهء نمایش
acted	رساله سرگذشت
acted	پیمان
acted	سند
acted	اعلامیه
play-acted	بازی کردن
play-acted	نقش داشتن
play-acted	وانمود کردن
play-acted	تو بازی رفتن
play-acted	ادا در آوردن
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.	من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
impluse	ضربه ولتاژ
impluse	ایمپولز
impluse	ضربه
impluse	ضربه جریان
impluse tachometer	تاکومتر ضربهای
impluse switch	تکمه ضربهای
impluse switch	کلید ضربهای
impluse stage	طبقه فشار مستقیم
impluse sequence	توالی ضربه جریان
impluse separator	جداکننده ایمپولز
impluse sender	فرستنده ضربه جریان
impluse sender	مولد ضربهای
impluse sender	پولز ژنراتور
impluse response	رفتار در مقابل فشار ضربهای
impluse response	پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
impluse response	پاسخ ایمپولز
impluse repeater	تکرارکننده ضربه جریان
impluse relay	رله ضربه جریان
impluse regenerator	بازیاب ضربه
impluse selection	انتخاب ایمپولز
impluse telegraphy	تلگراف ایمپولزی
impluse train	توالی ایمپولز
impluse test	ازمایش فشار ضربهای
voltage impluse	ضربان ولتاژ
voltage impluse	ایمپولز ولتاژ
on the impluse of the moment	بی اندیشه
on the impluse of the moment	بی اراده
on the impluse of the moment	بیخود بدون دلیل
on the impluse of the moment	هر جور پیش اید
impluse width	عرض ایمپولز
impluse wheel	چرخ فشار مستقیم
impluse wave	موج ضربهای
impluse voltage	فشار ضربهای
impluse turbine	توربین فشار ضربهای
impluse transformer	ترانسفورماتورایمپولز
impluse transformer	مبدل ایمپولز
impluse train	پالس
impluse recorder	کنتور ثبات ضربه جریان
impluse ratio	نسبت ایمپولز
impluse exitation	تحریک ضربهای
impluse correction	تصحیح ضربه جریان
impluse corrector	مصحح ایمپولز
impluse counter	شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
impluse current	جریان ضربهای
impluse amplitude	دامنه ایمپولز
impluse detector	مدولاتور ایمپولز
impluse detector	اشکارسازجریان ضربهای
impluse distortion	اعوجاج ضربهای
impluse converter	مبدل ایمپولز
impluse contact	کنتاکت ضربهای
impluse contact	کنتاکت ایمپولز
impluse action	انتخاب شماره
impluse stepping	انتخاب شماره
impluse amplifier	تقویت کننده ضربه جریان
impluse amplitude	دامنه ضربه جریان
impluse bandwith	پهنای باند ضربه جریان
impluse breakdown	شکست ضربهای
impluse circuit	مدار جریان ضربهای
impluse circuit	مدارایمپولز مدار فشار ضربهای
impluse duration	مدت ایمپولز
impluse frequency	فرکانس پالس
impluse inertia	لختی ضربهای
impluse margine	حاشیه ایمپولز
impluse meter	شمارشگر ایمپولز
impluse meter	ضربان سنج
impluse modulator	اشکارساز ضربه جریان مدولاتور ایمپولز
impluse noise	نویز ضربه جریان
impluse generator	مولد فشارضربهای
impluse generator	مولد ضربهای
impluse frequency	فرکانس پولز
impluse ratio	نسبت ضربه
impluse frequency	فرکانس ضربان
impluse function	تابع ضربهای
impluse period	زمان تناوب ضربه جریان
impluse level	سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
impluse current generator	مولد جریان ضربهای
impluse breakdown voltage	فشار شکست ضربهای
impluse response matrix	ماتریس انتقال ضربه
impluse protective level	سطح فشار ضربهای
impluse withstand voltage	فشار ضربهای ایستا
impluse voltage test	ازمایش فشار ضربهای
impluse sound level	سطح صوت ضربهای
impluse voltage cascade	ابشار فشار ضربهای
impluse voltage generation	تولید فشار ضربهای
impluse voltage generator	مولد فشار ضربهای
impluse voltage stress	تنش فشار ضربهای
impluse sending key	تکمه ارسالی ضربه جریان
impluse circuit breaker	کلید قطع کننده جریان
impluse voltage test technipue	روش ازمایش فشار ضربهای
impluse voltage testing plant	ازمایشگاه فشار ضربهای تاسیسات ازمایش فشارضربهای
impluse sound level meter	سطح صوت ضربه سنج
impluse high tension generator	مولد فشار قوی ضربهای

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com