Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (4 milliseconds)
English
Persian
heads or tails
شیر یا خط
Other Matches
heads
تختههای افرا در 61 متری قسمت اول مسیر بولینگ
heads up
وضعیت مسیر پیشروی
heads up
سمت مسیر پیشروی
heads up
در درگیری هوایی اعلام اینکه هواپیما دروضعیت لازم برای درگیری قرار ندارد
they put their heads together
با هم مشورت کردند
put our heads together
<idiom>
مشورت کردن ،بحث کردن
big heads
انواع بیماریهای دامی که نشان آن آماس سر وگردن است
Can you give me a heads up?
<idiom>
آیا میتوانید قبلش به من خبر بدهید؟
big heads
غرور
big heads
خودپسندی
Can you give me a heads up?
<idiom>
آیا میتونین قبلش به من خبر بدین؟
heads up display
وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
You cannot put old heads on young shoulders .
<proverb>
سر پیر نتوان بر شانه جوان بگذاشت .
tails
دامنه
tails
ته
tails
قسمت عقب اسکی
tails
تعقیب کردن
tails
عقب
tails
دنباله
tails
قسمت عقبی تخته موج
tails
واگذاری غیر معوض اموال غیر منقول
tails
دم یک لولا
tails
داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tails
کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tails
دم
coat-tails
دو قسمتدرازپشتیکتهایرسمی
cat o nine tails
تازیانه نه تسمهای
on one's coat-tails
<idiom>
همراه کس دیگر
shirt-tails
خویشاوند دور
shirt-tails
قوم و خویش دور
shirt-tails
اطلاعاتی که در آخر مقالهی روزنامه افزوده میشو
shirt-tails
ته پیراهن
shirt-tails
بخشی از پیراهن مردانه که زیر شلوار میرود
cat o'nine tails
تازیانه 9 تسمهای
tin-plated tails
سیم ها با انتهای روکشدار حلبی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com