Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (9 milliseconds)
English
Persian
heel loop
قوس پاشنه
Other Matches
heel
چرخیدن
heel
کج شدن یک ور شدن
heel
پاشنه جوراب پاشنه گذاشتن به
heel
ته پاشنه کف
heel
پاهای عقب
heel
پشت سم
heel
پاشنه
heel
توپ را با پاشنه پا رد کردن
heel
مهمیز
heel
در پاشنه قرار گرفتن
heel
پس مانده
heel
کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heel
قسمت عقبی بدنه قایق
heel
قسمت عقبی سر چوب گلف
heel
پاشنه سد
heel
پاشنه در
heel
زاویه میل ناو
heel
کجی ناو پاشنه ناو
heel
پاشنه
[کفش]
down at heel
وضعیتبدمالی
to heel
<idiom>
تحت کنترل
heel
پاشنه پی دیواره حائل یا سد
to heel
پیرو
to heel
تابع دراختیار
to heel
فرمانبردار
Achilles heel
نقطهء ضعف
lark heel
لادن
heel stop
ترمزگیر
kick with the heel
ضربه با پاشنه پا
lark heel
نسترن
lark heel
زبان در قفا
cow heel
پاچه گاو پخته و دلمه شده
heel rest
تکیه گاه
one heel spin
چرخش با اسکیت قرقره دارروی یک اسکیت
heel grip
گیرهپاشنه
to lift up one's heel
لگد زدن
block heel
نعلبند پاشنه اسب
Achilles heel
نقطهء زخم پذیر
french heel
پاشنه کفش زنانه بلند وخمیده بجلو
heel and toe
با پنجه و پاشنه
heel and toe
بانوک پا
heel and toe
روش استفاده از پدالها
heel cut
محافظ پاشنه پا
heel kick
ضربه با پاشنه پا به عقب
heel tap
ته پیاله
heel tap
ته مانده
heel thrust
فشار پاشنه پا در پیچیدن
Achilles heel
نقطهء جراحت پذیر
turn on one's heel
<idiom>
ناگهان پیچیدن
head over heel in love
<idiom>
یک دل نه صد دل عاشق شدن
while loop
دستورات برنامه شرطی که در صورت درست بودن یک شرط, یک قطعه را اجرا میکند
to keep somebody in the loop
<idiom>
کسی را در جریان نگه داشتن
[گذاشتن]
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
for next loop
حلقه یا تابعی که تکرار میشود تا وقتی که شرط دیگر صدق نکند
inner loop
حلقه داخلی
do while loop
حلقه WHILE/DO
inner loop
حلقهای درون حلقه دیگر
do while loop
لوپ WHILE/DO
to be in the loop
<idiom>
آگاه بودن از
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
inner loop
حلقه درونی
to be in the loop
<idiom>
در جریان بودن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
for/next loop
حلقه NEXT/FOR
loop
حلقه طناب
loop
دریچه
loop
سوراخ
loop
ضربه بلند قوس دار
loop
حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop
چرخش نیمدایره و برگشت اسکیت
loop
درو در انتهای خرک
loop
حلقه زدن
loop
حلقه شدن
loop
مهاری
loop
کمند
loop
گره
loop
پیچ چرخ
loop
خمیدگی
loop
حلقه دارکردن
loop
گره زدن
loop
پیچ خوردن حلقه زنی
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
to keep somebody in the loop
<idiom>
کسی را در جریان گذاشتن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop
تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loop
ساخت یک قطعه سیم یا نوار به شکل دایره
loop
حلقه
loop
گریز
loop
برنامه کامپیوتری که مرتب تکرار شود
loop
ترتیب دستورات که تا وقوع یک شرط تکرار می شوند
loop
بخشی از برنامه که تکرار میشود تا عملی را متوقف کند بیشتر برای وقتی که منتظر پاسخ از صفحه کلید یا وسیله است به کار می رود
loop
دستور با حلقه که دستورات دیگر یا داده را در برنامه تغییر میدهد
loop
حلقه درون حلقه دیگر
loop
آزمایشی که سیگنال ارسالی را به وسیله فرستنده پس می فرستد پس از عبور آن از خط یا وسیله
loop
برسی اینکه داده به درستی در خط منتقل شده با برگرداندن داده به ارسال کننده
loop
ثباتی که حاوی تعداد دفعات تکرار حلقه است
nested loop
حلقه اشیانهای
subscriber's loop
حلقه متعلق به مشترک
prusik loop
گره پلکانی
overhead loop
گره حلقومی یا گره بالاتنه
loop-hole
روزنه
open loop
حلقه باز
open loop
مدار باز
nested loop
حلقه تو درتو
nested loop
حلقه لانهای
loop test
ازمایش با حلقه وارلی
to stay in the loop
<idiom>
آگاه ماندن در
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
loop-hole
سوراخ دیدبانی
loop stitches
کوکطنابی
loop pile
پرزهای حلقوی
[این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
arrow-loop
شکاف تهویه
gun-loop
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
hanger loop
جایآویز
elastic loop
حلقهارتجاعی
button loop
دکمهرکاب
belt loop
حلقهکمربند
to stay in the loop
<idiom>
در جریان ماندن
[موضوع ویژه ای]
[اصطلاح روزمره]
wait loop
پردازندهای که یک حلقه برنامه را تکرار میکند تا عملی رخ دهد
uncontrolled loop
حلقه کنترل نشده
peg loop
میخحلقهطناب
loop structure
ساختار حلقهای
counting loop
حلقه شمارش
local loop
حلقه محلی
loop antenna
انتن حلقوی
loop antenna
انتن حلقهای
drip loop
حلقه ریزش اب
loop body
بدنه حلقه
drill loop
حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
loop checking
مقابله حلقه
loop code
کد حلقوی
loop control
کنترل حلقه زنی
endless loop
حلقه بی پایان
infinite loop
حلقه نامتناهی
expansion loop
خم انبساط
feedback loop
حلقه باز خوردی
ground loop
تغییر ناگهانی جهت حرکت هواپیما با ارابه فرود
hysteresis loop
حلقه پسماند
hysteresis loop
منحنی هیسترزیس
induction loop
حلقه القائی
inductive loop
حلقه ی القائی
endless loop
حلقه بی انتها
infinite loop
حلقه نامحدود
curtain loop
بازوبندپرده
loop body
تنه حلقه
loop counter
شمارنده حلقه
closed loop
حلقه بسته
loop line
دوراهی
armature loop
پیچک ارمیچر
loop pass
پاس قوسی
loop sling
حلقه بند تفنگ
loop sling
مهار حلقوی بار بند حلقوی
loop sling
بند حلقهای
armature loop
حلقه ارمیچر
closed loop
حلقه مسدود
loop jump
پرش و چرخش کامل و فرودروی همان لبه اسکیت
loop drive
ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
loop feeder
سیم تغذیه حلقوی
loop hole
روزنه
current loop
حلقه جاری
loop hole
گریز
loop initializaion
ارزش دهی اغازی در حلقه
loop step
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و نیم چرخش و برگشت بافرود به لبه داخلی همان اسکیت
warp-loop fringe
ریشه حلقوی
[در قالی همدان]
closed loop gain
بهره تقویت درطبقه بسته
open loop system
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
sleeve strap loop
بستنوارسرآستین
magnetic hysteresis loop
حلقه هیسترزیس مغناطیسی
loop mill rolling
نوردکاری حلقوی
open loop gain
بهره تقویت در حلقه باز
loop knot tie
گره حلقوی
perfection loop knot
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
single loop armature
ارمیچر تک پیچکی
tap loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
toe loop jump
پرش از لبه عقبی یک اسکیت بکمک نوک انگشت پای دیگر وچرخش کامل در هوا وبازگشت روی همان لبه عقبی
loop control structure
ساختار کنترل حلقه
distributor service loop
خطسرویسپخش
loop control variable
متغییر کنترل کننده حلقه
input coupling loop
حلقه پیوست ورودی
varley loop test
ازمایش با حلقه وارلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com