English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (8 milliseconds)
English Persian
height clearance ارتفاع مجاز
Other Matches
clearance تهاتر
clearance فاصله
clearance ترخیص گمرکی
clearance ترخیص
clearance تصفیه
clearance مفاصا
clearance بازی
clearance فضای بازی
clearance هوا فضای خالی فاصله
clearance مجوز دستیابی به یک فایل
clearance فضای بیکار
clearance تسویه حساب واریز حساب فاصله ازاد لقی
clearance برداشتن مانع
clearance گواهینامه یاکاغذ دال بر پاکی و بی عیبی ترخیص
clearance ترخیص کالا ازگمرک
clearance اختیار
clearance اجازه زدودگی
clearance تولرانس
clearance فاصله باز
clearance اجازه ترخیص اجازه نامه
clearance پاک سازی تایید صلاحیت تخلیه کردن
clearance تعیین صلاحیت کردن
clearance صلاحیت
height قد
it was at its height به منتهای درجه رسیده بود
x height ارتفاع x
height overall ارتفاع ساختمان
They are of the same height. هم قد یکدیگرند
height عظمت
height ارتفاعات
height بلندی
height رفعت
height ارتفاع
height جای مرتفع
height اسمان
height دربحبوحه
height تکبر
height منتهادرجه
height عرش
security clearance داشتن صلاحیت خدمتی
mine clearance پاک کردن مین
road clearance تخلیه جاده
tooth clearance بازی دندانه
valve clearance لقی سوپاپ
flight clearance تعیین امنیت پرواز
flight clearance اجازه پرواز
fitting clearance بازی مناسب
excess clearance تولرانس زیاده از حد
customs clearance ترخیص از گمرک
mine clearance مین روبی کردن
minimum clearance حداقل حاشیه امنیت بالای مانع
minus clearance تولرانس منفی
security clearance برگ عدم سوء پیشینه
security clearance تاییدصلاحیت
security clearance تایید صلاحیت کردن
road clearance انضباط و نظم حرکت در جاده
road clearance تخلیه کردن جاده
site clearance تخلیه کارگاه
presumption of clearance فرض برائت درامور مدنی
presumption of clearance اصل برائت
overhead clearance حاشیه امنیت بالای سر فاصله بالای سر
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
crest clearance بازی نوک پیچ
clearance volume کمترین حجم سیلندر هنگامیکه پیستون در نقطه مرگ بالاقرار دارد
clearance diving شیرجه رفتن برای پاک کردن مین شیرجه برای مین روبی
clearance in ward گواهی مامورین گمرک نسبت به کالاهایی که مشمول حقوق گمرکی می شوند قبل از تخلیه و بعد از حمل
approach clearance اجازه فرود
approach clearance اجازه تقرب
certificate of clearance مفاصا حساب
clearance angle زاویه ازاد
clearance fit اتصالی که در ان حدود دوعضو جفت شونده همیشه مونتاژ را محکم می سازد
clearance capacity فرفیت تخلیه بار
clearance capacity فرفیت تخلیه بار اسکله
clearance inwards ورود کشتی به محوطه گمرک
clearance diagram قواره
clearance from obligation برائت ذمه
clearance inwards اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance outwards مجوز خروج کشتی
clearance rate نواخت مین روبی
clearance rate نواخت جمع کردن مین
clearance outwards مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance sale فروش به منظور تصفیه حراج
clearance papers اسناد خروج کشتی از بندر
clearance inwards مجوز ورود کشتی
clearance sales فروش به منظور تصفیه حراج
clearance space چاک
vertex height قله منحنی مسیر
optimum height ارتفاع حداکثرقابل استفاده
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
How tall are you ? what is your height ? قدت چقدر است ؟
wave height ارتفاعموج
optimum height ارتفاع مطلوب
cap height ارتفاع حروف بزرگ
height control تنظیماتفاع
height adjustment میزان ارتفاع
bench height ارتفاعگسل
optimum height حداکثر ارتفاع
vertex height قله مسیرگلوله حداکثر ارتفاع منحنی
absolute height ارتفاع نسبت به سطح دریا
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
height scale پایهارتفاع
bombing height ارتفاع بمباران
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
height of the dive ارتفاعپرش
height of site ارتفاع سکوی موشک یاموضع
height of burst ارتفاع ترکش
height of building بلندی ساختمان
height money اضافه بهای کار در ارتفاع
height hole چاه هوایی
height delay زمان تاخیر رسیدن هواپیمابارتفاع معین
height datum سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
closed height حداکثر ارتفاع لیفتراک
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
decision height حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
critical height بلندی بحرانی
critical height ارتفاع بحرانی
height of centers ارتفاع مرکز
height of eye ارتفاع راصد
height of site ارتفاع پایگاه
height of site ارتفاع ایستگاه
line height ارتفاع خط
height of rise ارتفاع برجستگی
height of rise ارتفاع ابگیر
height of fill بلندی اکند
height of fill ارتفاع خاکریز
hot valve clearance فاصله کوچک بین ساقه سوپاپ و اسبک هنگامی که تمام قطعات موتور بدمای کاری رسیده اند
to bring to the same plane [height] به یک صفحه [بلندی] آوردن
jump height curve منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
cloud top height ارتفاع صعود قارچ اتمی
height of the volleyball net 34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
no vehicles over height shown عبوروسایلنقلیهکهبیشترازحدنشاندادهشدهاندممنوع
height of the volleyball net بلندای تور والیبال
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
half height drive نیم گردان دیسک
height adjustment screw پیچ تنظیم ارتفاع
blade height adjustment پهنای تنظیم بلندی
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
bankers automated clearance system سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
air traffic control clearance اجازه حرکت و عبور و مرورهواپیما
Line up the children in order of height. بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
height equivalent of theroretical plate ارتفاع معادل بشقابک نظری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com