Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (9 milliseconds)
English
Persian
height of site
ارتفاع ایستگاه
height of site
ارتفاع پایگاه
height of site
ارتفاع سکوی موشک یاموضع
Other Matches
height
دربحبوحه
height
تکبر
height
منتهادرجه
height
عرش
height
اسمان
height
جای مرتفع
height
ارتفاع
height
رفعت
height
ارتفاعات
height
عظمت
height overall
ارتفاع ساختمان
it was at its height
به منتهای درجه رسیده بود
height
قد
height
بلندی
They are of the same height.
هم قد یکدیگرند
x height
ارتفاع x
critical height
بلندی بحرانی
critical height
ارتفاع بحرانی
closed height
حداکثر ارتفاع لیفتراک
pile height
ارتفاع پرز
[این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
cap height
ارتفاع حروف بزرگ
bombing height
ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
bombing height
ارتفاع بمباران
altitude height
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
height of burst
ارتفاع ترکش
height delay
زمان تاخیر رسیدن هواپیمابارتفاع معین
height of rise
ارتفاع برجستگی
height datum
سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
height clearance
ارتفاع مجاز
height hole
چاه هوایی
height money
اضافه بهای کار در ارتفاع
height of building
بلندی ساختمان
height of centers
ارتفاع مرکز
decision height
حداکثر ارتفاع مسیر فرودهواپیمای بی خلبان از سطح زمین
height of eye
ارتفاع راصد
height of fill
ارتفاع خاکریز
height of fill
بلندی اکند
height of rise
ارتفاع ابگیر
absolute height
ارتفاع نسبت به سطح دریا
line height
ارتفاع خط
vertex height
قله منحنی مسیر
height adjustment
میزان ارتفاع
bench height
ارتفاعگسل
vertex height
قله مسیرگلوله حداکثر ارتفاع منحنی
drop height
ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
height control
تنظیماتفاع
height scale
پایهارتفاع
wave height
ارتفاعموج
optimum height
حداکثر ارتفاع
height of the dive
ارتفاعپرش
optimum height
ارتفاع حداکثرقابل استفاده
optimum height
ارتفاع مطلوب
How tall are you ? what is your height ?
قدت چقدر است ؟
height adjustment screw
پیچ تنظیم ارتفاع
half height drive
نیم گردان دیسک
blade height adjustment
پهنای تنظیم بلندی
condenser height adjustment
تنظیم انقباض ارتفاع
height of the volleyball net
بلندای تور والیبال
height of the volleyball net
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
height adjustment scale
پایه تنظیم ارتفاع
height adjustment foot
پایه تنظیم ارتفاع
cloud top height
ارتفاع صعود قارچ اتمی
no vehicles over height shown
عبوروسایلنقلیهکهبیشترازحدنشاندادهشدهاندممنوع
altitude/height hold
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
jump height curve
منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
to bring to the same plane
[height]
به یک صفحه
[بلندی]
آوردن
on site
پای کار
on site
در جا
site
محل محوطه کار
x site
انبار موقت
x site
سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
y site
نوعی محوطه انبار مهمات روباز موقت که اطراف ان باسدهای خاکی احاطه شده باشد
on site
در محل
site
زمین محل احداث بنا
site
پادگان
site
پایگاه
site
محل دستگاه تراز
site
قرار داشتن مستقر بودن
site
جا
site
زمین ساختمانی
site
موقعیت
site
ایستگاه
site
مدرک بین ناشر نرم افزار و کاربر که به هر تعدادی کاربر در سایت امکان استفاده از نرم افزار میدهد
site
محلی که پایه چیزی باشد
site
پایه
site
تراز
site
مقر
site
مکان
site
زمین زیر ساختمان
site
کارگاه ساختمانی
site
محل
site
موضع
Line up the children in order of height.
بچه ها رابترتیب قد بخط کنید
height equivalent of theroretical plate
ارتفاع معادل بشقابک نظری
site license
مجوز درون سازمانی
site survey
برداشت نقشه تکهای از زمین
site plan
نقشه جایگاه
archeological site
چشمه
[باستان شناسی]
site plan
نقشه محل
site poll
قرار دادن تمام ترمینال ها یا وسایل در یک محل
site prefabrication
پیش ساختن در پای کار
site scale
طبله تراز
site office
دفتر مشاوراملاک
archeological site
منبع
[باستان شناسی]
crossing site
محل عبور اجباری
This is the site for a new scool .
اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا چادر زدن وجود دارد؟
Is there a camp site near here?
آیا نزدیک اینجا محل اردو وجود دارد؟
site of the find
چشمه
[باستان شناسی]
site of the find
منبع
[باستان شناسی]
site scale
دستگاه تراز توپ
hardened site
پایگاه مقاوم
beta site
ن شود
angle of site
زاویه تراز
hot site
یک مرکز کاملا" مجهزکامپیوتری که برای حالت اضطراری اماده است
active site
موضع فعال
active site
محل فعال
landing site
پایگاه فرود
landing site
محل فرود
lattice site
جایگاه شبکه
beta site
محل بتا
central site
سایت مرکزی
destruction site
منطقه تخریب مهمات محل تخریب
destruction site
منطقه تخریب
dam site
محل بند
dam site
جای بند محل سد
dam site
جای سد
dam site
بندگاه
hardened site
حفاظ مقاوم پایگاه مقاوم در مقابل تک ش م ر و اتمی
crossing site
محل پایاب
launching site
سکوی پرتاب موشک
launching site
محل پرتاب
remote site
محل دور افتاده
site building
زمین زیربنا
site building
زمین ساختمانی
site manager
رئیس کارگاه
site clearance
تخلیه کارگاه
site concrete
بتنی که در پای کار ساخته شود
site engineering
مدیر ساختمان
site inspection
معاینه محل
reconstitution site
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
plane of site
سطح قائم مار بر سکوی تیر
building site
عرصه
line of site
خط توپ هدف
line of site
خط تراز یا مبنای افق توپ
loading site
سکوی بارگیری
loading site
محل بارگیری
building site
کارگاه ساختمانی
site office
دفتر ساختمانی
on site concrete
بتن ساخته شده در کارگاه
crossing site
محل گذار
graphical site table
خط کش تراز
complementary angle of site
تصحیح تکمیلی تراز
This is a perfect (an excellent) site for a cinema(theatre house).
این زمین برای ساختن یک سینما جان می دهد
The Web site allows consumers to make direct comparisons between competing products.
این وب گاه اجازه می دهد مصرف کنندگان مستقیما محصولات رقیبها را با هم مقایسه بکنند..
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com