English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
English Persian
helical gear چرخ دنده حلزونی
Search result with all words
double helical gear چرخ دندانه مارپیچی دوبل
helical tooth bevel gear چرخ دنده مخروطی با دندانه حلزونی
Other Matches
helical ستارهای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است شمسی
helical حلزونی
helical مارپیچی
helical پیچی
helical پیچی شکل
helical حلزونی شکل مارپیچی
helical structure ساختار مارپیچی
helical tooth دندانه حلزونی
helical pump تلمبه حلزونی
helical binding دورپیچی مارپیچ وار
helical stairs پلکان پیچی
helical spring فنر مارپیچی
helical spring متر مارپیچ
helical scanning مراقبت مارپیچی
helical scanning بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
helical scanning تقطیع حلزونی
helical conveyor نقاله پیچی یا حلزونی
helical conveyor بندحلزونی
helical conveyor نقاله حلزونی
helical wave guide لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
helical tooth system سیستم دندانه سازی حلزونی
gear جعبه دنده
to gear down باعوض کردن دنده کندکردن
to gear up باعوض کردن دنده تندکردن
to go out of gear خراب شدن
to go out of gear مختل شدن ازکارافتادن
out of gear خراب
out of gear ازهم سواشده
in gear دایر
in gear اماده حرکت
gear in درگیر شدن
gear in درگیری دو چرخ دنده
in gear اماده
out of gear ازدنده بیرون افتاده
gear ابزار وسایل لباس مخصوص
get in gear [get into gear] <idiom> بعد از مدتی دوباره سررشته امور را به دست گرفتن.
gear دنده
gear انتقال دادن
gear پوشانیدن
gear افزار
gear کردن اماده کارکردن
gear پوشش دنده دار
gear الات جامه
gear چرخ دنده
gear مجموع چرخهای دنده دار
gear اسباب لوازم
gear ادوات
gear stick دسته دنده اتومبیل
gear shift دسته دنده اتومبیل
gear lever دسته دنده اتومبیل
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
landing gear عراده هواپیما وسایل فرود امدن
landing gear ارابه فرود
loose gear چرخ دندانه هرزگرد
low gear دنده کندکن
bathing gear لوازم شنا [حمام]
pull gear چرخ دنده بالابر
gear cable کابلچرخدنده
steering gear دنده سکان
gear wheels چرخ دنده ها
bathing gear لباس شنا [حمام]
herringbone gear چرخ دندانه جناغی
high gear دنده قوی خودرو
hoisting gear چرخ دنده بالابر
mess gear جعبه فروف سرباز یا مسافر
mess gear وسایل غذاخوری
steering gear جعبه فرمان
step up gear چرخ دنده افزاینده
sun gear چرخ دنده خورشیدی
switch gear وسیله اتصال
synchromesh gear گیربکس سنکرون
timing gear چرخ دنده میل بادامک
riot gear نوعیلباسخاصپلیسضدآشوب
gear housing پوششچرخدنده
gear wheels چرخ های دندانه دار
training gear گردونه در سمت
worm gear چرخ دنده حلزونی
tumble gear چرخ واسطه
tumble gear چرخ دنده واسطه
valve gear مکانیزمی که برای بحرکت دراوردن سوپاپهای موتورپیستونی
worm gear دنده مارپیچی
worm gear دنده مورب
steering gear جعبه دنده فرمان
get one's rear in gear <idiom> عجله کردن
steering gear دنده فرمان
mess gear وسایل نظافت نهارخوری
nose gear قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
gear box جعبه دنده گیرباکس
transmission gear چرخ دنده انتقال
high gear <idiom> آخر سرعت
planetary gear دنده خورشیدی
planetary gear جعبه دنده خورشیدی
planetary gear چرخ دنده سیارهای
reduction gear جعبه دنده تبدیل سرعت
reduction gear جعبه دنده کاهنده سرعت
reduction gear چرخ دنده کاهنده
rocker gear تنظیم جاروبک
running gear قسمت حرکت کننده ماشین
spur gear چرخ دندانه دار
spur gear دنده ملخی
spur gear دنده مهمیزی دنده خاردار
worm gear دنده حلزونی پیچ حلزونی
arrester gear سیم نگهدارنده
crown gear چرخ دنده محدب
differential gear دنده عقب اتومبیل
driving gear چرخ دنده محرک
change gear چرخ دندانه تبدیل
elevating gear چرخ دندانه بالابر
elevator gear گردونه در ارتفاع
exhaust gear چرخ دندانه خروجی
external gear تاج دندانه خارجی
fishing gear اسباب ماهیگیری
flight gear لباس پرواز
four gear drive گیربکس چهار دنده
foxer gear صداساز
foxer gear وسیله تولید صدا
fuse gear متعلقات فیوز
gear arrangment نظم و ترتیب درگیری دو چرخ دنده
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
crank gear چرخ دنده سر میل لنگ
control gear دستگاه کنترل
compasition gear چرخ دنده مرکب
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
arresting gear قلابی برای نگه داشتن هواپیماهنگام فرود در فاصله کم
back gear یک رشته چرخ دنده که به پایه نظام ماشین تراش وصل می شوند
reverse gear دنده معکوس
beach gear وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
beaching gear سرسره قایق
beaching gear وسایل به ساحل کشیدن ناو
bell gear چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
bevel gear دنده مورب
bevel gear دنده کرامویل
bevel gear چرخ دنده مخروطی
bevel gear چرخ دندانه مخروطی
breathing gear ماسک تنفسی
breathing gear وسیله تنفسی
chaffing gear وسایل ضد ساییدگی
chaffing gear وسایل ضد سایش
gear blank چرخ دنده کار نکرده
gear box جعبه دنده
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
gear wheel چرخ دنده
gear quadrant ماهک جعبه دنده
gear ratio نسبت چره دنده ها
gear friction اصطکاک چرخ دنده
gear wheel چرخ دندانه دار
gear pump پمپ دندهای
gear ratio نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
gear guard جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
gear level تبدیل کردن
gear cutter فرز
head gear پوشش سر
head gear روسری
gear box گیربکس
gear brake ترمز سیستم انتقال
gear case جعبه دنده
gear case پوسته جعبه دنده
gear pump پمپ روغن دندهای
spiral gear چرخ دنده حلزونی
gear cutter دنده تراش
gear cluster مجموعه چرخ دنده هایی که جزیی از یک محور میباشد
gear grinder ماشین پرداخت چرخ دنده
head gear کلاه تمرین بوکس
gear level دسته دنده
front landing gear ترمزجلوییفرود
hour angle gear ساعتدندهدارگوشهای
main landing gear ترمزاصلیفرود
nose landing gear ترمزفروددماغه
The car is in the reverse gear. اتو موبیل توی دنده عقب است
gear transmission ratio نسبت دنده گیربکس
fixed-gear bicycle دوچرخه دنده ثابت [بدون چرخ آزاد]
accessory gear box جعبه چرخدنده فرعی
automobile gear transmission گیربکس اتومبیل
aircraft arresting gear جعبه دنده دستگاه مهارهواپیما
worm gear mechanism مکانیزم چرخ دنده حلزونی
bevel gear drive جعبه دنده مخروطی
bevel gear generator ماشین رنده چرخ دنده مخروطی
switch gear cabinet شالت شرانک
divided landing gear ارابه فرود ثابت که هیچ محور افقی بین چرخهای ان وجود ندارد
back gear shaft محور چرخ دنده هایی که به پایه نظام ماشین تراش متصل می شوند
steering gear housing بدنه جعبه فرمان
gear change box گیربکس
low supercharger gear دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
starter gear ring چرخ دنده استارتر
magnetic gear shift دسته دنده مغناطیسی
speed reduction gear جعبه دنده کاهنده سرعت
gear change box جعبه تعویض دنده
switch gear cabinet قفسه کلیدها
bevel gear grinder دستگاه سنگ چرخ دندانه مخروطی
bevel gear planer دستگاه رنده چرخ دندانه مخروطی
bevel gear hob دستگاه فرز غلطکی چرخ دندانه مخروطی
gear lubricant oil روغن گیربکس
eight speed gear drive گیربکس هشت دنده
change gear mechanism مکانیزم چرخ دندانه تبدیل
internal gear pump پمپ دوار با رتور دندانه دارداخلی
gear friction losses تلفات اصطکاکی جعبه دنده
variable speed gear drive گیربکس قابل تنظیم
automatic gear cutting machine ماشین فرز چرخ دندانه
steering column gear change اتصال چرخ دنده فرمان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com