Total search result: 201 (3 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
high input impedance circuit |
مدار با امپدانس ورودی زیاد |
|
|
Other Matches |
|
input impedance |
امپدانس ورودی |
input impedance |
مقاومت فاهری اولیه |
effective input impedance |
ناگذرایی موثر ورودی |
low impedance input |
ورودی اولیه با امپدانس کم |
high impedance |
امپدانس بالا |
high impedance rotor |
رتور امپدانسی |
high impedance relay |
رله باامپدانس زیاد |
high impedance relay |
رله پیچک دار |
high impedance winding |
سیم پیچی با مقاومت زیاد |
input circuit |
مدار ورودی لامپ الکترونی |
input circuit |
مدار ورودی |
input circuit |
مدار اولیه |
high frequency circuit |
مدار فرکانس بالا |
high frequency equivalent circuit |
مدار معادل فرکانس بالا |
impedance |
پاگیرایی |
impedance |
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ |
impedance |
مقاومت فاهری |
impedance |
مقاومت جریان متناوب امپدانس |
impedance |
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس |
impedance |
مقاومت صوری برق در برابرجریان متناوب |
impedance |
ناگذرایی |
impedance |
امپدانس |
synchronous impedance |
ناگذرایی همزمان |
impedance triangle |
مثلث ناگذرایی |
output impedance |
امپدانس خروجی |
output impedance |
ناگذرایی خروجی |
line impedance |
امپدانس خط |
internal impedance |
امپدانس داخلی |
zener impedance |
امپدانس زنر |
characteristic impedance |
ناگذرایی ماهیتی |
internal impedance |
مقاومت داخلی |
choke impedance |
مقاومت سلف |
choke impedance |
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک |
surge impedance |
ناگذرایی ماهیتی |
impedance transformation |
تبدیل امپدانس |
image impedance |
امپدانس تصویر |
impedance triangle |
مثلث اتصال کوتاه |
impedance relay |
رله ی امپدانس |
complex impedance |
ناگذرایی مختلط |
generator impedance |
امپدانس ژنراتور |
generator impedance |
مقاومت ژنراتور |
coupling impedance |
امپدانس تزویج |
coupling impedance |
مقاومت فاهری پیوست |
electrode impedance |
ناگذرایی الکترد |
cyclic impedance |
ناگذرایی حلقهای |
asynchronous impedance |
ناگذرایی ناهمزمان |
inductive impedance |
مقاومت فاهری القائی |
inductive impedance |
مقاومت فاهری با جزء القائی |
impedance voltage |
ولتاژاتصال کوتاه نامی |
impedance voltage |
ولتاژ اتصال کوتاه |
impedance triangle |
مثلث مقاومت ها |
image impedance |
ناگذرایی ماهیتی |
impedance operator |
اپراتور مقاومت |
impedance factor |
ضریب ناگذرایی |
impedance drop |
ولتاژ اتصال کوتاه |
impedance coupling |
پیوست امپدانس |
impedance coupling |
تزویج پیچک |
impedance coupling |
جفتگری با ناگذرایی |
impedance corrector |
مصصح امپدانس |
impedance operator |
اپراتورامپدانس |
impedance transformer |
مبدل امپدانس |
impedance level |
مقاومت موجی |
impedance feedback |
پیوست برگشت امپدانس |
impedance function |
تابع امپدانس |
impedance heating |
گرمایشی امپدانسی |
impedance meter |
دستگاه اندازه گیری امپدانس |
impedance meter |
امپدانس متر |
impedance matrix |
ماتریس مقاومت فاهری |
impedance of grid |
امپدانس شبکه |
impedance matrix |
ماتریس امپدانس |
impedance magnetometer |
مغناطیس سنج با تغییرامپدانس |
impedance loss |
گمگشتگی اتصال کوتاه |
impedance loss |
تلف اتصال کوتاه |
impedance irregularity |
غیریکنواختی امپدانس |
impedance protection |
حفافت امپدانس |
impedance converter |
مبدل امپدانس |
impedance compensator |
متعادل کننده مقاومت فاهری |
impedance at resonance |
مقاومت فازی |
impedance balancing |
تعادل امپدانس |
impedance at resonance |
مقاومت رزونانس |
impedance angle |
زاویه فازی |
impedance balancing |
تقارن امپدانس |
impedance bridge |
پل امپدانس |
antenna impedance |
ناگذرایی انتن |
impedance bridge |
پل اندازه گیری مقاومت |
impedance ratio |
نسبت امپدانس |
impedance ratio |
نسبت مقاومت فاهری |
impedance characteristic |
مشخصات امپدانس |
impedance coil |
پیچک ناگذرایی |
impedance comparator |
تطبیق دهنده امپدانس |
impedance coil |
چوک |
impedance coil |
پیچک |
image impedance |
مقاومت مشخصه تصویر |
impedance transforming filter |
صافی تبدیل امپدانس |
internal impedance drop |
افت ولتاژ داخلی |
impedance measuring set |
دستگاه اندازه گیری امپدانس |
impedance unbalance finder |
دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل |
impedance voltage test |
ازمایش ولتاژ اتصال کوتاه |
effective output impedance |
ناگذرایی موثر خروجی |
impedance unbalance measuring set |
دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل |
input |
درون داد |
input |
در رونده |
input |
ورودی |
input |
مصرفی |
input |
درونداد |
input |
توان اولیه |
input |
پول بمیان نهاده |
input |
درداده |
input |
ای که خلی سریع نیست به علت محدودیت نرخ ورودی از رسانه جانبی کندتر |
input |
خرج |
input |
نیروی مصرف شده |
input |
توان ورودی |
input |
درون گذاشت |
input |
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی |
input |
داده ها اطلاعات ورودی |
input |
توان ورودی ورودی |
input |
دستور زبان برنامه نویسی که منتظر ورود داده می ماند از پورت یا صفحه کلید |
input |
وسیله ورودی |
input |
لیست دستورات که به صورت ورود انجام می شوند. |
input |
وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند |
input |
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود |
input |
داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است |
input |
عمل وارد کردن اطلاعات |
input |
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند |
input |
انتقال داده یا اطلاع از خارج کامپیوتر به حافظه اصلی اش |
input |
مجموعه دستوراتی که وسیله ورودی /خروجی را کنترل میکند و داده دریافتی را به محل اصلی ذخیره سازی انتقال میدهد |
input |
کامپیوتری که داده دریافت میکند |
input |
سیگنال اولیه |
input |
سردستهای که وسیله ورودی را به کامپیوتر وصل میکند |
input |
مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسیله خارجی میدهد |
input |
بخشی از حافظه اصلی که داده ارسالی از حافظه پشتیبان را می گیرد تا پردازش شود یا در بخشهای دیگر توزیع شود |
input |
بلاک داده ارسالی به فضای ورودی |
input |
کامپیوتر یا وسیلهای که کندترین بخش آن ارسال داده است |
input |
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان |
input |
دادن ورودی |
input |
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی |
input stream |
مسیل ورودی |
input stream |
جریان سیر ورودی |
input preamplifier |
پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی |
input speed |
سرعت اولیه |
input stage |
طبقه اولیه |
input stage |
طبقه ورودی |
input tape |
نوار اولیه |
data input |
اطلاعات ورودی |
variable input |
نهاده متغیر |
two input adder |
افزایشگر با دو ورودی |
filament input |
ورودی فیلامان |
voice input |
ورودی صوتی |
variable input |
داده متغیر |
two input firm |
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید |
three input adder |
افزایشگر با سه ورودی |
input spectrum |
بیناب یا طیف اولیه |
input spectrum |
طیف ورودی |
input socket |
ساکت ورودی |
input programme |
برنامه ورودی |
input pulse |
ایمپولز ورودی |
input pulse |
پالس ورودی |
input queue |
صف ورودی |
input reactance |
مقاومت کور اولیه |
input reactance |
راکتانس اولیه |
input reactor |
پیچک ورودی |
input reactor |
سلف ورودی پیچک ماقبل |
input register |
ثبات ورودی |
data input |
داده ها |
input resistance |
مقاومت ورودی |
input resistance |
مقاومت موثر اولیه |
input signal |
سیگنال ورودی |
average input |
نهاده متوسط |
input signal |
سیگنال اولیه |
input admittance |
مقدار هدایت طاهری اولیه |
noninverting input |
ورودی غیروارونگر |
effective input |
فرفیت موثر ورودی |
input/output |
مدیریت و کنترل میکند |
input/output |
بررسی |
input/output |
وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی |
input/output |
اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند |
input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد |
input/output |
سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است |
input winding |
سیم پیچی اولیه |
input waveform |
شکل موج ورودی |
input voltage |
ولتاژ اولیه |
input unit |
واحد ورودی |
input unit |
واحد اولیه |
input translator |
مترجم اولیه |
input translator |
مترجم ورودی |
input time |
زمان اولیه |
input resonator |
همنواگر جعبهای ورودی |
input/output |
وسیله جانبی |
input/output |
مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است |
input/output |
پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا |
manual input |
ورودی دستی |
clocked input |
ورودی با سنجش زمان |
instrumental input |
داده سودمند |
input/output |
ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم |
input/output |
دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند |
input/output |
کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد. |
input/output |
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی |
input/output |
اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد |
input/output |
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود |
input/output |
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی |