English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
high leg attack and shoulder control زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
Other Matches
leg attack and waist control زیر یک خم با عوض کردن دست با مایه سر و ته یکی مخالف
high level data link control کنترل پیوند دادههای سطح بالا
shoulder فاصله بین گلوله وباروت
shoulder گوشت سردست
shoulder دوشی
shoulder a دوش فنگ
shoulder دوش
shoulder سمت موجی که هنوز نشکسته
shoulder کتف
shoulder هرچیزی شبیه شانه
shoulder شانه راه
shoulder شانه
shoulder to shoulder دوش بدوش
shoulder دو طرف خاکی جاده
shoulder جناح
shoulder باشانه زور دادن
shoulder هل دادن
shoulder strap نوار سردوشی
shoulder bag کیفرودوشی
shoulder strap سر دوشی
cold-shoulder خونسرد
shoulder roll چرخیدن روی شانه ها
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
raised shoulder شانه سکویی
shoulder strap badge shoulder
over the shoulder bombing نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
gable-shoulder پایه سنتوری
soft shoulder شانه هموار
flush shoulder شانه همسطح
he felt a t. on his shoulder احساس دست بخوردگی روی شانه خودکرد
right shoulder arms فرمان ازراست نظام
flush shoulder شانه همکف
right shoulder arms فرمان دوش فنگ
raised shoulder شانه برجسته
straight from the shoulder <idiom> راست وپوست کنده گفتن ،بیغل غش صحبت کردن
shoulder bolt پیچشانه
shoulder blades کتف
shoulder block سد کردن حریف با ضربه شانه
shoulder mark نشان سردوشی
shoulder board پیش فنگ
shoulder brace شانه بند
shoulder clapper ماموراجرایاتوقیف
shoulder mark نشان سردوشی علایم سردوشی
shoulder mark درجه روی دوش
shoulder knot روبان یاحمایل زینتی روی شانه
hard shoulder شانه تحکیم شده
hard shoulder شانه تثبیت شده
hard shoulder شانه استوار
shoulder knot واکسیل
shoulder mark درجه سردوشی افسران
shoulder-bag کیفیکهبهشانهاندازند
shoulder-length مویبلند
shoulder belt حمایل
shoulder balance بالانس شانه
shoulder arms دوش فنگ
shoulder blade کتف
shoulder blade استخوان شانه
downstream shoulder بسترزهکشی
shoulder blades استخوان شانه
shoulder arm دوش فنگ
shoulder rest استراحتشانهای
shoulder pad محافظزانو
shoulder badge سردوشی
shoulder badge strap"shoulder: syn
upstream shoulder شانهرودبالایی
cold shoulder خونسرد
shoulder of road شانه راه
cold-shoulder بی اعتنایی کردن به
cold shoulder بی اعتنایی کردن به
To put ones shoulder to the wheel. تن بکار دادن
To give it straight from the shoulder. مطلبی راصاف وپوست کنده گفتن
one-arm shoulder throw بایککتفپرتابکردن
shoulder throw and outside kick لنگ ارنج
put someone's shoulder to the wheel <idiom> کمر همت بستن
give someone the cold shoulder <idiom> با کسی نامهربان بودن
shoulder bag with zip کیفرودوشیزیپدار
To give it to someone straight from the shoulder . To tell someonestraight صاف وپوست کنده مطلبی را به کسی گفتن
To slight ( ignore) someone. To give someone the cold shoulder. To take no notice of someone . به کسی محل نگذاشتن ( بی محلی کردن )
attack [on] حمله کردن [بر]
attack تک
attack مبادرت کردن به تاخت کردن
attack حمله کردن
attack با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attack حمله
attack تاخت و تاز یورش
attack فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack اصابت یا نزول ناخوشی
attack تک کردن
attack اعتداء
attack حمله کردن بر
attack تعدی
attack مبادرت کردن به
attack افند
attack تکش
attack تاخت
wing attack حملهگوشه
accidental attack تک تصادفی
attack carrier ناو هواپیمابر افندی
attack origine کشور اغازکننده تک
attack origine محل اغازتک
attack origine محل یا منبع تک
nimzovitch attack گشایش لارسن
nimzovitch attack حمله نیمزوویچ
attack plotter ردنگار هدف
minority attack حمله مینوریته
attack plotter وسیله ردنگار
To attack someone from the back. از پشت به کسی حمله کردن
attack plane هواپیمای تک
attack pattern ارایش تک
attack pattern الگوی تک
momentum of attack شدت حمله
post attack بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
minority attack حمله اقلیت پیادهای شطرنج
momentum of attack دور حمله
attack size اندازه تک
moller attack حمله مولر در جوئوکوپیانوشطرنج
attack position موضع تک
attack on the blade حمله شمشیرباز به تیغه
banzai attack حمله بی پروا
preemptive attack تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
backside attack حمله از پشت
preparation of attack شمشیرباز اماده حمله
goal attack گلزن
anderssen attack حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
angle of attack زاویه حمل
anxiety attack حمله اضطراب
progressive attack پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
preemptive attack تک پیشگیری
pillsbury attack حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
attack on humans آسیببشری
attack on nature آسیبمحیطزیست
phased attack تک مرحله به مرحله
attack line خطاصابت
absence attack حمله غیاب
air attack تک هوایی
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
air attack حمله هوایی
attack zone منطقه حمله
attack transport ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
angle of attack زاویه تک
attack group گروه تک
attack group گروه تک به ساحل
attack heading سمت تک
attack heading جهت تک
attack helicopter هلیکوپتر تک ور
attack helicopter هلیکوپتر تک
attack on preparation شمشیرباز اماده برای حمله
attack force نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
attack block دفاع روی تور والیبال
attack transport ناو ترابری نیروی تک
attack timing زمان بندی تک
attack teacher وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
attack speed سرعت تک
attack size استعداد وسایل درگیر در تک
attack altitude ارتفاع تک
attack assessment ارزیابی نتایج تک
attack assessment ارزیابی تک
open to attack در معرض حمله
main attack تک اصلی
sozin attack حمله سوزین در دفاع سیسیلی
landing attack تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
landing attack تک همراه با پیاده شدن به ساحل
double attack حمله دویل
close attack سه مهاجم
cloud attack تک شیمیایی با مواد سمی
durkin attack حمله دیورکین
cloud attack تک با ابر شیمیایی
internal attack تک داخلی یا تک از داخل
launch an attack حمله کردن
diversionary attack تک منحرف کننده توجه دشمن
line of attack سینه شمشیرباز
line of attack هدف
casualty attack تک غافلگیری که به منظورتولید تلفات انجام میشود تک غافلگیری ش م ر
sicilian attack حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
simple attack حمله ساده
launch an attack اجرای حمله شروع تک
a racist attack حمله ای با غرض نژاد پرستی
composite attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
spoiling attack تک ایذایی
spoiling attack تک ممانعتی
velimirovic attack حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
holding attack تک بازدارنده
false attack حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
holding attack تک متوقف کننده
holding attack تک تثبیت کننده
frontal attack حمله جبههای
frontal attack تک جبههای
four powns attack حمله چهار پیاده
torre attack حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
to resist an attack در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
electrophilic attack حمله الکترون دوستی
spray attack پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
stern attack در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
stern attack تک نزولی ازسمت عقب
dutch attack حمله هلندی
compound attack حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
dutch attack دفاع برد
surprise attack تک غافلگیری تک غافلگیرانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com