Dictiornary-Farsi | high priest | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
high priest	کشیش اعظم
high priest	کاهن اعظم


Other Matches

priest	کشیش
priest	مجتهد
priest	روحانی کشیشی کردن
he was ordained priest	اورا بسمت کشیش گماشتند
priest ridden	زیر نفوذ کشیشان قرار گرفته منکوب کشیشان
hedge priest	کشیش روستا
hedge priest	اخوندبی سواد
officiating priest	کشیش پیش نماز
hedge priest	کشی بی سواد
high	فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high	وسیله گران یا با کارایی بالا
high	رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high	زبان سطح بالا
high	روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
high	ت
high	برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
high	دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high	عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high	معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high	تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high	وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
about as high	تقریبا` همان اندازه بلند
very high	ارتفاع خیلی بالا
high value	قیمتی
high value	گران قیمت
you were then that high	ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
on high	به اسمان
on high	در بالا
on high	در اسمان
high-up	فردیباقدرتونفوذفراوان
high	خیلی بزرگ
high	اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high	واچرخه
high	مرتفع
high	خشمگینانه
high	متعال رشید
high	وافر گران گزاف
high	زیاد
high	بزرگ
high	جای مرتفع
high	بلند
high	بلند پایه
high (1 9 to 36)	بلند
high	فراز
high	عالی
high	خشن متکبر
high	متکبرانه
high	تند زیاد باصدای زیر
high	سخت گران
high	ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high	عظیم
high	باصدای بلند
high	بوگرفته
high	اندکی فاسد
high	بالا
high handed	امرانه
high limit	حد نهایی
high line	پل طنابی نقل مکان بین ناوها
high line	پل رابط اصلی
high hurdles	مسابقه کوتاه دو بامانع
high minded	بامناعت
high mind	با مناعت دارای احساسات بلند
high handed	مکارانه
high hat	کلاه بلند
high hat	متکبر وپر افاده اشرافی ماب
high yield	پربازده
high hat	افاده کردن
high horse	مغرور
high horse	پر افاده
high hurle	مانع بلند
high interest	بهره گران
high lights	نکات مهم
high light	تشکیل نکته روشن یاجالب دادن
high light	نکات برجسته یا جالب
hole high	توقف گوی در کنار سوراخ
it is high time to go	وقت رفتن رسیده است
knee high	تا زانو
high impedance	امپدانس بالا
knee high	بزانو رسیده
mast high	پرچم افراشته
mast high	تمام افراشته
mean high water	مد میانگین
mean high water	اب بالای میانگین
high land	زمین کوهستانی
high jumper	پرنده پرش ارتفاع
high jack	دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
high interest	بهره سنگین
high lights	موضوعات مهم مطالب مهم
high grown	دارای سبزیکای یا درخت کاری بلند
high altar	مهمترینمحرابکلیسا
high-pitched	شوریده
high-pitched	هیجان زده
high-pitched	والا
high-pitched	متعال
high-pitched	زیر
high-class	درجه یک
high-class	مرغوب
high-class	کهبد
high-class	والا مقام
high-class	از طبقات بالا
high-pitched	بسیار شیبدار
high-pitched	میان فراز
high handed	خودخواهانه
high card	کارتبالا
high-rise	وابسته به ساختمان چند اشکوبه
high-rise	ساختمان بلند
high-rise	ساختمان چندین اشکوبه
high-powered	مرکب از اشخاص بلندپایه و قدرتمند
high-powered	توانمند
high-powered	پر توان
high-powered	پر زور
high-powered	پر نیرو
high run	حداکثر امتیاز در یک دوربیلیارد
high-class	بلندپایه
high wires	سیم بندبازی
high grade	درجه اعلی
high grade	عالی
high grade	مرغوب
high grade	قوی
high grade	خیلی پیشرفته پرقدرت
to fly high	بلندهمت بودن
to fly high	بلندپروازی کردن
to be in a high feather	سرخلق بودن
high grown	بلند بالا
high gloss	پر جلاء
high gear	دنده قوی خودرو
high wire	سیم بندبازی
high life	نوعی رقص تند
high life	زندگی پر ریخت و پاش
high life	زندگی شیک و پر تجمل
high jinks	جشن و بیا و برو
high jinks	سروصدا و شادی
high jinks	جست و خیز
high jinks	جشن و پایکوبی
with a high hand	امرانه
very high frequency	فرکانس خیلی زیاد
high grown	بلند قد
high minded	بزرگ منش
high proof	سنگین
high tension	فشار قوی
high sea	دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
high sea	دریای ازاد
high seas	ابهای برون مرزی
high seas	دریای ازاد
high seas	ابهای بین المللی
high seas	دریاهای ازاد
high seas	دریاهای باز
high road	جاده عمده
high road	شاهراه
high proof	تند
high proof	برنده
high ranking	عالی رتبه
high relief	نقوش برجسته
high relief	نقش تمام برجسته
high resistance	پر مقاومت
high resistance	پرمقاومت
high resolution	وضوح بالا
high tension	فشارقوی
high seasoned	پرادویه
high seasoned	خوش طعم پرچاشنی
high spin	پر اسپین
high strung	بسیار حساس
high spirited	جسور
high spirited	متکبر
high spirited	دارای روح خودسری وجسارت
high status	بلندپایه
high stick	بالا بردن غیرمجاز چوب
high sticking	بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
high sticking	خطا با ضربه چوب لاکراس
high spin	چرخش زیاد
high spin	پرچرخش
high strung	عصبانی
high tender	به مزایده گذاشتن
high souled	با جرات
high souled	با همت
high speed	سریع السیر
high speed	با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
high speed	دنده سریع
high tender	مزایده
high temperature	دمای بالا
high strung	کوک
high storage	انباره بالا
high minded	مغرور
high pass	پاس بلند
high watermark	نشان بلندترین ترازاب
high watermark	بالاترین نشان اب
high pheasant	تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
high polymer	بسپار سنگین
high polymer	بسپار بزرگ
high port	حالت دست فنگ
high port	حالت سخمه به جلو یا سخمه کوتاه
high potential	فشار قوی
high wing	بال بالا
high wrought	پرکار
high wrought	صنعتی
high money	پول گران
high moral	روحیه عالی
high moral	روحیه قوی
high yield	با بازده زیاد
high yield	پر بازده