Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English
Persian
high proof
سنگین
high proof
تند
high proof
برنده
Search result with all words
high proof spirit
عرق سنگین
Other Matches
proof
نشانه مدرک
of proof
ازرموده
of proof
سوراخ نشدنی
proof
اثبات
proof
گواه
proof
دلیل
proof
برهان
proof
مقیاس خلوص الکل
proof
محک
proof
اثبات
[ریاضی]
proof
قطعی
proof
مدرک
in proof of
برای اثبات
proof
چرکنویس
earthquake proof
ضد زلزله
document in proof
دلیل مستند
damp-proof course
عایقرطوبتی-ایزوله
damp proof course=
لایه نمگیر
damp proof course=
لایه نمبند
damp proof
نمگیر
damp proof
نمبند
explosion proof
پوشش ضد انفجار
explosion proof
ازمایش- انفجار
to put to proof
امتحان کردن محک زدن
to pull a proof
نمونه دراوردن باماشین فشاردستی که ...سوی خودبکشند
fracture proof
مقاوم در برابر شکستگی نشکن
to put to proof
ازمودن
Proof – reading.
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
to put to proof
ازمایش کردن دراوردن
foundry proof
نمونه غلط گیری شده برای تهیه کلیشه یاگراور
flame proof
ضد شعله
fire proof
ضد اتش
fire proof
نسوز
he was proof against harm
اسیب بردار نبود
clear proof
دلیل واضح
clear proof
بینه
bomb proof
ضد بمب
alkali proof
مقاومت محلول سوزش اور
air proof
هوا ناپذیر
acid proof
ضد اسید
bullet-proof
ضد گلوله کردن
bullet-proof
پاد گلوله
bullet-proof
ضد گلوله
weather proof
محفوظ از اثرهوا هوا نخور
bomb proof
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
to put to proof
به تجربه رساندن
acid proof
ثبات اسیدی
cannon proof
ضد گلوله توپ
cannon proof
ضد گلوله
burden of proof
مسئوولیت اثبات ادعا
burden of proof
وفیفه اثبات
burden of proof
بار اثبات
break proof
ازمایش شکست
water proof
دافع اب
rust proof
ضد زنگ
proof of laziness
نشانه تنبلی
proof reader
غلط گیری کننده
proof reader
مصحح
proof sheet
نمونه غلط گیری
proof spirit
الکل خالص
proof weather
هوا پایدار
rain proof
ضد باران
rust proof
پادزنگ
water proof
رطوبت ناپذیر
rust proof
غیر قابل زنگ زدن
shell proof
ضد گلوله
shell proof
مقاوم در مقابل گلوله
proof of laziness
دلیل تنبلی
proof of debt
سندی که از طرف بستانکار شخص ورشکسته یامتوفی یا شرکت در حال تصفیه ارائه میشود
proof of debt
دلیل طلب
lean-to proof
بام سینه دیواری
immersion proof
وسیله ضد رطوبت یا نفوذ اب وسیله ضد فرو رفتن در اب
in proof of his statement
برای اثبات گفته خود
indirect proof
برهان غیرمستقیم
it is proof against cold
سرما در ان کارگر نسیت دافع سرما است
lead proof
ارائه دلیل کردن
leak proof
متراکم
light proof
ضد نور
accident proof
علت وقوع حادثه
onus of proof
بار اثبات
plate proof
نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
proof load
بار ازمایشی
shell proof
ضد نفوذ گلوله
shock proof
ضد ضربه
slip proof
مقام در برابر لغزش
thief proof
محفوفاز دزد
to bring to the proof
به تجربه رساندن
he was proof against harm
هر اسیبی را دفع میکرد
to bring to the proof
محک زدن
proof by contradiction
برهان خلف
[ریاضی]
to bring to the proof
ازمودن
thief proof
دزد نخور
to bring to the proof
ازمایش کردن
to bring to the proof
امتحان کردن
to pull a proof
نمونه چاپی دراوردن
smoke proof
غیر قابل نفوذ دود
galley proof
نمونه ستونی مطالب چاپی که هنوز صفحه بندی نشده
heat proof
نسوز
heat proof
ضداتش
smoke proof
ضد دود
sound proof
ضد صوت
proof is the result of evidenc
دلیل نتیجه مدرک است
heat proof quality
ثبات حرارتی
heat proof quality
حالت نسوزی
earthquake proof foundation
شالوده ضد زلزله
earthquake proof foundation
غیر مقاوم درمقابل زلزله
damp proof membrane
پوسته نمبند
splash proof enclosure
حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
the burden of proof rests with
اثبات ادعا بر عهده مدعی است
acid=proof galosh
گالش ضد اسید
acid proof wire
سیم ضد اسید
acid proof paint
رنگ ضد اسید
acid proof floortile
کاشی ضد اسید
acid proof brick
آجر ضد اسید
drip proof enclosure
حفافت در مقابل ریزش اب
acid proof floor tile
موزاییک ضد اسید
the burden of proof rests with claimant
البینه علی المدعی
the burden of proof rests of claimant
بار اثبات بر عهده شاکی است
high value
گران قیمت
high value
قیمتی
on high
به اسمان
about as high
تقریبا` همان اندازه بلند
very high
ارتفاع خیلی بالا
on high
در بالا
on high
در اسمان
high
برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
high
بالا
high
اندکی فاسد
high
بزرگ
high
بوگرفته
high
باصدای بلند
high
تند زیاد باصدای زیر
high
متکبرانه
high
خشمگینانه
high-up
فردیباقدرتونفوذفراوان
high
وافر گران گزاف
high
زیاد
high
متعال رشید
high
بلند پایه
high
جای مرتفع
high
ت
high
روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
high
زبان سطح بالا
high
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
high
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high
واچرخه
high
عظیم
high
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high
سخت گران
high
خشن متکبر
high
عالی
high
خیلی بزرگ
high
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high
فراز
high (1 9 to 36)
بلند
high
وسیله گران یا با کارایی بالا
high
بلند
you were then that high
ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
high
مرتفع
high toned
زیر عالی
high temperature
دمای بالا
high tender
مزایده
high tender
به مزایده گذاشتن
high tension
فشار قوی
high tension
فشارقوی
high toned
باب روز
high test
امتحان سختی را گذرانده دارای قوه فراره زیاد
high time
اصل موقع وکمی هم گذشته ازموقع
high toned
دارای صدای زیر
high interest
بهره گران
high time
هنگام خوشی وعیش ونوش
high money
پول گران
high strung
کوک
high spirited
متکبر
high spin
پر اسپین
high status
بلندپایه
high stick
بالا بردن غیرمجاز چوب
high light
نکات برجسته یا جالب
high land
زمین کوهستانی
high spirited
جسور
high jumper
پرنده پرش ارتفاع
high jack
دزدی هواپیما وسایروسائط نقلیه ومسافران ان
high interest
بهره سنگین
high sticking
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
high sticking
خطا با ضربه چوب لاکراس
high storage
انباره بالا
high strung
بسیار حساس
high strung
عصبانی
high spirited
دارای روح خودسری وجسارت
high souled
با همت
high resistance
پر مقاومت
high relief
نقش تمام برجسته
high relief
نقوش برجسته
high ranking
عالی رتبه
high priest
کاهن اعظم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com