Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
high-water marks
بالاترین داغ اب
Other Matches
high water
مد
mean high water
مد میانگین
mean high water
اب بالای میانگین
high water
فراز اب
high water
حداکثر ارتفاع اب مد دریا
high water
مد دریا
high water
دریا درحال مد
high water
طغیان اب
come hell or high water
<idiom>
هیچ فرقی نمیکنه چه اتفاقی بیافته
mean high water neaps
متوسط ارتفاع اب دریا
mean higher high water
ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
freshet
[high water]
سیل
high-water mark
بالاترین داغ اب
high water mark
بالاترین داغ اب
high water line
خط مد دریا
hell and high water
<idiom>
هر نوع مشکلاتیاسختی
lower high water
پایین ترین پیشرفت اب دریا
freshet
[high water]
طغیان آب
marks
قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
marks
بعنوان سیگنال استفاده میکند
marks
کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
marks
ایه
marks
مارک
marks
نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
marks
کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
marks
علامت گذاری
marks
علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
marks
نشان
marks
علامت گذاری روی چیزی
marks
سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
marks
وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
marks
نشان کردن نشان
marks
پایه نقطه
marks
درجه
marks
مرز
marks
حد
marks
علامت گذاشتن
marks
توجه کردن
marks
نمره گذاری کردن علامت
marks
علامت گذاری کردن
marks
علامت نشانه هدف
marks
اثر
marks
هدف
marks
داغ
marks
هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks
بل گی_ری خوب
marks
01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
marks
نشانه کردن حریف
marks
علامت
marks
پایه
marks
ارزه
marks
نمره
marks
نشانه
marks
نشان علامت
on your marks
فرمان بجای خود
marks man
تیرانداز درجه 3 تفنگ تیرانداز نیمه ماهر
full marks
پاسخدرستبهتمام سوالات
draft marks
علامت ابخور
case marks
علامتهای روی جعبه یا بسته بندی
strawberry marks
لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
quotation marks
کاماس برعکس , که در ابتدا و انتهای متن چاپ گرفتنی ایجاد میشود تا مشخس شود از منبع دیگر جدا شده است
cardinal marks
علائماساسی
punctuation marks
نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
punctuation marks
علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
question marks
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question marks
پرسش نشان
question marks
علامت سوال
sea marks
علامات دریایی
diacritical marks
نشان تشخیص
leading marks
نشانههای هدایت
shipping marks
علامتهای روی بسته بندی
fiducial marks
علایم پوشاننده
fiducial marks
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
good marks
نمرههای خوب
black marks
سابقهی بد
erection marks
علائم نصب
draught marks
علایم ابخور
I give you full marks for that .
نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
I got good marks in the exams .
نمرات خوبی درامتحان آوردم
quotation marks (French)
علائمنقلقول
single quotation marks
علامتنقلقولتکی
operational pattern of marks by night
نقشیازعلائممشخصبرایشب
high
زیاد
high
وافر گران گزاف
high
متعال رشید
high
خشمگینانه
high
فضای حافظه بین کیلوبایت و مگابایت
high
بلند پایه
high
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high (1 9 to 36)
بلند
very high
ارتفاع خیلی بالا
high-up
فردیباقدرتونفوذفراوان
high
فراز
high
بلند
high
مرتفع
high
عالی
high
جای مرتفع
high
خشن متکبر
high
بوگرفته
high
تعداد زیادی از بیتها که در واحد مسافت در رسانه ذخیره سازی ذخیره شده است
on high
به اسمان
high
واچرخه
high
معادل وضعیت درست در منط ق یا 1
high
عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
high
خیلی بزرگ
high
اولین کیلوبایت حافظه بالای مگابایت که توسط برنامه قابل استفاده است
high
دادن درجه دقت بالا یا داشتن مشخصات زیاد
high
برنامه ضروری و مهم که بیش از سایرین پردازش میشود
high
ت
high
وسیله گران یا با کارایی بالا
high
بزرگ
high
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
high
زبان سطح بالا
high value
قیمتی
high value
گران قیمت
high
سخت گران
high
ضربه نزدیک به میله اول بولینگ
high
متکبرانه
high
تند زیاد باصدای زیر
high
باصدای بلند
high
عظیم
high
اندکی فاسد
high
بالا
you were then that high
ان وقت قد شما اینقدر بود انوقت به این قد بودید
about as high
تقریبا` همان اندازه بلند
on high
در بالا
on high
در اسمان
high
روش ذخیره سازی اطلاعات فایل که از DOS-MS FAT سریع تر و انعط اف پذیرتر است
f.water
عرق رازیانه
to p something with water
اب روی چیزی پاشیدن چیزیراخیس کردن
first water
بالاترین مقام
first water
درجه اول
water way
راه ابی
to keep ones he above water
از زیر بدهی بیرون آمدن
mean water
میان اب
water
آب
of the first water
بهترین
water still
دستگاه تقطیر اب
on the water
در کشتی
water down
<idiom>
ضعیف شدن
by water
با کشتی
by water
از راه دریا
by water
از راه رودخانه
water way
مسیل
She let the water out .
آب را ول کرد
water way
ابراهه
water course
حق الشرب
water
اب
water course
حق المجری
to water something
آب دادن
[گیاه]
to water
آب دادن
to water
آب ریختن
water
ابگونه
water course
مجرای اب
water
پیشاب
water
اب دادن
water
مایع
above water
<adj.>
روی آب
above water
<adj.>
شناور
high sticking
خطا با ضربه چوب لاکراس
high contrast
تغایر بالا
high sticking
بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
high contrast
تغایر عالی
high burst
تیر زمانی بالا
high strung
کوک
high strung
عصبانی
high strung
بسیار حساس
high cloud
ابرهای مرتفع
high colour
سرخی
high colour
خجالت
high conductivity
قابلیت هدایت زیاد
high storage
انباره بالا
high status
بلندپایه
high court of
دیوانعالی تمیز
high spirited
متکبر
high spirited
جسور
high dollar value
قیمتی
high dollar value
سنگین قیمت
high efficiency
راندمان بالا
high efficiency
ضریب بهره بالا
high end
گرانترین محصول یا مدل
high energy
پر انرژی
high spin
پر اسپین
high moral
روحیه عالی
high density
چگالی عالی
high court of
دیوانعالی کشور
high stick
بالا بردن غیرمجاز چوب
high dutch
زبان المانی
high crowned
نوک بلند
high port
حالت دست فنگ
high moral
روحیه قوی
high spirited
دارای روح خودسری وجسارت
high day
روز عید
high day
روز جشن
high explosive
ماده منفجره
high burst
ترکش بالا
high pass
پاس بلند
high life
زندگی شیک و پر تجمل
high jinks
جشن و بیا و برو
high jinks
سروصدا و شادی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com