English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (1 milliseconds)
English Persian
hitting اصابت
hitting خوردن
hitting ضربت تصادف
hitting موفقیت
hitting نمایش یافیلم پرمشتری
hitting زدن خوردن به
hitting اصابت کردن به هدف زدن
hitting اصابت گلوله
hitting ضربه زدن زدن
hitting اصابت تیر تصادف ضربه زدن به دشمن خوردن گلوله به هدف برخورد کردن با دشمن اثرتیر
hitting ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting طعمه دزدی ماهی
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hitting جستجوی موفق در پایگاه داده
hitting انتخاب یک کلید
hitting زدن
hitting اصابت موفقیت
Other Matches
hitting area سطحضربه
hard-hitting پر جوش و خروش
hard-hitting سختکوش
hard-hitting پرتکاپو
holding and hitting گرفتن حریف و ضربه زدن
She swerved sharply to avoid hitting a dog. او [زن] ویراژ تندی داد تا با خودرو به سگ نزند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com