English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English Persian
home record سررکورد
home record رکورد مبدا
Other Matches
Please be (feel ) at home . Please make yourself at home . اینجا را منزل خودتان بدانید ( راحت باشید و تعارف نکنید )
The hotel was home from home . هتل مثل منزل خودمان بود ( راحت وکم تشریفات )
Home , sweet home . هیچ کجا منزل خود آدم نمی شود ( ازنظرراحتی وغیره )
record سجل بایگانی
record هر نوع صفحه یانوار یا اشیا مشابهای که برای ضبط و پخش صدا بکاررود
record یادداشت کردن
record ثبت کردن ضبط کردن ضبط
record ثبت گواهی ثبت شده
record یادداشت بایگانی
record رکورد داده در یک فایل زنجیری
record مدرک کتبی سابقه
record دفتر
record ثبت
record مدرک ثبت کردن
record ثبت کردن
record ضبط کردن
record پرونده
record مدرک ثبت کردن بایگانی کردن
record گیرندهای که سیگنالهای الکتریکی را به مغناطیسی تبدیل میکند تا داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
record سابقه مدرک
record یادداشت سخنرانی
record یادداشت درسی
on record ثبت شده
record ذخیره سازی داده یا سیگنال روی نوار یا دیسک یا کامپیوتر
record مجموعه موضوعات داده مربوطه
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
record حجم داده در یک رکورد
record تعداد رکوردهای فایل ذخیره شده
record رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
record سازمان دهی وطول فیلدها ی مختلف در رکورد
record لیست فیلدهایی که رکوردرا تشکیل می دهند با هم همراه طول ونوع داده انها
record رکوردحاوی داده جدیدکه برای خروجی رکورداصلی به کارمی رود
record کلیدی در دستگاه ضبط کننده برای بیان امادگی ضبط سیگنال ها روی رسانه
off the record <idiom> خصوصی
record نام نیک
record صفحه گرامافون
off the record محرمانه و خصوصی
off-the-record محرمانه و خصوصی
record نگاشتن
record سابقه
record : ثبت
record یادداشت نگارش
record تاریخچه
record صورت مذاکرات
record صورت جلسه سابقه
record نوشته
record حد نصاب مسابقه
record رکورد
record بایگانی ضبط
record پیشینه
record ضبط شدن
record ثبت کردن ضبط کردن
stock record سابقه موجودی
logical record رکورد منطقی
logical record مدرک منطقی
lable record رکورد برچسب
label record مدرک برچسب
track record سابقه
phonograph record صفحه گرامافون
physical record مدرک مادی
physical record بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
physical record رکورد فیزیکی
qualification record پرونده مهارت فنی
qualification record پرونده خدمتی
record as target اماج را ثبت کنید
record as target ثبت کردن بعنوان هدف
record as target ثبت اماج
track record آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
track record پیشینه
record button دکمهضبط
deletion record یک رکورد جدید که یک رکوردموجود از فایل اصلی راجابجا کرده یا کنار می گذاردرکورد حذفی
end of record انتهای مدرک
record-breaker ثبتکند
header record سررکورد
header record رکورد سرامد
trailer record مدرک پشت بند
record of service سابقه خدمت
trailer record رکورد پشت بند
record-breaking شکستنرکورد
record-breaker فردیکهرکوردجدیدیبنام خود
record library مرکزکرایهنوارکاست
transaction record رکورد تراکنش
tape record روی نوار ضبط صوت صدا راضبط کردن
record control دکمهضبط
debt of record بدهی قانونی record of court محکوم به
record blocking کنده یی کردن مدارک
record prices بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
record office اداره بایگانی کل
record of events دفتر ثبت وقایع
record number شماره رکورد
record manager مدیر رکورد
record management مدیریت رکوردها
record management مدیریت مدارک
record length طول رکورد
record length درازای مدرک
record layout ترتیب کلی رکوردها
record layout طرح کلی رکوردها
record layout طرح بندی مدرک
record keeping نگهداری سوابق
record head نوک ضبط
record of events ثبت وقایع
record printer اشاره گر رکورد
record separator جداکننده رکوردها
record blocking بلاکه کردن رکوردها
record blocking دسته کردن رکوردها
record book دفترچه سوابق جنگ افزار پرونده سوابق
record book دفتر ثتب سوابق
record count شمار مدارک
record count شمارش رکوردها
record firing عناصر تیر را ثبت کنید
record format قالب مدرک
record format قالب رکورد
record gap شکاف بین مدارک
record gap شکاف بین رکوردها
unit record تک مدرکی
unit record رکورد واحد
verbatim record porotocol
record gap فاصله خالی بین رکوردها
debt of record دین قانونی
record player گرامافون
break a record رکورد شکنی
carded for record از خدمت صف معاف
carded for record معافیت از خدمت به خاطر ثبت درپرونده
clean record نداشتن پیشینه بد
clean record عدم سوسابقه حسن پیشینه
clinical record پرونده بالینی
clinical record پرونده بهداشتی
clinical record پرونده بیمارستانی
contract record سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
addition record رکورد اضافی
boot record رکورد راه اندازی
record players گرامافون
amendment record رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
set a record رکورد بر جای گذاشتن [ورزش]
bad record سوء سابقه
bad record پیشینه بد
bear record to تصدیق یا اثبات کردن
beat a record حد نصاب را شکستن
conveyance by record انتقال قهری به حکم دادگاه
court of record دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
criminal record سوء پیشینه جزائی
court of record در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
cumulative record نمودار تراکمی
custodial record پروندههای سوابق انبار سوابق انبار
data record رکورد داده ها
fixed length record رکورد با درازای ثابت
record announcement button دکمهاعلام کنندهضبط
graduate record examination جی ار ای
record muting button دکمهضبطبدونصدا
variable length record مدرک با طول متغیر
variable length record رکورد با طول متغیر
unit record device دستگاه ضبط واحد
wireless record player گرام پخش کننده
data record system سیستمضبطاطلاعات
graduate record examination امتحان ورودی بعد ازلیسانس
world record holder دارنده رکورد جهانی
kuder preference record رجحان سنج کودر
freedom from evil record عدم سو سابقه
fixed length record رکورد باطول ثابت
master boot record رکورد راه اندازی اصلی
fixed length record مدرک با درازای ثابت
perpetual stock record سابقه دائمی موجودی انبار
freedom from evil record نداشتن پیشینه بد
Disc . Gramaphone record. صفحه گراما فون
He broken an Olympic record. رکورد المپیک را شکست
automatic record changer گرام خودکار
home مرزوبوم
home زادبوم
Is there anybody at home ? Anybody home ? کسی منزل هست ؟
home روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
may i see you home? برسانم
may i see you home? اجازه دهید شمارابخانه
home اقامت گاه
home امور مالی شخصی و پردازش کلمه است
third home بازیگر مهاجم
home بازی
at home پذیرایی در ساعت معین
home کلیدی که نشانه گر را به شروع خط متن می برد
home سرزمین پدر و مادر
home خانه
home منزلگاه
home که معمولا در بالا سمت چپ قرار دارد
home نقط ه شروع چاپ روی صفحه
It came home to me. به نظرم رسید.
home شهر بخانه برگشتن
It came home to me. به فکرم رسید.
home محل زندگی کسی
home اولین رکورد داده در فایل
home منزل
come home کشیده شدن لنگر به طرف ناو
home میهن وطن
home بطرف خانه
home like وطنی
home like خانگی
On my way home. . . سرراهم بمنزل ...
WI'll you take me home? مرا به منزل می رسانید ؟
home خانه دادن
nobody home <idiom> فکرش جای دیگر است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com