English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
homogeneous computer network شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
Other Matches
network computer نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
computer network شبکه کامپیوتری
decentralized computer network شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
homogeneous مقاربت کننده باهم جنس خود
homogeneous متوافق
homogeneous یکجور
homogeneous مشابه
homogeneous هنجار
homogeneous متجانس
homogeneous هم جنس
homogeneous همگن
homogeneous catalyst کاتالیزور همگن
homogeneous reaction واکنش همگن
homogeneous area منطقه یکدست
homogeneous area منطقه هموارو بدون پست و بلندی
homogeneous mixture مخلوط همگن
quadratic homogeneous function تابع همگن درجه دوم
homogeneous production function تابع تولید همگن
homogeneous earth dam سد خاکی همگن
network شبکه
sub network شبکه فرعی
y network شبکه ستاره
network وابسته به شبکه
network نمودار
network شبکه ارتباطی
network شبکه سیم کشی
network اتصال
network شبکه توری
network اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
neural network شبکه عصبی
network stracture ساختار شبکه
network structure ساختار شبکهای
neural network سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
network version نسخه شبکه
network topology جانمایی شبکه
network topology چگونگی استقرار شبکه
network topology توپولوژی شبکه
network theory نظریه شبکه
novell network شبکه نوول
public network شبکه عمومی
telephone network شبکه تلفن
telecommunication network پبکه ارتباطات
synchronous network شبکه همزمان
switching network شبکه راه گزینی
star network شبکه ستارهای
sorting network شبکه مرتب کردن داده ها
heterogeneous network سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
ring network شبکه حلقهای
ring network شبکه حلقوی
research network شبکه پژوهشی
regional network شبکه منطقهای
radar network شبکه ی رادار
telecommunication network شبکه مخابرات
network server خدمتگزار شبکه
democratic network شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
ladder network شبکه نردبانی
despotic network شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
isochronous network شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
distributed network شبکه توزیع شده
distributed network شبکه توزیعی
distribution network شبکه پخش
enterprise network شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
feedback network شبکه فیدبک
filter network شبکه ی صافی
four terminal network شبکه چهار قطبی
hierarchical network شبکه سلسله مراتبی
cooperative network شبکه همیاری
lattice network شبکه توری منظم
network of pipes شبکه لوله کشی
logic network شبکه منطقی
network circuit اتصال شبکه
network circuit مدار شبکه
network chart نمودار شبکه
network architecture معماری شبکه
network analysis تحلیل شبکه
network analyser تحلیل کننده شبکه
network analyser شبکه کاو
network administrator سرپرست شبکه
multisystem network شبکه چند سیستمی
multistar network شبکه چند ستارهای
local network شبکه محلی
heterogeneous network شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
network socket پریز شبکه [کامپیوتر]
fixer network شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
value added network ارزش اضافی شبکه
bus network سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
wireless network شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
campus network شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
closed network شبکه بسته
network socket سوکت شبکه [کامپیوتر]
communication network شبکه مخابراتی
company network شبکه شرکت
company network شبکه همکار
communication network شبکه ارتباط
communication network شبکه ارتباط و مخابرات
two terminal network شبکه دو قطبی
network communication ارتباطشبکهای
communication network شبکه ارتباطی
network port قسمتکارباشبکهاینترنت
tree network شبکه درختی
multiple access network شبکه با دسترسی چندگانه
local area network و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local area network شبکه محلی
local area network شبکه کوتاه پوشش
local area network شبکه ناحیه محلی
local area network شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
low voltage network شبکه ی فشار ضعیف
long haul network شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
automatic digital network شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
passive four terminal network شبکه چهار قطبی بی اثر
client server network شبکه خدمتگزار- مشتری
wide area network شبکه بلند پوشش
centralized network configuration ساختار شبکهای متمرکز
local area network کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
distribution by cable network پخشبوسیلهسیستمکابلی
leased line network شبکه با خطوط استیجاری
automatic digital network شبکه عددی کامپیوتری
national broadcasting network شبکهجهانیپخشبرنامه
automatic voice network شبکه صوتی خودکار
back end network اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
Xerox Network System پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
metropolitan area network شبکه گسترده در مسافت محدود.
network operating system سیستم عامل شبکه
private broadcasting network شبکهپیشبینیخصوصی
token ring network شبکه نشانه حلقهای
wide area network شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
network interface card کارت میانجی شبکه
star network topology شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
wide area network شبکه گسترده
wide area network شبکه راه دور
frequency dividing network اتصال مقسم فرکانس
frequency dividing network شبکه تقسیم فرکانس
three phase supply network شبکه سه فاز
systems network architecture روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
high voltage network شبکه ی فشار قوی
systems network architecture معماری شبکه سیستم ها
token bus network EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
power fed into the distribution network سیمقدرتمتصلبهشبکهپخشکننده
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
network data management system مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
european academic research network شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
computer رایانه
computer حسابگر الکترونی
My Computer نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
computer ماشین حساب کامپیوتر
computer شمارنده
computer اکامپیوتر
computer کامپیوتر
computer ماشین متفکر
computer ماشین الکترونیکی
computer ماشین حساب
incremental computer وسیله خروجی گرافیکی که در مراحل کوچک حرکت میکند بار داده ورودی که اختلاف بین محل فعلی و محل لازم را نشان میدهد که خط ها و منحنی ها به صورت مجموعهای خط وط مستقیم انجام شود
sequential computer کامپیوتر ترتیبی
ibm computer ماشین حساب ای بی ام
computer memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
incremental computer کامپیوتری که متغیرها را به صورت اختلاف بین مقادیر فعلی و مقادیر اولیه مطلق ذخیره میکند
ibm computer کامپیوتر ای بی ام
hybrid computer کامپیوترترکیبی
computer memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
There's a jinx on this computer. این رایانه جادو شده.
human computer امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
a stand-alone computer یک رایانه مستقل
hybrid computer کامپیوتر دو رگه
infected computer کامپیوتری که یک برنامه ویروسی دارد
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
independent computer manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
laptop computer کامپیوتر دستی یا کیفی
computer printout مطالبی که توسط کامپیوتر چاپ شده است
serial computer کامپیوترنوبتی
serial computer کامپیوتر سری
serial computer کامپیوتر نوبتی
self adapting computer کامپیوتر خود وفق
second generation computer کامپیوتر نسل دوم
satellite computer کامپیوتر ماهوارهای
ruggedized computer کامپیوتر بادوام
three address computer کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه
programmed computer کامپیوتر برنامه ریزی شده
portable computer کامپیوتر قابل حمل
virtual computer کامپیوتر مجازی
slave computer کامپیوتر برده
target computer کامپیوتر هدف
talking computer کامپیوتر سخنگو
transportable computer پس و پیش کردن
synchronous computer کامپیوترهمزمان
synchronous computer کامپیوتر همگام
two address computer کامپیوتر دو ادرسه
two address computer کامپیوتربا دو نشانی
stand alone computer کامپیوتر مستقل
source computer کامپیوتر منبع
pocket computer کامپیوتر جیبی
nonesequential computer کامپیوتر غیر ترتیبی
micro-computer خرد کامپیوتر
source computer کامپیوتری که برای ترجمه یک برنامه منبع به برنامه مقصود بکار می رود
micro-computer ریزرایانه
micro-computer ریزکامپیوتر
computer table میزکامپیوتر
multiaccess computer کامپیوتر با دسترسی چند گانه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com