English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
hook switch کلید ثقلی
Other Matches
to be off the hook <idiom> از خطر جستن
to have somebody on the hook <idiom> کسی را بلا تکلیف [معلق] نگه داشتن [اصطلاح روزمره]
outside hook فت پا و بهم زدن تعادل حریف
one hook مدار انفجاری که فقط به یک عامل انفجاری نیاز دارد مدار یک عامله
off the hook <idiom> دورشدن از مشکل
let (someone) off the hook <idiom> عذرخواهی کردن ازکسی
hook-up <idiom>
off hook رها شده
hook on قلاب کردن
hook-up اتصال [به دستگاهی الکتریکی]
to be off the hook <idiom> از گرفتاری فارغ شدن
off hook قطع شده
on hook وصل شده
hook-up نقشه اویزان
hook up نقشه اویزان
hook on اویزان کردن
to be off the hook <idiom> پشت سرگذاشتن بحران
hook up <idiom>
on hook قلاب شده
hook تله ضربه
hook روشی که نافرین مقدم با ان دستگاههای کنترل خودکارهواپیماها را روی فرامین مشخص روانه می کنند
hook بشکل قلاب دراوردن کج کردن
hook گرفتارکردن
hook گیر اوردن
hook ربودن
hook ماهیگیری قسمت گود انحنای موج
hook دام
hook قلاب
can hook قلاب لب تخت
hook چنگک
hook کد ماشینی که در یک ماژول یاپیمانه از سیستم عامل جای داده میشود تا کنترل را به روالی که وفیفهای اضافی انجام میدهد انتقال داده ودر محلی متفاوت از ماژول اصلی ذخیره نماید
hook نقط های در برنامه که برنامه نویس میتواند که آزمایش یا رفع مشکل را وارد کند
hook بدام انداختن
hook tackle تکل از پشت
horizontal hook قلاب افقی
double hook قلاب ماهیگیری دو طرفه
thumb hook قلابشصت
pan hook قلابکنه
chain hook هوک زنجیر
hook ladder نردبانقلابدار
hook's law تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است
coat hook قلاب رخت اویز
lifting hook قلاببالابر
little finger hook چنگانگشتکوچک
crane hook قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
chain hook دیلم زنجیر لنگر
crane hook چنگک بالاکش
hook's law قانون هوک
hook knife چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
flash hook قلاب گوشت
flesh hook قلاب گوشت کش
flu hook کیف مخصوص طعمههای مصنوعی ماهیگیری
hook check سد کردن راه چوب حریف ازعقب
hook cable کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
hook cable کابل قلاب
gang hook دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
gang hook دو یا سه قلاب ماهیگیری متصل بهم
hook bolt قلاب پیچی
hook bill منقارعقابی
by hook or by crook <idiom> بههر راهی ،به هر طریقی
hook bill منقار نوک برگشته
fish hook قلاب ماهیگیری
hook gauge اشل قلاب شکل نوک تیز
fifi hook رکاب کوهنوردی
drag hook قلاب کشش
drag hook قلاب عایق
draw hook قلاب کششی
hook spanner کلید چنگالی
duck hook ضربه پیچدار کوتاه
hook shot شوت هوک
hook service سرویس برگردان والیبال
hook rope طناب قلابدار
hook pass پاس هوکی
eye hook قلاب روزنه دار
eye hook قلاب حلقه دار
fifi hook قلاب فی فی
By hook or by crook. somehow. هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
spring hook قلاب فنردار
union hook قلاب دو حلقه
tumbler hook قلاب پران
hook nosed دارای بینی کج
hook-nosed دارای بینی کج
crochet hook جایانگشترویقلاب
hook and eye قزن قفلی
boat hook هوک قایق
boat hook چنگک قایق
boat-hook هوک قایق
boat-hook چوب دست قایق
pruning hook داسقاله
pruning hook دسقاله
hook-ups نقشه اویزان
treble hook قلاب ماهیگیری سه طرفه
stern hook نفر پاشنه قایق
slag hook قلاب کوره
sheep hook چوپانی
sheep hook عصای
shackle hook قلاب بوکسل
sail hook قلاب چادر
safety hook قلاب اطمینان
reaping hook چنگک درو
raymond hook قلاب بالا کشنده قایق
boat-hook چنگک قایق
curb hook قلاباتصال
cargo hook قلاب بار
button hook قلاب
bill hook دهره
bill hook دستعاله
boat hook چوب دست قایق
pelican hook قلاب پلیکان
bow hook نفر سینه قایق
pelican hook قلاب پران
hook and eyes قفلی
hook and eyes قزن
dough hook چنگکخمیر
pot hook قلاب دیگ
aircraft arresting hook مجموعه قطعاتی که برای گرفتن سرعت یا کاهش اندازه حرکت یا گشتاور هواپیما درفرود معمولی یا اضطراری باان درگیر میشوند
hook, line and sinker <idiom>
ram's horn hook قلاب دو شاخه
outside hook and overan lock لنگ تندر
counter attack to outside hook پلنگ شکن
aircraft arresting hook قلاب مهار هواپیما
backward leg hook and underarm سوبلس با استفاده از پا
leg hook in near arm and crossover سگک دست و پا
the switch is on چراغ برق روشن است
the switch is on کلید برق باز است
three way switch کلید تبدیل
to switch off خاموش کردن
to switch off قطع کردن اتصال
to switch off رابادیگری قطع کردن
one way switch کلید یکراهه
to switch on روشن کردن
to switch on اتصال دادن جریان دادن
the switch فن رو دست
switch over تعویض کردن برق
switch off قطع جریان برق
on/off switch دکمهروشنوخاموش
on-off switch دکمهروشنوخاموش
one way switch کلید یک پل
x y switch کلید ایکس- ایگرگ
on off switch گزینه قطع و وصل
to switch on طرف صحبت کردن
two way switch کلید دو راهه
two way switch قطع و وصل کننده برق از دوطرف
n way switch گزینه N راهی
tr switch کلید فرگیر
the switch is on برق جریان دارد
switch یچ
switch تغییر جهت دادن
switch گزینه
switch نافم حرکت
switch تعویض جا
switch شروع به استفاده از وسیله دیگر وقتی که اولی خراب میشود
switch نقط های در برنامه کامپیوتری که کنترل از آن به یکی از چند انتخاب ممکن می رود
switch وسیله مکانیکی یا با وضعیت ثابت که به صورت الکتریکی دو یا چند خط را بهم وصل یا قط ع میکند
switch ثیر قرار میدهد
switch تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switch وصل کردن برق
switch روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch سوزن دوراهی
switch قط ع منبع تغذیه از یک وسیله
switch یچ برای اتصال خط وط منبع تغذیه به مدار
switch سویچ
switch کلید
four way switch کلید صلیبی
switch جریان را عوض کردن
switch گزینه راه گزین
switch سویچ برق سویچ زدن
switch راه گزیدن
switch راه گزین
switch چوب زدن
switch تعویض
switch ترکه
scanning switch کلید انتن
selector switch گزینه انتخاب کننده
selection switch گزینه
program switch گزینه برنامه
sense switch سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد
selection switch گزینه انتخاب
selector switch گزینه
sense switch گزینهء احساس
selector switch انتخابگر
selector switch شماره یاب
selector switch کلید گردان
ribbon switch مبدل فشار مداوم به الکتریسیته
channel switch کلید کانال
rotary switch کلید دوار
time switch کلید ساعتی
rail switch دوراهی
master switch کلید اصلی
toggle switch کلید اهرمی
aerial switch کلید انتن
regulating switch کلید تنظیم
dimmer switch کلیدخاموشکردنبرق
pump switch کلید پمپ
reversing switch کلید برگشتی
rotary switch گزینه چرخشی
rotary switch کلید گردان
protective switch کلید محافظ
rotary switch کلید دورانی
antenna switch کلید انتن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com