English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
house airway bill بارنامه داخلی هوایی
Other Matches
airway bill بارنامه حمل هوایی
airway مسیر جریان هوا
airway راه هوایی
phlegm [secretion in the airway during inflammation] بلغم [مخاط] [ترشح در دستگاه تنفسی در زمان التهاب] [پزشکی]
bill نوک
bill منقار
bill نوعی شمشیرپهن
bill نوک بنوک هم زدن
bill لایحه
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
The bill, please. لطفا صورت حساب.
the bill صورت حساب
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill قبض صورتحساب
bill سند
bill بیجک
bill سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill دادخواست
bill تهیه کردن صورتحساب
bill اسنادبازرگانی
bill قبض
bill حواله
bill صورتحساب
bill صورتحساب دادن
bill برات
way bill بارنامه
way bill بارنامه دریایی
got through (the bill got through the ma لایحه از مجلس گذشت
bill گزارش جریان دعوی
bill اسکناس
to f. the bill واجدشرایط بودن
bill nye صورتحساب
bill of e. برات
way bill سند حمل
way bill بارنامه راه اهن
bill of costs صورت هزینه دادرسی
bill of disfranchise disfranchise
bill of particulars شرح خواسته
bill of divorce طلاق نامه
bill of entry افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of entry افهارنامه ورودی
bill of attainder لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook دهره
bill broker دلال برات
bill broker واسطه تنزیل
bill exchange برات بازرگانی
bill of indictment ادعانامه
bill hook دستعاله
bill of lading ستمی کشتی
bill exchange برات
bill of oredit اسنادخزانه
bill of oredit اوراق قرضه دولتی
bill of exchange برات
bill of lading بارنامه
bill of indictment کیفر خواست
bill of indictment کیفرخواست
bill of indicment ادعا نامه
bill of indicment کیفر خواست
bill of exgchange برات
bill of goods فهرست تجارتی
bill of exgchange سفته
bill of exchange برات مبادلهای
bill of lading بار نامه
bill of exchange برات ارزی
bill of materials صورت حساب مواد
bill of materials فهرست مواد
bill of exception اعتراض نامه
bill of exceptions صورت استثنائات
bill of material فهرست مواد
bill of material صورت قطعات
bill of loading جواز کشتی
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of loading بارنامه کشتی
bill of lading بار نامه کشتی
bill of goods صورت کالا
fly bill اگهی دستی
dishonour a bill نکول
usance bill برات به وعده
twin bill دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill اسناد خزانه
transit bill پروانه عبور
training bill برنامه اموزشی
currency of a bill مدت برات
crow bill انبرگلوله کش
cross bill شکایت متقابل
cross bill لایحه دفاعیه
victualling bill پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
due bill سند بدهی
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
fly bill اعلان دستی
wage bill لیست حقوق
foreign bill حواله ارز خارجی
first reading of a bill شوراول لایحه
financial bill لایحه مالی
watch bill لوحه نگهبانی ناو
foreign bill برات ارزی
foreign bill برات خارجی
bill poster کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
creditor's bill به ورثه میدهد
creditor's bill رسیدی که بستانکار متوفی درمقابل دریافت مقداری ازترکه به عنوان تصفیه حساب
cranes bill یکجورانبرجراحی
bill payable برات قابل پرداخت
bill of sale بیع نامه
bill of sale سند فروش
bill of sale فاکتور
bill of sale صورت فروش
bill of quantities فهرست کمی مواد
bill of quantities صورت مقداری
bill of quantities فهرست مقادیر
bill of quantites سیاهه چندی ها
bill of quantites فهرست مقادیر
due bill برات پرداختنی
blank bill براتی که در ان محل پرداخت قید نشده باشد
hook bill منقارعقابی
hook bill منقار نوک برگشته
cranes bill شمعدانی
to veto a bill لایحه قانونی راردکردن
to talk out a bill مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill وجه براتی راتامین کردن
hard bill پرندگان سخت منقار
hawk bill لاک پشت ابی
hawks bill لاک پشت منقار دار
double bill مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
clearing a bill محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
clean bill برات ساده
bill of poreclosure poreclosure
bill book دفتر بروات
soft bill پرنده منقار نازک حشره خوار
bill of fare برنامه
bill of fare هزینه سفر
station bill جدول محلها
stork's bill شمعدانی عطر
stork's bill گل عطر
stork's bill برگ عطر
long bill نوک دراز
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
road bill بارنامه
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of guarantee ضمانتنامه
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
retiring a bill براتی را تسویه کردن
the bill is undue وعده برات نرسیده است
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
play bill اعلان نمایش
bill of fare صورت اغذیه مهمانخانه
soft bill مرغ مگس خوار
protect a bill وجه براتی را تامین کردن
omnibus bill لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
bill of rights اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of rights قانون اساسی امریکا
bill of rights اعلامیه حقوق
a hefty bill صورتحساب سنگینی
show bill تابلو اعلان نمایش
short bill برات کم مدت
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
sight bill برات دیداری
members bill member
member's bill طرح قانونی
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
bill of fare صورت غذا
play bill اگهی نمایش
bill of health گواهی صحت مزاج
bill board تخته لنگر
to bill and coo باهم غنج زدن
to bill and coo بوسه بازی کردن
How much is my telephone bill? صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
appropriation bill صورت ضبط اموال
time bill برنامه حرکت قطار
air bill بارنامه محموله هوایی
accommodation bill سفته دوستانه
accommodation bill براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
accommodation bill برات دوستانه
to dishonour a bill براتی را فکول کردن
bank bill برات بانک
transit bill اجازه عبور
battle bill فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill لوحه جنگی ناو
banker's bill صورتحساب بانکی
banker's bill صورت تبدیل ارز
bank bill حواله بانکی
bank bill اسکناس
time bill سفته مدت دار
fill the bill <idiom> مناسب برای همه جا
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
bill of health گواهی تندرستی
bill of health گواهی بهداشت
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
through bill of lading بارنامه سراسری
through bill of exchange بارنامه سراسری
foot the bill <idiom> پرداختن
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
international bill of the right of man اعلامیه جهانی حقوق بشر
bill falls due on تاریخ سر رسید اسناد مدت دار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com